Forward from: عباس آخوندی
🔹شهر، شهروندی و مساله زنان
🖋عباس آخوندی، 1403/9/3
🔻سه واژه «شهر»، «شهروندی» و «زن»، کلیدواژههایی حیاتی در جهان مدرن هستند که در ایران نیز اهمیت فزایندهای یافتهاند. جامعه ایران در چند دهه اخیر تحولات شگرفی را در فرایند شهریشدن و انتقال از زندگی اقتصاد مبتنی بر کشاورزی و دامداری به اقتصاد مدرن و شهری تجربه کردهاست. هرچند این تغییر جهانی بودهاست، سرعت این تحولات در ایران آنچنان بوده که ساختارهای حکمرانی و اجتماعی از توان کافی برای تطبیق با آن برخوردار نبودهاند.
🔻ایران، در کمتر از یک قرن، از جامعهای عمدتاً روستایی به کشوری با اکثریت جمعیت شهری بدل شده است. این تغییر، از دهه ۳۰ که جمعیت شهری تنها ۶ میلیون نفر بود تا امروز که از ۶۰ میلیون نفر فراتر رفته، نشاندهنده رشد دهبرابری جمعیت شهری است. اما این تغییر تنها یک تحول جمعیتی نبوده، بلکه سبک زندگی، الگوهای اجتماعی و حتی روابط انسانی را نیز متأثر کرده است.
🔻یکی از ملموسترین نمودهای تحول شهری ایران، افزایش چشمگیر جمعیت تهران در طی چند دهه گذشته است. تهران که در دهه ۳۰ خورشیدی جمعیتی حدود ۸۰۰ هزار نفر داشت، اکنون جمعیتی بیش از ۹ میلیون نفر در روز را در خود جای داده است. این رشد ناگهانی، نهتنها به توسعه بیرویه مناطق حاشیهای انجامیده، بلکه زیرساختهای شهری مانند شبکه حملونقل، آب و فاضلاب، و مدیریت پسماند را نیز به شدت تحت فشار قرار داده است.
🔻تحول اجتماعی ایران محدود به تغییر از زندگی روستایی به شهری نیست. همزمان با آن، جهانی شدن سبک زندگی هم در این میانه وجود داشتهاست. این پدیدار اثرهای دوچندانی داشته و سبب شدهاست که سرعت تحول شتاب بگیرد. بنیان این تحول از منظر جامعهشناسانه تغییر به سمت فردی شدن زندگی، حقوق شخصی و آگاهی فردی از خویش است. البته در ایران متاسفانه این فردگرایی بیشتر تبدیل به یک نوع اگوییزم (egoism) (خودبینی افراطی) شده بهجای اینکه تبدیل به ایندیویژئوالیزم (individualism) (فردگرایی) شود. یعنی به جای اینکه ما یک فردگرایی مسئولانه داشته باشیم، دچار فردگرایی خودخواهانه شدهایم. و شوربختانه این تحول آثار مخربی را در فرایند تحول شهری در ایران با خود بههمراه داشتهاست. بخشی از گسست اجتماعی که با آن دست و پنجه نرم میکنیم محصول همین تحول منفی است.
از جمله بحثهای بسیار مهم در این بحث، جهانیشدن یا به قول داریوش آشوری، گیتیانهشدن زندگی انسانها است. حضور عمدهی زنان در جامعه و زندگی اجتماعی پدیدهای جهانی است که به موازات شهری شدن و فردگرایی افراطی در ایران رخنمون شدهاست. این یعنی ایران با یک سلسله تغییرات ساختاری موازی و همزمان مواجه شدهاست. در هر صورت، یک زمانی شما در بازار تهران که میرفتید، پشت هیچ مغازهای هیچ زنی را پیدا نمیکردید که بخواهد فروشنده باشد. الان کمتر مغازهای است که فروشنده زن نداشته باشد. در واقع کلا، نحوه حضور زنان در جامعه متحول شدهاست.
🔻در دهههای اخیر حجم تحولات اجتماعی، وحشتناک و زیاد بوده و تصور من این است که نظام حکمروایی در ایران هیچ تلقی روشنی از این حجم تغییرات ندارد. در سیاستهای جاری کشور در حوزههای اجرا، تقنین، قضا و صداوسیما نشانههای فهم ژرف از این تحولهای بنیادین را نمیبینید. بیشتر، با اقدامهای سطحی و روبنایی مواجهید. فرایند سازگاری با تحولات مشداهده نمیشود. بیشتر بحثها بحث بر مدار قدرت میچرخد تا بحث زندگی. در واقع بحث زندگی، مساله ثانویه است و قدرت، مساله اصلی در ایران است.
