22 Apr, 22:33
22 Apr, 21:34
22 Apr, 20:34
22 Apr, 19:05
22 Apr, 17:33
22 Apr, 16:24
22 Apr, 16:00
22 Apr, 14:32
22 Apr, 13:01
22 Apr, 11:31
22 Apr, 10:04
21 Apr, 22:15
21 Apr, 21:39
21 Apr, 21:00
21 Apr, 19:54
21 Apr, 18:11
«یه ضربه به مچ پاش خورد که استخوان نازکنی هم درگیر شده. امیدوارم چیز جدیای نباشه، ولی وقتی مکس نمیتونه با دندون رو دردش پا بذاره، خودش نشون میده که اوضاع خوب نیست.»
21 Apr, 16:34
«هر روز از تمرین و بازی تو اینجا لذت میبرم. اون گل خیلی مهم بود. اینکه جلوی این هوادارا گل بزنی، حس فوقالعادهایه، کلی احساسات باهاش قاطی شد. جالب اینجاست که تو تیم قبلیم هم اولین گلم با ضربه سر بود!»
«گل مهمی بود، و بعدش حسابی تحت تأثیر قرار گرفتم. واقعاً حس خاصی داشت جلوی اون همه تماشاگر گل زدن. راستش رو بخواین، تو سرزنی زیاد خوب نیستم، ولی این یکی رفت تو!»
«از روز اول تو دورتموند خیلی راحت بودم، هم تو زمین هم بیرونش. فکر میکنم میتونین اینو تو بازیهام ببینین. معلومه که یه سطح بالاتره نسبت به تیم قبلیم تو دانمارک؛ بوندسلیگا و لیگ قهرمانان یه دنیای دیگهان. ولی خوب با شرایط وفق پیدا کردم.»
21 Apr, 15:03
21 Apr, 13:33
«از وقتی اومدم دورتموند، هیچوقت اینقدر کنار زمین فعال نبودم. واقعاً صدام گرفته، بازی سختی بود. بعد از بازی با بارسا، سوییچ ذهنی خیلی سخت بود.»
«از وقتی کارنی اومد تو زمین، همهچی عوض شد و نیمه اول رو با نتیجه 3-1 بردیم. اون واقعاً بازی رو تغییر داد، نبض بازی رو گرفت دستش و کلی موقعیت تو جناحها ساخت. باید رو جزئیات بیشتر کار کنیم.»
«با این حال، جنگندگی تیم عالی بود. از نظر بازی، دلم میخواست آرومتر و مطمئنتر تمومش کنیم. ولی چیزی که برام مهم بود اینه که توپ رو سریع پس میگرفتیم و به حریف اجازه نفس کشیدن نمیدادیم.»
«روند تیم داره مشخص میشه. داریم تو مسیر درست پیش میریم، ولی هنوز به جایی که میخوایم نرسیدیم. باید کارمون رو ادامه بدیم.»