ادامه پارت کویتی
پارت ۳
دنش بوی خوبی میداد از پایین پاهاش شروع کردم تا رون پاهاش بالای کسش لیس زدم گفت آه پاهاش باز کرد گفت بخور برام کسش زبون میزدم چه بوی عطری میداد دو دستی سرمو گرفت و محکم دهنم و میمالید به کسش کونش رو از تخت بلند کرد و بالا و پایین میکرد و دهنم میمالید به کسش آه میکشید یک دفعه سرم سفت چشبون به کسش کونش رو هوا نگه داشت و لرزید و آروم شد با دست بهم اشاره کرد بیا کارت دارم رفتم آروم گفت هیچ چیزی به کسی نمیگی حتی داییت الان اگه گفت چیکار داشت بگو هیچ داشت زبان عربی بهم یاد میداد گفتم چشم خانوم گفت برو تو حمام صورتو بشور خشک کن بعد برو گفتم چشم خانوم دیگه سال ها کارم این بود وقتی شوهرش میومد من تو اون بیست روز یا یک ماه میرفتم شب ها تو اتاق خودم کم کم یاد گرفتم بعد از این کار میرفتم تو دستشویی خونه پشتی جق میزدم اولین بار که جق زدم آبم اومد چقدر خوشحال شدم و لذت بردم سالی یک بار قاچاقی با دایی میومدم ایران و برمیگشتم تا صلعه خانوم کارامو درست کرد که رفت و آمد قانونی داشته باشم وضعیت خانواده من خوب شد و برای خودم پس انداز کردم صلعه خانوم فقط دوست داشت کسش بخورم اجازه نمیداد انگشت بزنم میگفت فقط بخور دیگه 21 سالم شد هر شب هر شب کارم شده بود خوردن کس بعد جق زدن وقتی ارضا میشد آنقدر بی حال میشد که به زور حرف میزد بعد من میرفتم با خودم گفتم بزار ایندفعه ارضا شد من بکنمش شب شد طبق معمول رفتم پیشش دیگه خبری از لباس خواب نبود لخت بود از پایین پاهاش شروع کردم به لیسیدن و زبون زدن تا به کسش رسیدم شروع کردم به خوردن آنقدر براش خوردم ارضا شد دوباره بی حال شد زیپ شلوار باز کردم رفتم وسط پاهاش کیرمو مالیدم به کسش نگاه کرد دیدم چیزی نمیگه سرش رفت توش چشماش بست سرش کشید بالا کل کیرمو جا کردم داخل وای اولین بار بود کس میکردم تو اوج بودم گرم و داغ چقدر نرم و خیس بود نگاه سینه هاش کردم یکم عقب و جلو کردم تمام آبم خالی کردم داخل کیرم درآوردم لباس ها مو درست کردم رفتم سمت اتاق خودم دراز کشیدم هنوز تو فکرش بودم دوباره کیرم بلند شد رفتم دستشویی از تو فکرش که چطوری کردمش جق زدم آبم اومد رفتم خوابیدم صبح زود دایی گفت خانوم کارت داره گفتم باشه تو دلم ترس داشتم رفتم سمت اتاقش گفت بیا تو رفتم داخل جلو آینه داشت خودشو درست میکرد گفت بیا جلو رفتم گفتم بله خانوم بلند شد یک سیلی زد تو گوشم گفت اشغال چرا آبتو ریختی داخل هر وقت خواستی بعد از من سکس کنی آبتو داخل نریزی من وقتی آبم میاد خوابم میبره اگه اون موقع متوجه میشدم نمیزاشتم از این به بعد هر وقت خواستی انجام بدی داخل نریزی گفتم چشم ولی خوشحال شدم که رضایت کردن رو داد الان هفت ساله پیش خانوم کویتی هستم سالی یک بار میرم ایران و میام اونم موقعی که شوهرش میاد من میرم وقتی رفت من برمیگردم البته گاهی اوقات میادش من نمیتونم برم چون چند ماهی یک بار میاد و میره.
خدا رو شکر راضی هستم به این موقعیت.
