سلاااااام
من عرفانم ۱۵ سالمه و فوت فتیش دارم
خیلی خاطره فوت فتیش دارم اما یکیشو میگم که مال همین دو شب پیشه
من یه خاله دارم ۲۲ سالشه و پاهاش خیلی خیلی سکسیه و نرم..از موقعی که یادمه دوس داشتم پاهاشو لیسسسسسس بزنم و اون باعث شد که خوشم از پای زنا بیاد..چند روز پیش ما رفتیم خونه مادر بزرگم اینا اونا هم اومده بودن..من کل روز به پاهای توجه میکردم و همیشه سیخ بود تا اینکه خواستیم بخوابیم...همه جا انداختن منم زیر پاهاش جا انداختم و خیلی بیخیال بودم که نگه این چرا زیر پاهام خوابیده..سرش تو گوشی بود منم زیر پتو بودم و منتظر وایسادم که بخوابه..تا اینکه ساعت ۲ بود و خوابید..بخاری هم زیاد بود و گرم بود پتو کامل روش نبود و پاهاش بیرون بود منم که پاهاشو دیدم تنم عرق کرد...آروم رفتم زیر پاش و چند بار بو کردمممممم خیلی بوی خوبی میداد اصن..یکم که بو کردم شروع کردم بوسیدن انگشتاش..دونه دونه انگشتاشو بوسیدم و بعدش کف پاشو بوسیدم...وایییی خیلیییییی حال خوبی داشتم اون لحظه اما ترسیدم لیس بزنم گفتم بیدار میشه و بدبخت میشم...همش پاهاشو بوسیدم و بو میکردم..یه جایی دهنمو چسبوندم به کف پاهاش..خیلی خووووووش بود...کیرم سییییخ شده بود دیگه درد میکرد تا اینکه رفتم تو آشپزخونه و آروم یکم مایع آوردم و رفتم زیر پاهاش دوباره و شروع کردم به جق زدن و بوس کردن پاهاش...اون لحظه که آبم اومد اصن تنم لرزید خیلی خووووش بود..تا اینکه برا بار آخر کف پاشو بوسیدم و رفتم کیرمو شستم و خوابیدم
بخدا که دروغ نگفتم و همش راست بوده
من عرفانم ۱۵ سالمه و فوت فتیش دارم
خیلی خاطره فوت فتیش دارم اما یکیشو میگم که مال همین دو شب پیشه
من یه خاله دارم ۲۲ سالشه و پاهاش خیلی خیلی سکسیه و نرم..از موقعی که یادمه دوس داشتم پاهاشو لیسسسسسس بزنم و اون باعث شد که خوشم از پای زنا بیاد..چند روز پیش ما رفتیم خونه مادر بزرگم اینا اونا هم اومده بودن..من کل روز به پاهای توجه میکردم و همیشه سیخ بود تا اینکه خواستیم بخوابیم...همه جا انداختن منم زیر پاهاش جا انداختم و خیلی بیخیال بودم که نگه این چرا زیر پاهام خوابیده..سرش تو گوشی بود منم زیر پتو بودم و منتظر وایسادم که بخوابه..تا اینکه ساعت ۲ بود و خوابید..بخاری هم زیاد بود و گرم بود پتو کامل روش نبود و پاهاش بیرون بود منم که پاهاشو دیدم تنم عرق کرد...آروم رفتم زیر پاش و چند بار بو کردمممممم خیلی بوی خوبی میداد اصن..یکم که بو کردم شروع کردم بوسیدن انگشتاش..دونه دونه انگشتاشو بوسیدم و بعدش کف پاشو بوسیدم...وایییی خیلیییییی حال خوبی داشتم اون لحظه اما ترسیدم لیس بزنم گفتم بیدار میشه و بدبخت میشم...همش پاهاشو بوسیدم و بو میکردم..یه جایی دهنمو چسبوندم به کف پاهاش..خیلی خووووووش بود...کیرم سییییخ شده بود دیگه درد میکرد تا اینکه رفتم تو آشپزخونه و آروم یکم مایع آوردم و رفتم زیر پاهاش دوباره و شروع کردم به جق زدن و بوس کردن پاهاش...اون لحظه که آبم اومد اصن تنم لرزید خیلی خووووش بود..تا اینکه برا بار آخر کف پاشو بوسیدم و رفتم کیرمو شستم و خوابیدم
بخدا که دروغ نگفتم و همش راست بوده