#تقویم_تاریخ
لیلی گلستان در ۲۳ تیر ۱۳۲۳ در تهران بهدنیا آمد. پدرش، ابراهیم گلستان در آن زمان کارمند شرکت نفت بود و مادرش معلم و هر دو عضو حزب توده ایران بودند. با منتقل شدن پدر به آبادان، لیلی دوران خردسالی خود را در آن شهر گذراند و در همین شهر به مدرسه رفت و در همانجا بود که برادرش کاوه به دنیا آمد. در همان سالهای نخست تحصیل ابتدایی به تهران بازگشتند.
ابراهیم گلستان با انتشار کتابها و ساخت فیلمهایش به مرور به شهرت میرسد و خانهٔ خانوادهٔ گلستان به مرکز رفتوآمد بسیاری از هنرمندان و نویسندگان آن دوران تبدیل میشود. لیلی گلستان از همین دوران به تفاوت زندگیای عجین با فرهنگ و هنر آشنا میشود. این دوران و ارتباط لیلی و پدرش در این برهه خالی از سختی و تنش نبودهست؛ حساسیت و عصبی بودن ابراهیم که با به شهرت رسیدن وی شدیدتر هم شده بود و آنچه لیلی گلستان، حساس، مستبد و «شاید یک مقداری هم خودخواه» بودن میخواند، باعث اندوه و آزار وی میشود.
تا کلاس نهم دبیرستان در تهران تحصیل کرد و سپس راهی فرانسه شد تا در مدرسهٔ شبانهروزی توسط راهبههای دومینیکن اداره میشد تحصیل کند. بعد از یک سال تحصیل در این مدرسه به پاریس رفت و سه سال هم در پاریس درس خواند. این سالهای اقامت و تحصیل در پاریس به دلیل دوری از دوستان و خانواده بر وی آسان نگذشت ولی از دستاوردهای این دورانِ اقامت در اروپا، علاوه بر دسترسی داشتن به رویدادهای سینماییای چون جشنوارهٔ ونیز، دیدار و آشنایی با سینماگرانی چون تارکوفسکی، گدار و تروفو بود.
در بازگشت به ایران به عنوان طراح پارچه در کارخانجات پارچهبافی مقدم استخدام شد. پس از بیرون آمدن از آنجا در ۱۳۴۵ به سازمان تازه تأسیس تلویزیون ملی ایران رفت و به عنوان طراح لباس استخدام شد. پس از مدت کوتاهی به مدیریت برنامهٔ کودکان و نوجوانان برگزیده شد. تلویزیون را نیز پس از هفت سال فعالیت ترک کرد و به نوشتن در روزنامهها و مجلات و ترجمه روی آورد. با ترجمهٔ "زندگی، جنگ و دیگر هیچ"، اثر اوریانا فالاچی، بهعنوان مترجم مطرح شد. به مدیریت خانهٔ صادق هدایت برگزیده شد که در سال ۱۳۵۶ استعفا داد.
@Freebook
▪در ۱۳۶۰ در گاراژ خانهاش کتابفروشی گلستان را دایر کرد. این کتابفروشی بهزودی معروف شد و نویسندگان و شعرایی نظیر احمد شاملو، محمد زهری، احمد محمود، علیاکبر سعیدی سیرجانی، عبدالحسین نوایی و بسیاری دیگر مرتب به آنجا میرفتند. در ۱۳۶۸ کتابفروشی را به نگارخانهی هنرهای تجسمی با نام نگارخانه گلستان تبدیل کرد. این نگارخانه با نمایش آثار سهراب سپهری که متعلق به خانوادهٔ گلستان بود، کار خود را آغاز کرد. افتتاحیهی این نگارخانه با استقبال زیادی روبهرو شد. نگارخانهٔ گلستان هنوز دایر است و جزء نگارخانههای سرشناس ایران محسوب میشود.
▪پس از مرگ برادرش کاوه گلستان در عراق، لیلی به همراه تنی چند از دوستان کاوه بنیاد کاوه گلستان را تأسیس کرد و جایزهٔ کاوه گلستان به دبیری او هر سال به عکسهای خبری برگزیده شده توسط هیئت داوران بنیاد اهدا میشود.
🎁 در تاریخ ۲۶ آبان ماه ۱۳۹۳، جایزهی شوالیهی ادب و هنر فرانسه (نخل آکادمیک) توسط سفیر دولت فرانسه در تهران به لیلی گلستان اهدا شد.
🌿🌿🌿
🖊 آثار:
☆ ترجمه:
[داستان]
▪قصهٔ شماره ۳▪میرا▪تیستوی سبز انگشتی▪مردی که همه چیز همه چیز همه چیز داشت ▪بوی درخت گویاو
▪مردی با کبوتر▪قصهها و افسانهها
▪اوندین▪اگر شبی از شبهای زمستان مسافری▪بیگانه
[غیر داستانی]
▪چطور بچه به دنیا میاد
▪زندگی، جنگ و دیگر هیچ
▪گزارش یک مرگ▪یونانیت
▪مصاحبه با مارسل دوشان
▪حکایت حال، مصاحبه با احمد محمود.
