زندگی، سرچشمه آزادی...
نوشته رضا یعقوبی مدرس و پژوهشگر فلسفه
یک. کنش پرستو احمدی تخیل ما را به کار گرفت تا رویای ایران آزاد در دل ما جان بگیرد تا ببینیم و درک کنیم که ایران آزاد ناممکن نیست، ناشدنی نیست، وقتی تصور هدف ممکن شود، دست یافتن به آن ممکنتر میشود. این روزها افراد زیادی از آینده میترسند، از اینکه ایران آزاد چه شکلی خواهد بود و چه خواهد شد. وقتی تصاویر آن را امروز با این شجاعت مثالزدنی رقم بزنیم، با خیال راحتتر و ارادهی راسختری به سمت آن گام برمیداریم و میفهمیم که ارزش دارد برای آزادی هزینه دهیم و نهال آن را با جان و تنمان سیراب کنیم تا ببالد.
دو. زندگی با ذات استبداد در تضاد است. استبداد خواهان یکرنگی و اطاعت و یکدستی است، زندگی سرشار از تنوع و تکثر و تفاوت است. زندگی جریانی قدرتمند از شور و پیشرفت و نیرو و ابداع و ابتکار است و استبداد با رفتن به جنگ تنوع و تفاوتها با زندگی میجنگد و یار و همکار مرگ است. اما پس از تمام تلاشها و کشتنها و یکنواختسازیها، زندگی حتی از دل خرابههای جامعه جوانه میزند و قدرتنمایی میکند. زندگی به دلیل تضاد ذاتیاش با استبداد به جنگ آن میرود و از دل زندگی، آزادی جوانه میزند و میبالد و همین هم علت اصلی عمر کوتاه دیکتاوریها است: رفتن به جنگ زندگی.
سه. "زن، زندگی، آزادی" به معنای دقیق کلمه، نماد و نمایندهی فرایندی است که در بالا گفتیم و آن حکومتیانی که در نقش تحلیلگر و اندیشمند دربارهی پایان زن، زندگی، آزادی مینوشتند نمیدانند که دربارهی پایان چیزی حرف میزنند که پایان ندارد: زندگی! شاید روزی برسد که زندگی، استبداد را شکست بدهد و ماشین کریه و نفرتبارش زیر گامهای بلند زندگی و آزادی خرد شود و نابود گردد اما زندگی شکستناپذیر و پایانناپذیر است. هر وقت کسی بتواند ثابت کند که زندگی پایان یافته، میتواند ادعا کند که آزادی و زن هم به انتها رسیدهاند. زن، بزرگترین جلوهی حیات است و بدترین دشمن استبداد در همهی زمانها بوده است. هر چه نیروی زندگی در کسی قدرتمندتر باشد، دشمن بدتری برای استبداد است و نیروی زندگی در زنان از همه بیشتر است و بنابراین آفت و بلای جان مستبداناند. زن، زندگی، آزادی جاودانه است، مرگ و استبداد رفتنی است، بنای اولی بر حیات و بنای دومی بر مرگ است و تا انسان است و زندگی است، مرگ همیشه عقب رانده میشود و آزادی تنومندتر و استوارتر و استوارتر...
#زن_زندگی_آزادی
#پرستو_احمدی
@Hosseinronaghi
نوشته رضا یعقوبی مدرس و پژوهشگر فلسفه
یک. کنش پرستو احمدی تخیل ما را به کار گرفت تا رویای ایران آزاد در دل ما جان بگیرد تا ببینیم و درک کنیم که ایران آزاد ناممکن نیست، ناشدنی نیست، وقتی تصور هدف ممکن شود، دست یافتن به آن ممکنتر میشود. این روزها افراد زیادی از آینده میترسند، از اینکه ایران آزاد چه شکلی خواهد بود و چه خواهد شد. وقتی تصاویر آن را امروز با این شجاعت مثالزدنی رقم بزنیم، با خیال راحتتر و ارادهی راسختری به سمت آن گام برمیداریم و میفهمیم که ارزش دارد برای آزادی هزینه دهیم و نهال آن را با جان و تنمان سیراب کنیم تا ببالد.
دو. زندگی با ذات استبداد در تضاد است. استبداد خواهان یکرنگی و اطاعت و یکدستی است، زندگی سرشار از تنوع و تکثر و تفاوت است. زندگی جریانی قدرتمند از شور و پیشرفت و نیرو و ابداع و ابتکار است و استبداد با رفتن به جنگ تنوع و تفاوتها با زندگی میجنگد و یار و همکار مرگ است. اما پس از تمام تلاشها و کشتنها و یکنواختسازیها، زندگی حتی از دل خرابههای جامعه جوانه میزند و قدرتنمایی میکند. زندگی به دلیل تضاد ذاتیاش با استبداد به جنگ آن میرود و از دل زندگی، آزادی جوانه میزند و میبالد و همین هم علت اصلی عمر کوتاه دیکتاوریها است: رفتن به جنگ زندگی.
سه. "زن، زندگی، آزادی" به معنای دقیق کلمه، نماد و نمایندهی فرایندی است که در بالا گفتیم و آن حکومتیانی که در نقش تحلیلگر و اندیشمند دربارهی پایان زن، زندگی، آزادی مینوشتند نمیدانند که دربارهی پایان چیزی حرف میزنند که پایان ندارد: زندگی! شاید روزی برسد که زندگی، استبداد را شکست بدهد و ماشین کریه و نفرتبارش زیر گامهای بلند زندگی و آزادی خرد شود و نابود گردد اما زندگی شکستناپذیر و پایانناپذیر است. هر وقت کسی بتواند ثابت کند که زندگی پایان یافته، میتواند ادعا کند که آزادی و زن هم به انتها رسیدهاند. زن، بزرگترین جلوهی حیات است و بدترین دشمن استبداد در همهی زمانها بوده است. هر چه نیروی زندگی در کسی قدرتمندتر باشد، دشمن بدتری برای استبداد است و نیروی زندگی در زنان از همه بیشتر است و بنابراین آفت و بلای جان مستبداناند. زن، زندگی، آزادی جاودانه است، مرگ و استبداد رفتنی است، بنای اولی بر حیات و بنای دومی بر مرگ است و تا انسان است و زندگی است، مرگ همیشه عقب رانده میشود و آزادی تنومندتر و استوارتر و استوارتر...
#زن_زندگی_آزادی
#پرستو_احمدی
@Hosseinronaghi