تخم مرغ ها را ندزدیم (۴)
تخم مرغ دزدها برای ادامه بقایشان روش های متنوعی دارند. نگاهی به تاریخچه آموزش و پرورش مملکتمان فرصتی است برای آشنایی ملموستر با این روشها ،چون سیاستهای آ.پ. به طرز شگفت انگیزی با اصول تخم مرغ دزدی iهمخوانی دارد. واضح است که تخم مرغ دزدی از یک مرغدانی به هم ریخته و دایما در حال « تغییر»،آسانتر است، درست همانطور که دزدی در میان به هم ریختگی اثاث کشی آسانتر است. برای همین هم هست که آ.پ. ما همیشه در حال «تحول» است و این تحول موارد بسیاری را در بر می گیرد، از انتصاب مدیران رده بالای جدید و تغییر مکرر نظام آموزشی و محتوای کتب درسی گرفته تا آیین نامه های داخلی ، نحوه ارزشیابی و استخدام، حتی تغییر دکور دفتر مدیر کل و معاون و مدیر مدرسه و هوشمند شدن سخت افزاری کلاسها .می دانیم که این درد گریبانگیر سایر سازمانها و وزارتخانه ها هم هست اما چیزی که مورد آ.پ. را متفاوت می کند این است که استمرار تخم مرغ دزدی و نهادینه شدن آن را از طریق آموزش عالی انحصاری خودش یا همان دانشگاه فرهنگیان نیز تضمین کرده است.
دانشگاه فرهنگیان و پردیسهای رنگارنگش که قبلا مراکز تربیت معلم نام داشتند یکی از علل اصلی زوال آموزش و پرورش ماست. در نهایت شرمساری باید بگویم که معلمی که محصول این سیستم آموزشی بسته مثلا عالی است با بضاعت علمی بسیار اندکی در مقایسه با همکاران فارغ التحصیل دانشگاهش به سر کلاس درس می رود.
زجرآورترین و دلسردکننده ترین ایام معلمی من در تدریس در مراکز تربیت معلم گذشت، با دانشجویانی که عموما برای کسب مدرک بالاتر و کسب مزایای شغلی آن در کلاس حاضر می شدند و اکثرشان با توجه به پایه ضعیفشان یا وقت ضیقشان توقع داشتند که "درکشان کنی و نمره را بدهی که بروند و دعایت کنند"، چون فکر می کردند نمره پایان ترمشان ارتباط مستقیمی دارد با حجم مشکلات شخصی شان و نه مطالعه و تلاششان، با همکارانی که از یک درس پایه زبان انگلیسی راحت الحلقوم مضحکی می ساختند در قالب یک جزوه سی صفحه ای ،آن هم به زبان سلیس فارسی و در پایان ترم هم گشاددستانه بیست نثار دانشجوها می کردند، یا با همکاران دیگری که خیلی قربه الی الله و با توجیه های بدیع برگه های امتحانی دانشجویان ضعیفشان را دستکاری می کردند که به نمره قبولی برسند و شرشان کنده شود، با مافوق هایی که موفقیت را در درازنای ستون بردارها می دیدند و نه در کیفیت تدریس و تسلط علمی فارغ التحصیلانشان در مدارس.
از یکی از مسوولان همین مراکز تربیت معلم که به صداقت و حفظ امانت می شناسمش شنیدم که در جلسه ای از خود وزیر آموزش و پرورش وقت شنیده است که در پاسخ به اعتراض به سهل الوصول بودن مدارک مراکز تربیت معلم و افت کیفیت آموزشی گفته است :« اصلا من دلم میخواد به معلمم همین جوری مدرک بدم، شما اعتراضی داری؟؟»
این از تربیت معلم سابق که بازتاب عملکردش رابه خوبی در مدارسمان مشاهده می کنیم. از دانشگاه فرهنگیان فعلی هم زمزمه هایی شنیده می شود در مورد تقلیل دوره کارشناسی از چهار سال به سه سال . این شیر بی یال و اشکم و دم مدرک کارشناسی تربیت معلم در مملکت ما از شیر بودن همین چهار سالش را داشت که آن را هم می خواهند به سه سال تقلیل دهند! از همین الان پیداست که این «تغییر» جدید، تحول مثبتی در آموزش و پرورش فرزندان من و شما ایجاد که نخواهد کرد بماند، «تهدیدشان» هم خواهد کرد، اما هماهنگ با گفتمان مرسوم این روزها مثل هر تهدیدی «فرصت » ایجاد خواهد کرد، فرصت بیشتر برای تخم مرغ دزدی و نهادینه تر کردن آن! فاطمه حسینی 97/7/16 https://t.me/joinchat/AAAAAEE8evl4J1pscGQ2xA