▪شش یادداشت برای هزارهٔ بعدی
▪دربارهٔ رنگها▪زندگی با پیکاسو
▪زندگی در پیش رو▪پیکاسو
▪مارک روتکو▪وان گوگ
☆ تألیف:
▪قصهٔ عجیب اسپرماتو
▪دو نمایشنامه از چین قدیم
▪سهراب سپهری، شاعر-نقاش
▪کتابی دوجلدی دربارهٔ علی حاتمی و آثارش
@Freebook
لیلی گلستان در ۲۳ تیر ۱۳۲۳ در تهران بهدنیا آمد. پدرش، ابراهیم گلستان در آن زمان کارمند شرکت نفت بود و مادرش معلم و هر دو عضو حزب توده ایران بودند. با منتقل شدن پدر به آبادان، لیلی دوران خردسالی خود را در آن شهر گذراند و در همین شهر به مدرسه رفت و در همانجا بود که برادرش کاوه به دنیا آمد. در همان سالهای نخست تحصیل ابتدایی به تهران بازگشتند.
ابراهیم گلستان با انتشار کتابها و ساخت فیلمهایش به مرور به شهرت میرسد و خانهٔ خانوادهٔ گلستان به مرکز رفتوآمد بسیاری از هنرمندان و نویسندگان آن دوران تبدیل میشود. لیلی گلستان از همین دوران به تفاوت زندگیای عجین با فرهنگ و هنر آشنا میشود. این دوران و ارتباط لیلی و پدرش در این برهه خالی از سختی و تنش نبودهست؛ حساسیت و عصبی بودن ابراهیم که با به شهرت رسیدن وی شدیدتر هم شده بود و آنچه لیلی گلستان، حساس، مستبد و «شاید یک مقداری هم خودخواه» بودن میخواند، باعث اندوه و آزار وی میشود.
تا کلاس نهم دبیرستان در تهران تحصیل کرد و سپس راهی فرانسه شد تا در مدرسهٔ شبانهروزی توسط راهبههای دومینیکن اداره میشد تحصیل کند. بعد از یک سال تحصیل در این مدرسه به پاریس رفت و سه سال هم در پاریس درس خواند. این سالهای اقامت و تحصیل در پاریس به دلیل دوری از دوستان و خانواده بر وی آسان نگذشت ولی از دستاوردهای این دورانِ اقامت در اروپا، علاوه بر دسترسی داشتن به رویدادهای سینماییای چون جشنوارهٔ ونیز، دیدار و آشنایی با سینماگرانی چون تارکوفسکی، گدار و تروفو بود.
در بازگشت به ایران به عنوان طراح پارچه در کارخانجات پارچهبافی مقدم استخدام شد. پس از بیرون آمدن از آنجا در ۱۳۴۵ به سازمان تازه تأسیس تلویزیون ملی ایران رفت و به عنوان طراح لباس استخدام شد. پس از مدت کوتاهی به مدیریت برنامهٔ کودکان و نوجوانان برگزیده شد. تلویزیون را نیز پس از هفت سال فعالیت ترک کرد و به نوشتن در روزنامهها و مجلات و ترجمه روی آورد. با ترجمهٔ "زندگی، جنگ و دیگر هیچ"، اثر اوریانا فالاچی، بهعنوان مترجم مطرح شد. به مدیریت خانهٔ صادق هدایت برگزیده شد که در سال ۱۳۵۶ استعفا داد.
@Freebook
▪در ۱۳۶۰ در گاراژ خانهاش کتابفروشی گلستان را دایر کرد. این کتابفروشی بهزودی معروف شد و نویسندگان و شعرایی نظیر احمد شاملو، محمد زهری، احمد محمود، علیاکبر سعیدی سیرجانی، عبدالحسین نوایی و بسیاری دیگر مرتب به آنجا میرفتند. در ۱۳۶۸ کتابفروشی را به نگارخانهی هنرهای تجسمی با نام نگارخانه گلستان تبدیل کرد. این نگارخانه با نمایش آثار سهراب سپهری که متعلق به خانوادهٔ گلستان بود، کار خود را آغاز کرد. افتتاحیهی این نگارخانه با استقبال زیادی روبهرو شد. نگارخانهٔ گلستان هنوز دایر است و جزء نگارخانههای سرشناس ایران محسوب میشود.
▪پس از مرگ برادرش کاوه گلستان در عراق، لیلی به همراه تنی چند از دوستان کاوه بنیاد کاوه گلستان را تأسیس کرد و جایزهٔ کاوه گلستان به دبیری او هر سال به عکسهای خبری برگزیده شده توسط هیئت داوران بنیاد اهدا میشود.
🎁 در تاریخ ۲۶ آبان ماه ۱۳۹۳، جایزهی شوالیهی ادب و هنر فرانسه (نخل آکادمیک) توسط سفیر دولت فرانسه در تهران به لیلی گلستان اهدا شد.
🌿🌿🌿
🖊 آثار:
☆ ترجمه:
[داستان]
▪قصهٔ شماره ۳▪میرا▪تیستوی سبز انگشتی▪مردی که همه چیز همه چیز همه چیز داشت ▪بوی درخت گویاو
▪مردی با کبوتر▪قصهها و افسانهها
▪اوندین▪اگر شبی از شبهای زمستان مسافری▪بیگانه
[غیر داستانی]
▪چطور بچه به دنیا میاد
▪زندگی، جنگ و دیگر هیچ
▪گزارش یک مرگ▪یونانیت
▪مصاحبه با مارسل دوشان
▪حکایت حال، مصاحبه با احمد محمود.
▪شش یادداشت برای هزارهٔ بعدی
▪دربارهٔ رنگها▪زندگی با پیکاسو
▪زندگی در پیش رو▪پیکاسو
▪مارک روتکو▪وان گوگ
☆ تألیف:
▪قصهٔ عجیب اسپرماتو
▪دو نمایشنامه از چین قدیم
▪سهراب سپهری، شاعر-نقاش
▪کتابی دوجلدی دربارهٔ علی حاتمی و آثارش
@Freebook