پایان💙
پارت ۳
دنش بوی خوبی میداد از پایین پاهاش شروع کردم تا رون پاهاش بالای کسش لیس زدم گفت آه پاهاش باز کرد گفت بخور برام کسش زبون میزدم چه بوی عطری میداد دو دستی سرمو گرفت و محکم دهنم و میمالید به کسش کونش رو از تخت بلند کرد و بالا و پایین میکرد و دهنم میمالید به کسش آه میکشید یک دفعه سرم سفت چشبون به کسش کونش رو هوا نگه داشت و لرزید و آروم شد با دست بهم اشاره کرد بیا کارت دارم رفتم آروم گفت هیچ چیزی به کسی نمیگی حتی داییت الان اگه گفت چیکار داشت بگو هیچ داشت زبان عربی بهم یاد میداد گفتم چشم خانوم گفت برو تو حمام صورتو بشور خشک کن بعد برو گفتم چشم خانوم دیگه سال ها کارم این بود وقتی شوهرش میومد من تو اون بیست روز یا یک ماه میرفتم شب ها تو اتاق خودم کم کم یاد گرفتم بعد از این کار میرفتم تو دستشویی خونه پشتی جق میزدم اولین بار که جق زدم آبم اومد چقدر خوشحال شدم و لذت بردم سالی یک بار قاچاقی با دایی میومدم ایران و برمیگشتم تا صلعه خانوم کارامو درست کرد که رفت و آمد قانونی داشته باشم وضعیت خانواده من خوب شد و برای خودم پس انداز کردم صلعه خانوم فقط دوست داشت کسش بخورم اجازه نمیداد انگشت بزنم میگفت فقط بخور دیگه 21 سالم شد هر شب هر شب کارم شده بود خوردن کس بعد جق زدن وقتی ارضا میشد آنقدر بی حال میشد که به زور حرف میزد بعد من میرفتم با خودم گفتم بزار ایندفعه ارضا شد من بکنمش شب شد طبق معمول رفتم پیشش دیگه خبری از لباس خواب نبود لخت بود از پایین پاهاش شروع کردم به لیسیدن و زبون زدن تا به کسش رسیدم شروع کردم به خوردن آنقدر براش خوردم ارضا شد دوباره بی حال شد زیپ شلوار باز کردم رفتم وسط پاهاش کیرمو مالیدم به کسش نگاه کرد دیدم چیزی نمیگه سرش رفت توش چشماش بست سرش کشید بالا کل کیرمو جا کردم داخل وای اولین بار بود کس میکردم تو اوج بودم گرم و داغ چقدر نرم و خیس بود نگاه سینه هاش کردم یکم عقب و جلو کردم تمام آبم خالی کردم داخل کیرم درآوردم لباس ها مو درست کردم رفتم سمت اتاق خودم دراز کشیدم هنوز تو فکرش بودم دوباره کیرم بلند شد رفتم دستشویی از تو فکرش که چطوری کردمش جق زدم آبم اومد رفتم خوابیدم صبح زود دایی گفت خانوم کارت داره گفتم باشه تو دلم ترس داشتم رفتم سمت اتاقش گفت بیا تو رفتم داخل جلو آینه داشت خودشو درست میکرد گفت بیا جلو رفتم گفتم بله خانوم بلند شد یک سیلی زد تو گوشم گفت اشغال چرا آبتو ریختی داخل هر وقت خواستی بعد از من سکس کنی آبتو داخل نریزی من وقتی آبم میاد خوابم میبره اگه اون موقع متوجه میشدم نمیزاشتم از این به بعد هر وقت خواستی انجام بدی داخل نریزی گفتم چشم ولی خوشحال شدم که رضایت کردن رو داد الان هفت ساله پیش خانوم کویتی هستم سالی یک بار میرم ایران و میام اونم موقعی که شوهرش میاد من میرم وقتی رفت من برمیگردم البته گاهی اوقات میادش من نمیتونم برم چون چند ماهی یک بار میاد و میره.
خدا رو شکر راضی هستم به این موقعیت.
پایان💙