مدیر تکامل و نوآوری
مدیر تکامل و نوآوری مسئولیتی در سازمانهای امروزی است که با وجود عمر کوتاه، اهمیتی بسیاری در رشد و توسعهی آنها دارد. مدیر نوآوری موقعیت کاری جدیدی در دنیای کسبوکار محسوب میشود؛ بههمیندلیل، هنوز تعریف و استاندارد مشخصی برای آن وجود ندارد. مسئولیتهای این شغل بسته به نوع شرکت و مشکلات کسبوکار و پسزمینهی افراد شاغل در آن تنوع زیادی دارند. افرادی که در موقعیت مدیریت نوآوری فعالیت میکنند، از مدیران باتجربه و فارغالتحصیلان دانشگاهی و نوآوران برجسته تا متخصصان مسائل مالی و مدیران خلاق و بنیانگذاران استارتاپ را شامل میشوند. مدیران نوآوری در سازمانهای گوناگون، دستهبندیهای شخصیتی و رویکردی متفاوتی دارند. هرچند نمیتوان هیچ دستهبندی را بهصورت خاص برای یک سازمان پیشنهاد داد، اطلاعداشتن از توضیحات و تفاوتهای هریک میتواند در شناخت نیازها و راهکارهای نوآوری سازمان مفید باشد.
محقق یا پژوهشگر: نوآوری در دید محققان، همیشه همان «یافتن پدیدهی بزرگ و مهم بعدی» تعریف میشود. محققان اغلب در دستهی افراد ساکتتر قرار میگیرند و علاقهشان به پوشش آزمایشگاهی و همچنین مدارج علمی متعدد، از خصوصیات ویژه محسوب میشود. آنها نوآوری با «اختراع چیزهای کاملا جدید» معنا میکنند.
مهندس: رویکرد مهندس با عبارت «همیشه تلاش برای بهترکردن چیزی بهاندازهی حتی کوچک» تعریف میشود. مهندس عموما در دپارتمانهای توسعهی محصول دیده میشود و شاید او را بسیاری از اوقات مشغول تعمیر تجهیزات خودش ببینید که از این کار هم واقعا لذت میبرد.
سرمایهگذار: سرمایهگذار نوآوری را ابزاری در مسیر هدف میداند؛ هدفی که تنها با کلمهی «رشد» آنهم از نوع رشد عظیم تعریف میشود. نوآوری موفق در ذهن سرمایهگذار بهمعنای جمعآوری دقیق منابع با هدف بهینهسازی فرصتهای برگزیده است.
حامی:افراد حامی برخلاف سرمایهگذاران با ایدهها و آرزوهای بزرگ (خصوصا از جانب مشتریان) کار ایدهپردازی را شروع میکنند. آنها عموما پسزمینهی بازاریابی یا تفکر طراحی دارند.
مشوق: آنها با علاقهی شدید به روایت و انسانها و استعدادها شناخته میشوند و اغلب رفتاری دوستانه دارند. آنها نوآوری را با عبارت «آزادکردن نوآوری در دیگران» تعریف میکنند.
سازماندهنده: افراد با تفکر سازماندهی اعتقاد دارند فرایندها اصول کار را شکل میدهند. آنها با رفتارهایی همچون تقویمهای کاری منظم و پایبندی به روش «انجام صحیح کارها» و میزهای منظم شناخته میشوند.
منبع: HBR
@honaremodiriat
مدیر تکامل و نوآوری مسئولیتی در سازمانهای امروزی است که با وجود عمر کوتاه، اهمیتی بسیاری در رشد و توسعهی آنها دارد. مدیر نوآوری موقعیت کاری جدیدی در دنیای کسبوکار محسوب میشود؛ بههمیندلیل، هنوز تعریف و استاندارد مشخصی برای آن وجود ندارد. مسئولیتهای این شغل بسته به نوع شرکت و مشکلات کسبوکار و پسزمینهی افراد شاغل در آن تنوع زیادی دارند. افرادی که در موقعیت مدیریت نوآوری فعالیت میکنند، از مدیران باتجربه و فارغالتحصیلان دانشگاهی و نوآوران برجسته تا متخصصان مسائل مالی و مدیران خلاق و بنیانگذاران استارتاپ را شامل میشوند. مدیران نوآوری در سازمانهای گوناگون، دستهبندیهای شخصیتی و رویکردی متفاوتی دارند. هرچند نمیتوان هیچ دستهبندی را بهصورت خاص برای یک سازمان پیشنهاد داد، اطلاعداشتن از توضیحات و تفاوتهای هریک میتواند در شناخت نیازها و راهکارهای نوآوری سازمان مفید باشد.
محقق یا پژوهشگر: نوآوری در دید محققان، همیشه همان «یافتن پدیدهی بزرگ و مهم بعدی» تعریف میشود. محققان اغلب در دستهی افراد ساکتتر قرار میگیرند و علاقهشان به پوشش آزمایشگاهی و همچنین مدارج علمی متعدد، از خصوصیات ویژه محسوب میشود. آنها نوآوری با «اختراع چیزهای کاملا جدید» معنا میکنند.
مهندس: رویکرد مهندس با عبارت «همیشه تلاش برای بهترکردن چیزی بهاندازهی حتی کوچک» تعریف میشود. مهندس عموما در دپارتمانهای توسعهی محصول دیده میشود و شاید او را بسیاری از اوقات مشغول تعمیر تجهیزات خودش ببینید که از این کار هم واقعا لذت میبرد.
سرمایهگذار: سرمایهگذار نوآوری را ابزاری در مسیر هدف میداند؛ هدفی که تنها با کلمهی «رشد» آنهم از نوع رشد عظیم تعریف میشود. نوآوری موفق در ذهن سرمایهگذار بهمعنای جمعآوری دقیق منابع با هدف بهینهسازی فرصتهای برگزیده است.
حامی:افراد حامی برخلاف سرمایهگذاران با ایدهها و آرزوهای بزرگ (خصوصا از جانب مشتریان) کار ایدهپردازی را شروع میکنند. آنها عموما پسزمینهی بازاریابی یا تفکر طراحی دارند.
مشوق: آنها با علاقهی شدید به روایت و انسانها و استعدادها شناخته میشوند و اغلب رفتاری دوستانه دارند. آنها نوآوری را با عبارت «آزادکردن نوآوری در دیگران» تعریف میکنند.
سازماندهنده: افراد با تفکر سازماندهی اعتقاد دارند فرایندها اصول کار را شکل میدهند. آنها با رفتارهایی همچون تقویمهای کاری منظم و پایبندی به روش «انجام صحیح کارها» و میزهای منظم شناخته میشوند.
منبع: HBR
@honaremodiriat