سلام صادقم ۱۷
آقا داستان ما از همین ۳ ۴ماه پیش از اونجا شروع شد که ما ب این رفیقامون گفتیم فوت فتیشم و اونام دهن مارو با شوخی هاشون گاییدن،جنبه ندارن که کصکشا ول نمیکنن،اینا رفتن از این برگه تبلیغاتی یا که میچسبونن رو دیوار برا ما زدن با شماره و اینا....
خودم نمیدونستم تو ی خیابون دیدم پشمام ریخت🤦
ولی خب زیادم بد تو ۱ماه ۳تا دختر بهم پیام دادن😂حرف میزدم ۲تاشون جوون بودن یکیشون ۳۰سالش بود ک واقعا میسترسی بود برا خودش،با یکیشون قرار گذاشتم اسمش ستاره بود ۲۱سالش بود،میگفت ۲ساله میسترسه هیچی قرار گذاشتیم رفتم خونشون،دلتودلم که قراره برا اولین بار تجربه کنم، تا در رو باز کرد با لبخند گفت سلام چطوری منم گفتم سلام بانو و بعد سمت پاش سجده کردم و روی پاشو بوسیدم،اونم همونجا زد زیر خنده گفت قبل من یکی دوتا برده داشته ولی معربون بود،قدش کوتاه بود و خیلیم لاغر بود فک کنم۴۰ کیلو بود کلا پاهاشم خیلی کوچولو و گوگولی و کیوت بود ۳۵ ۳۶ بود فک کنم با لاک صورتی، نشست رو مبل پاهاشو داد دست من گفت شروع کن پاهامو ماساژ بده،منم تا دستم خورد ب پاش شق کردم خیلی حس خوبی بود،دیگه ماساژ تموم شد کف پاشو بوس کردم گفت ادامه بده،بعد اینکه۱۰۰۰بار کف پاهاشو بوسیدم گفت گفت کف پامو قشنگ بلیس لای انگشتام فراموش نشه
خیلی عالی بود واقعا پاهاش بو پاستیل میداد و مزه بهشت پاهاش خیلی خوشمزه بود و لای انگشتاش یکم شور بود که اونم عالی بود،ی تیم ساعتی لیسیدن رفت ی چسب نواری اورد گفت بخواب رو زمین توله پاشو گذاشت رو صورتم و با چسب بست پاهاش بوی خوبی میداد ولی نمیتونستم خوب نفس بکشم،سینه پاش رو چسم بود و پاشنش رو لبم دماغم بین اون قوص وسط کف پاش بودو داسشتم خفه میشدم فک کنم نیم ساعت ب اون حالت بودم و اون همش حرفای تحقیری میزد وقتی چسبو باز کرد صورتم قرمز شده بود و تا چند دقیقه هیچ بوی ب جز بوی پا حس نمیکردم خیلیم عرق کرده بودم همونجوری رو زمین خوابیده بودم که یهو از بالای مبل جف پا پرید روم ی لحظه شوک بهم وارد شد وزنی نداشت ولی منم نمیتونستم درست نفس بکشم...
داشت با پاهای گوگولیش رو میومد که یهو جف پا وایساد رو صورتم دیگه نمیتونستم تحمل کنم صدامم در نمیومد داشتم زیر پاهاش جون میداد و بزور دستمو تکون دادم زد به پاش اولش بی توجهی کرد ولی واقعا داشتم دست و پا میزدم و خفه میشدم ک یهو پاشو تا دهنمو باز کردم نفس بکشم ی تف انداخت تو صورتم همه جام درد میکرد و حالم بد شده بود با پاهاش داشت میزد به خایه هام،شلوارمو کشید پایین نشت رو مبل و پاهای نازنینشو کذاشت رو کیرم و چند تا تف انداخت و شروع کرد به مالیدن خیلی حشری بودم وتسه همین ۲دیقه ای آبم اومد خیلی با جق زدن فرق داره خیلی نرم و خوب بود...
بشه بازم پیشش میام ولی میخام پاهای بقیه رم امتحان کنم...
