Video is unavailable for watching
Show in Telegram
❄️
طوفانِ سهمگینِ غرورت
شال گردنم را
از احساس سُر داد
با صورتی
سرد، مبهوت
و محجور
آنقدر در آن سرما
تنها لرزیدم
که
نه کسی میخواهدم
نه کسی آغوشی
برای باز کردن داشت
رها شدم
اما
از هراسِ گرما
چون
دُور گردنم دست تو نبود
#هستی_علیجانی
طوفانِ سهمگینِ غرورت
شال گردنم را
از احساس سُر داد
با صورتی
سرد، مبهوت
و محجور
آنقدر در آن سرما
تنها لرزیدم
که
نه کسی میخواهدم
نه کسی آغوشی
برای باز کردن داشت
رها شدم
اما
از هراسِ گرما
چون
دُور گردنم دست تو نبود
#هستی_علیجانی