🔻این متن بازنویسی مطالبی است که در نشست تازههای کتاب نشر حوزه زنان با محوریت رونمایی و بررسی کتاب «زنان در شهر» ایراد کردم. این کتاب نوشته زهرا نژادبهرام، فعال سیاسی و اجتماعی اصلاحطلب و عضو پیشین شورای شهر تهران است، و این نشست در روز دوشنبه ۲۱ آبان با حضور جمعی از کارشناسان حوزه کتاب و مخاطبان در سالن خیام خانه اندیشمندان علوم انسانی به همت «انجمن ایرانی مطالعات زنان» برگزار شد. متن کامل را در لینک زیر ببینید:
https://shorturl.at/M348S
🖋عباس آخوندی، 1403/9/3
🔻سه واژه «شهر»، «شهروندی» و «زن»، کلیدواژههایی حیاتی در جهان مدرن هستند که در ایران نیز اهمیت فزایندهای یافتهاند. جامعه ایران در چند دهه اخیر تحولات شگرفی را در فرایند شهریشدن و انتقال از زندگی اقتصاد مبتنی بر کشاورزی و دامداری به اقتصاد مدرن و شهری تجربه کردهاست. هرچند این تغییر جهانی بودهاست، سرعت این تحولات در ایران آنچنان بوده که ساختارهای حکمرانی و اجتماعی از توان کافی برای تطبیق با آن برخوردار نبودهاند.
🔻ایران، در کمتر از یک قرن، از جامعهای عمدتاً روستایی به کشوری با اکثریت جمعیت شهری بدل شده است. این تغییر، از دهه ۳۰ که جمعیت شهری تنها ۶ میلیون نفر بود تا امروز که از ۶۰ میلیون نفر فراتر رفته، نشاندهنده رشد دهبرابری جمعیت شهری است. اما این تغییر تنها یک تحول جمعیتی نبوده، بلکه سبک زندگی، الگوهای اجتماعی و حتی روابط انسانی را نیز متأثر کرده است.
🔻یکی از ملموسترین نمودهای تحول شهری ایران، افزایش چشمگیر جمعیت تهران در طی چند دهه گذشته است. تهران که در دهه ۳۰ خورشیدی جمعیتی حدود ۸۰۰ هزار نفر داشت، اکنون جمعیتی بیش از ۹ میلیون نفر در روز را در خود جای داده است. این رشد ناگهانی، نهتنها به توسعه بیرویه مناطق حاشیهای انجامیده، بلکه زیرساختهای شهری مانند شبکه حملونقل، آب و فاضلاب، و مدیریت پسماند را نیز به شدت تحت فشار قرار داده است.
🔻تحول اجتماعی ایران محدود به تغییر از زندگی روستایی به شهری نیست. همزمان با آن، جهانی شدن سبک زندگی هم در این میانه وجود داشتهاست. این پدیدار اثرهای دوچندانی داشته و سبب شدهاست که سرعت تحول شتاب بگیرد. بنیان این تحول از منظر جامعهشناسانه تغییر به سمت فردی شدن زندگی، حقوق شخصی و آگاهی فردی از خویش است. البته در ایران متاسفانه این فردگرایی بیشتر تبدیل به یک نوع اگوییزم (egoism) (خودبینی افراطی) شده بهجای اینکه تبدیل به ایندیویژئوالیزم (individualism) (فردگرایی) شود. یعنی به جای اینکه ما یک فردگرایی مسئولانه داشته باشیم، دچار فردگرایی خودخواهانه شدهایم. و شوربختانه این تحول آثار مخربی را در فرایند تحول شهری در ایران با خود بههمراه داشتهاست. بخشی از گسست اجتماعی که با آن دست و پنجه نرم میکنیم محصول همین تحول منفی است.
از جمله بحثهای بسیار مهم در این بحث، جهانیشدن یا به قول داریوش آشوری، گیتیانهشدن زندگی انسانها است. حضور عمدهی زنان در جامعه و زندگی اجتماعی پدیدهای جهانی است که به موازات شهری شدن و فردگرایی افراطی در ایران رخنمون شدهاست. این یعنی ایران با یک سلسله تغییرات ساختاری موازی و همزمان مواجه شدهاست. در هر صورت، یک زمانی شما در بازار تهران که میرفتید، پشت هیچ مغازهای هیچ زنی را پیدا نمیکردید که بخواهد فروشنده باشد. الان کمتر مغازهای است که فروشنده زن نداشته باشد. در واقع کلا، نحوه حضور زنان در جامعه متحول شدهاست.
🔻در دهههای اخیر حجم تحولات اجتماعی، وحشتناک و زیاد بوده و تصور من این است که نظام حکمروایی در ایران هیچ تلقی روشنی از این حجم تغییرات ندارد. در سیاستهای جاری کشور در حوزههای اجرا، تقنین، قضا و صداوسیما نشانههای فهم ژرف از این تحولهای بنیادین را نمیبینید. بیشتر، با اقدامهای سطحی و روبنایی مواجهید. فرایند سازگاری با تحولات مشداهده نمیشود. بیشتر بحثها بحث بر مدار قدرت میچرخد تا بحث زندگی. در واقع بحث زندگی، مساله ثانویه است و قدرت، مساله اصلی در ایران است.
🔻این متن بازنویسی مطالبی است که در نشست تازههای کتاب نشر حوزه زنان با محوریت رونمایی و بررسی کتاب «زنان در شهر» ایراد کردم. این کتاب نوشته زهرا نژادبهرام، فعال سیاسی و اجتماعی اصلاحطلب و عضو پیشین شورای شهر تهران است، و این نشست در روز دوشنبه ۲۱ آبان با حضور جمعی از کارشناسان حوزه کتاب و مخاطبان در سالن خیام خانه اندیشمندان علوم انسانی به همت «انجمن ایرانی مطالعات زنان» برگزار شد. متن کامل را در لینک زیر ببینید:
https://shorturl.at/M348S