آقا داستان ما از همین ۳ ۴ماه پیش از اونجا شروع شد که ما ب این رفیقامون گفتیم فوت فتیشم و اونام دهن مارو با شوخی هاشون گاییدن،جنبه ندارن که کصکشا ول نمیکنن،اینا رفتن از این برگه تبلیغاتی یا که میچسبونن رو دیوار برا ما زدن با شماره و اینا....
خودم نمیدونستم تو ی خیابون دیدم پشمام ریخت🤦
ولی خب زیادم بد تو ۱ماه ۳تا دختر بهم پیام دادن😂حرف میزدم ۲تاشون جوون بودن یکیشون ۳۰سالش بود ک واقعا میسترسی بود برا خودش،با یکیشون قرار گذاشتم اسمش ستاره بود ۲۱سالش بود،میگفت ۲ساله میسترسه هیچی قرار گذاشتیم رفتم خونشون،دلتودلم که قراره برا اولین بار تجربه کنم، تا در رو باز کرد با لبخند گفت سلام چطوری منم گفتم سلام بانو و بعد سمت پاش سجده کردم و روی پاشو بوسیدم،اونم همونجا زد زیر خنده گفت قبل من یکی دوتا برده داشته ولی معربون بود،قدش کوتاه بود و خیلیم لاغر بود فک کنم۴۰ کیلو بود کلا پاهاشم خیلی کوچولو و گوگولی و کیوت بود ۳۵ ۳۶ بود فک کنم با لاک صورتی، نشست رو مبل پاهاشو داد دست من گفت شروع کن پاهامو ماساژ بده،منم تا دستم خورد ب پاش شق کردم خیلی حس خوبی بود،دیگه ماساژ تموم شد کف پاشو بوس کردم گفت ادامه بده،بعد اینکه۱۰۰۰بار کف پاهاشو بوسیدم گفت گفت کف پامو قشنگ بلیس لای انگشتام فراموش نشه
خیلی عالی بود واقعا پاهاش بو پاستیل میداد و مزه بهشت پاهاش خیلی خوشمزه بود و لای انگشتاش یکم شور بود که اونم عالی بود،ی تیم ساعتی لیسیدن رفت ی چسب نواری اورد گفت بخواب رو زمین توله پاشو گذاشت رو صورتم و با چسب بست پاهاش بوی خوبی میداد ولی نمیتونستم خوب نفس بکشم،سینه پاش رو چسم بود و پاشنش رو لبم دماغم بین اون قوص وسط کف پاش بودو داسشتم خفه میشدم فک کنم نیم ساعت ب اون حالت بودم و اون همش حرفای تحقیری میزد وقتی چسبو باز کرد صورتم قرمز شده بود و تا چند دقیقه هیچ بوی ب جز بوی پا حس نمیکردم خیلیم عرق کرده بودم همونجوری رو زمین خوابیده بودم که یهو از بالای مبل جف پا پرید روم ی لحظه شوک بهم وارد شد وزنی نداشت ولی منم نمیتونستم درست نفس بکشم...
داشت با پاهای گوگولیش رو میومد که یهو جف پا وایساد رو صورتم دیگه نمیتونستم تحمل کنم صدامم در نمیومد داشتم زیر پاهاش جون میداد و بزور دستمو تکون دادم زد به پاش اولش بی توجهی کرد ولی واقعا داشتم دست و پا میزدم و خفه میشدم ک یهو پاشو تا دهنمو باز کردم نفس بکشم ی تف انداخت تو صورتم همه جام درد میکرد و حالم بد شده بود با پاهاش داشت میزد به خایه هام،شلوارمو کشید پایین نشت رو مبل و پاهای نازنینشو کذاشت رو کیرم و چند تا تف انداخت و شروع کرد به مالیدن خیلی حشری بودم وتسه همین ۲دیقه ای آبم اومد خیلی با جق زدن فرق داره خیلی نرم و خوب بود...
بشه بازم پیشش میام ولی میخام پاهای بقیه رم امتحان کنم...