آقا سلام من اسمم ارشیا عه و الان ۱۷ سالمه و این خاطره برمیگرده به ۱۶ سالگیم یعنی دوماه پیش، دیروز هم تولدم بود بود و تولد ۱۷ سالگیم بود
من اون موقع خیلی تو کف پا بودم همش تو پورن هاب فوت فتیش و فوتجاب می‌دیدم ولی دیگه خسته شده بودم اینقدر جق میزدم
رفتم تو کانال های تلگرام ببینم خاله برا شهر خودمون پیدا میکنم یا نه ولی همش یا الکی بود یا خطشون اشغال بود دیگه رفتم از رفیقام بپرسم ببینم خاله سراغ دارن یا نه ، از اونجایی که خجالت می‌کشیدم بهشون بگم فوت فتیش می‌خوام گفتم خاله عادی میخوام به امید اینکه خاله فوت فتیش قبول کنه
اینا یه خاله معرفی کردن منم زنگ زدم و گفتم ۱۶ سالمه و خاله گفت خیلی بچه ای من ۲۴ سالمه منم یکم خواهش کردم گفت چون بچه ای هواتو دارم
گفت ماشین که نداری ولی خودم دارم گفت ساعت یازده بیا در فلان پاساژ ( آدرس هارو نمی‌گم که ضایع نشه شهرمون کوچیکه شاید یکی بشناسه) من بهش گفتم آخه من ساعت ۱۲ میرم خونه بعد اگر ۱۱ بیام نمیتونم کارمو راحت انجام بدم
گفت اوکی ۷ بیا
اون موقع که زنگ زدم بهش ۲ ظهر بود
آقا ساعت ۷ شد و ما رفتیم در پاساژ زنگش زدم و گفت یه ۲۰۷ مشکی شیشه دودی بیا توی اون
رفتم در رو باز کردم اسمشو صدا زدم ( از قبل اسمشو بهم گفته بود) گفت خودمم بشین بریم
نشستیم داخل این یه اندام کمر باریک باسن بزرگ از اونجا نتونستم درست پاهاشو ببینم کمرشو هم چون لباسش تنگ بود دیدم راه افتاد و گفتم میری خونتون ؟ گفت اره تو راه ازم پرسید چی دوست داری منم گفتم اگر بگم مسخره نمیکنی ؟ گفت نه بگو
گفتم فوت فتیش
گفت جدی؟ گفتم آره
گفت پس شانس آوردی چون خیلی حرفه ایم
گفت فعلا دستتو بزار رو رونم
۱۰ دقیقه رونشو فشار میدادم تا رسیدیم خونه یه ساپورت مشکی با بوت پاش بود
رفتیم داخل تو هال خونش هیچی نبود اما تو اتاق یه تخت بنفش زیرشم کامل فرش
رفتیم داخل گفت بزار لباسامو در بیارم گفتم نه در نیار گفت اوکی نشستیم رو تخت من تکیه دادم اونم روبروم نشست گفت چیکار کنم گفتم یکی از پاهاتو بزار رو شکمم یکیشو هم بده بخورم
گفت حداقل وایسا جوراب در بیارم گفتم اونم نه
جورابشو انگار تازه شسته بود بوی حموم میداد
منم اول با لبم یکم روی پاشو لمس کردم اونم داشت از سمت شکم می‌رفت پایین رو کیرم با پای اون یکی
منم یهو پاش خورد بکیرم حشری شدم جورابشو در آوردم کردم پاشو کردم تو دهنم اونم خندش گرفت گفت چیشد 😂
منم تو چشاش نگاه کردم و پاشو میبوسیدم
بهش گفتم از اینجا دیگه خودت فرمون رو دست بگیر
گفت باشه پاشو از دستم کشید جوراب اون یکی رو هم در آورد و فقط مونده بود یه پیرهن تنگ و یه ساپورت که تا بالای مچ پاش بود
کف پاش صورتی بود و داغ
کیرم شق شده بود برام فوتجاب رفت
اول با یه پا کیرمو میمالوند و بعد با ۲ تا پاش فوتجاب می‌رفت
میخواستم بهش بگم یکم روغنی چیزی بزن نرم شه که یهو دیدم داره آروم آروم لگد میزنه به کیرم اصلا درد نداشت و داشتم از حشر میمردم لعنتی لگد های خیلی خوب بود و لبخند هایی که موقع لگد بهم میزد
بعد رفت یه پوماد که نمی‌دونم چی بود آورد ریخت رو کیرم و پاش بعد دوباره فوت جاب رفت و یه پاش رو خایه هام بود داشت فشار میداد یه پاشم رو کیرم بعدشم پاشد وایساد با یه پا رو کیرم و یکی از پاهاشم باز لگد میزد به تخمم که اونجا گفتم آبم داره میاد دوباره نشست گفت همشو خالی کن رو پاش منم خالی کردم رو پاش
و اونجا گفت دیگه بسته؟
گفتم بریم حموم گفت هعییی باشه
رفتیم تو حموم اونجا هم دوش گرفتیم هم یه دل سیر پاشو خوردم
زیاد تو این کانال دیده بودم که میگفتن پاشو تا پاشنه کردیم تو دهنمون ولی برا من فقط انگشت ها جا شدن
حموم که کردیم لباسامو پوشیدم اسنپ گرفتم تا خونه
فردا صبحش بهش دو تلگرام پیام دادم گفتم مرسی خیلی بهم حال دادی
گفت کاری که نکردم بچه کوچولو
منم خجالت کشیدم و گفتم میشه بازهم تکرار کنیم ؟
گفت اوکیه هروقت خواستی بگو
چون گفته بود هواتو دارم پول نگرفت ازم و قراره ۳ روز دیگه بازم برم پیشش اگر دوست داشتین خاطره اونم تعریف کنم بگید
یه عکس از پاهاشم فرستاد برا یادگاری
خلاصه که اره