تخم مرغ دزدها برای ادامه بقایشان روش های متنوعی دارند. نگاهی به تاریخچه آموزش و پرورش مملکتمان فرصتی است برای آشنایی ملموستر با این روشها ،چون سیاستهای آ.پ. به طرز شگفت انگیزی با اصول تخم مرغ دزدی iهمخوانی دارد. واضح است که تخم مرغ دزدی از یک مرغدانی به هم ریخته و دایما در حال « تغییر»،آسانتر است، درست همانطور که دزدی در میان به هم ریختگی اثاث کشی آسانتر است. برای همین هم هست که آ.پ. ما همیشه در حال «تحول» است و این تحول موارد بسیاری را در بر می گیرد، از انتصاب مدیران رده بالای جدید و تغییر مکرر نظام آموزشی و محتوای کتب درسی گرفته تا آیین نامه های داخلی ، نحوه ارزشیابی و استخدام، حتی تغییر دکور دفتر مدیر کل و معاون و مدیر مدرسه و هوشمند شدن سخت افزاری کلاسها .می دانیم که این درد گریبانگیر سایر سازمانها و وزارتخانه ها هم هست اما چیزی که مورد آ.پ. را متفاوت می کند این است که استمرار تخم مرغ دزدی و نهادینه شدن آن را از طریق آموزش عالی انحصاری خودش یا همان دانشگاه فرهنگیان نیز تضمین کرده است.
دانشگاه فرهنگیان و پردیسهای رنگارنگش که قبلا مراکز تربیت معلم نام داشتند یکی از علل اصلی زوال آموزش و پرورش ماست. در نهایت شرمساری باید بگویم که معلمی که محصول این سیستم آموزشی بسته مثلا عالی است با بضاعت علمی بسیار اندکی در مقایسه با همکاران فارغ التحصیل دانشگاهش به سر کلاس درس می رود.
زجرآورترین و دلسردکننده ترین ایام معلمی من در تدریس در مراکز تربیت معلم گذشت، با دانشجویانی که عموما برای کسب مدرک بالاتر و کسب مزایای شغلی آن در کلاس حاضر می شدند و اکثرشان با توجه به پایه ضعیفشان یا وقت ضیقشان توقع داشتند که "درکشان کنی و نمره را بدهی که بروند و دعایت کنند"، چون فکر می کردند نمره پایان ترمشان ارتباط مستقیمی دارد با حجم مشکلات شخصی شان و نه مطالعه و تلاششان، با همکارانی که از یک درس پایه زبان انگلیسی راحت الحلقوم مضحکی می ساختند در قالب یک جزوه سی صفحه ای ،آن هم به زبان سلیس فارسی و در پایان ترم هم گشاددستانه بیست نثار دانشجوها می کردند، یا با همکاران دیگری که خیلی قربه الی الله و با توجیه های بدیع برگه های امتحانی دانشجویان ضعیفشان را دستکاری می کردند که به نمره قبولی برسند و شرشان کنده شود، با مافوق هایی که موفقیت را در درازنای ستون بردارها می دیدند و نه در کیفیت تدریس و تسلط علمی فارغ التحصیلانشان در مدارس.
از یکی از مسوولان همین مراکز تربیت معلم که به صداقت و حفظ امانت می شناسمش شنیدم که در جلسه ای از خود وزیر آموزش و پرورش وقت شنیده است که در پاسخ به اعتراض به سهل الوصول بودن مدارک مراکز تربیت معلم و افت کیفیت آموزشی گفته است :« اصلا من دلم میخواد به معلمم همین جوری مدرک بدم، شما اعتراضی داری؟؟»
این از تربیت معلم سابق که بازتاب عملکردش رابه خوبی در مدارسمان مشاهده می کنیم. از دانشگاه فرهنگیان فعلی هم زمزمه هایی شنیده می شود در مورد تقلیل دوره کارشناسی از چهار سال به سه سال . این شیر بی یال و اشکم و دم مدرک کارشناسی تربیت معلم در مملکت ما از شیر بودن همین چهار سالش را داشت که آن را هم می خواهند به سه سال تقلیل دهند! از همین الان پیداست که این «تغییر» جدید، تحول مثبتی در آموزش و پرورش فرزندان من و شما ایجاد که نخواهد کرد بماند، «تهدیدشان» هم خواهد کرد، اما هماهنگ با گفتمان مرسوم این روزها مثل هر تهدیدی «فرصت » ایجاد خواهد کرد، فرصت بیشتر برای تخم مرغ دزدی و نهادینه تر کردن آن! فاطمه حسینی 97/7/16 https://t.me/joinchat/AAAAAEE8evl4J1pscGQ2xA