#اعتراف
آقا یه سوتی از امتحان نهایی براتون بگم
من سر یکی از امتحانا صندلیم کنار مراقب بود و مراقبت معلم آمادگی مون بود که خیلیم با من صمیمیه
هر روز یه برگه میاوردن و مراقبا امضا میکردن من کنجکاو بودم که این چیه هر روز امضا میکنن
اینو آوردن مراقب امضا کنه و منم که کنار مراقب بودم سرمو فورا کردم تو برگه ای که امضا میزدن تا ببینم چیه چه چشمتون روز بد نبینه صندلی از زیرم در رفت و شتررررق افتادم روی مراقب :/اون بدبختم له شد..
هیچی دیگه تا آخر امتحان سعی میکردم با کسی چش تو چش نشم چون هرکس منو میدید از خنده نمی تونست خودشو جمع کنه😢
آقا یه سوتی از امتحان نهایی براتون بگم
من سر یکی از امتحانا صندلیم کنار مراقب بود و مراقبت معلم آمادگی مون بود که خیلیم با من صمیمیه
هر روز یه برگه میاوردن و مراقبا امضا میکردن من کنجکاو بودم که این چیه هر روز امضا میکنن
اینو آوردن مراقب امضا کنه و منم که کنار مراقب بودم سرمو فورا کردم تو برگه ای که امضا میزدن تا ببینم چیه چه چشمتون روز بد نبینه صندلی از زیرم در رفت و شتررررق افتادم روی مراقب :/اون بدبختم له شد..
هیچی دیگه تا آخر امتحان سعی میکردم با کسی چش تو چش نشم چون هرکس منو میدید از خنده نمی تونست خودشو جمع کنه😢