کیستی که من این گونه به اعتماد
نام خود را با #تُ می گویم
کلید خانه ام را در دستت می گذارم
نان شادی هایم را با #تُ قسمت می کنم
کیستی که من، اینگونه به جد
در دیار رؤیاهای خویش با #تُ درنگ میکنم؟
کیستی که من جز او
نمی بینم و نمی یابم
دریای پشت کدام پنجره ای؟
که اینگونه شایدهایم را گرفته ای
زندگی را دوباره جاری نموده ای
پر شور، زیبا و روان
دنیای با #تُ بودن در اوج همیشه هایم جان می گیرد
و هر لحظه تعبیری می گردد
از فردایی بی پایان
در تبلور طلوع ماهتاب
باعبور ازتاریکی های سپری شده…
کیستی ای مهربان ترین؟
#احمد_شاملو
@delakaam🌸🍃
نام خود را با #تُ می گویم
کلید خانه ام را در دستت می گذارم
نان شادی هایم را با #تُ قسمت می کنم
کیستی که من، اینگونه به جد
در دیار رؤیاهای خویش با #تُ درنگ میکنم؟
کیستی که من جز او
نمی بینم و نمی یابم
دریای پشت کدام پنجره ای؟
که اینگونه شایدهایم را گرفته ای
زندگی را دوباره جاری نموده ای
پر شور، زیبا و روان
دنیای با #تُ بودن در اوج همیشه هایم جان می گیرد
و هر لحظه تعبیری می گردد
از فردایی بی پایان
در تبلور طلوع ماهتاب
باعبور ازتاریکی های سپری شده…
کیستی ای مهربان ترین؟
#احمد_شاملو
@delakaam🌸🍃