دختره بهم گفت مامان بابام می‌خوان برن شیراز
بیا خونمون چند شب
منم خوشحال و شنگول
بلند شدم رفتم خونشون
شب اول سر پروژه بودیم
بعد رفتم روی پوزیشن داگی که دختره یه جیغ خیلی بد زد
چشمتون روز بد نبینه
دیوار ها نازک بود
یه دفعه همسایه بغلی داد زد کیر خر بذارید بخوابیمم

خلاصه که فردا صبحش که میخواستم برم
وقتی داشتم ماشینم رو از پارکینگ در میاوردم طرف رو دیدم یه نگاه خیلی بد کرد بهم...
منم از ترس همون شب اول دیگه فرار کردم 😂😂❤️

لپ کلام= آرام بکنید، و لذت ببرید

Admin+
راست میگه
من یه ۱بار ۹ثانیه گوزیدم یهو یکی از دیوار بغل داد حداقل انگشت بذار جلو سوراخت بلبلی بزن