#اعتراف
امروز با خالم رفتیم فروشگاه خالم سبزی گرفت بعد رفتیم یه قسمت دیگه شیر بخره منم منتظر موندم یه نگاه به جلوم کردم قسمت خرید گوشت ماهی
دیدم دوتا پیر مرد دعواشون شده پیر مرد اول میگفت ۴۵ دقیقه پیش جام اینجا بوده
جامو میخوام اون یکی گفت نچ نمیدم
دختر پیرمرد اول اومد که طرف باباشو بگیر از شانس بدش دختر اون یکی پیرمرد هم اومد😳
دوتا دختر جوون ، دگ نزدیک بود گیس همو بکشن حالا نکته جالبش اینجاست یه پیرزن 👵لارج اومد جداشون کرد گفت من دوبسته ماهی گرفتم شما پول دوبسته رو بدید به من برید
اونا قبول کردن و رفتن
دوست پیرزنه اومد گفت خوب شد جداشون کردی 😃🤨
پیرزن گفت اتفاقا سود هم کردم رو هر بسته 10 هزارتومن کشیدم😐😂
قیافه من🤨🤣🤣
قیافه دوست پیرزن 🙄🙄
قیافه پیرزنه😁😂😂😌
امروز با خالم رفتیم فروشگاه خالم سبزی گرفت بعد رفتیم یه قسمت دیگه شیر بخره منم منتظر موندم یه نگاه به جلوم کردم قسمت خرید گوشت ماهی
دیدم دوتا پیر مرد دعواشون شده پیر مرد اول میگفت ۴۵ دقیقه پیش جام اینجا بوده
جامو میخوام اون یکی گفت نچ نمیدم
دختر پیرمرد اول اومد که طرف باباشو بگیر از شانس بدش دختر اون یکی پیرمرد هم اومد😳
دوتا دختر جوون ، دگ نزدیک بود گیس همو بکشن حالا نکته جالبش اینجاست یه پیرزن 👵لارج اومد جداشون کرد گفت من دوبسته ماهی گرفتم شما پول دوبسته رو بدید به من برید
اونا قبول کردن و رفتن
دوست پیرزنه اومد گفت خوب شد جداشون کردی 😃🤨
پیرزن گفت اتفاقا سود هم کردم رو هر بسته 10 هزارتومن کشیدم😐😂
قیافه من🤨🤣🤣
قیافه دوست پیرزن 🙄🙄
قیافه پیرزنه😁😂😂😌