سریال کره ای

◄خلاصه: یک برنامه گزارشگری تحقیقی به نام تریگر، پرونده‌هایی را که دادستانی و پلیس قادر به حل آن‌ها نیستند، دنبال می‌کند. تیم این برنامه به رهبری اوه سو ریونگ، که فردی عدالت‌جو است، و تهیه‌کننده‌ای به نام هان دو، که کاملاً فاقد مهارت‌های اجتماعیست و به واسطه ارتباطات منصوب شده، با تمام وجود برای بقای خود تلاش می‌کنند...

◄خلاصه: سوک جی وون و یون جی وون هر دو در یک روز و با یک نام متولد شده‌اند و دشمنان دیرینه خانوادگی هستند. آن‌ها در یک مدرسه تحصیل کردند، اما همیشه با یکدیگر رقابت داشتند و با دیدن هم به یکدیگر حمله می‌کردند. بعد از گذشت چند سال، سوک جی وون که به عنوان رئیس دبیرستان دوک‌موک بازگشته، دوباره با یون جی وون که یک معلم ورزش شده، روبرو می‌شود…

◄خلاصه: منطقه گانگنام سئول تعدادی افراد ناپدید می شوند. جه هی برای یک بار معروف در گانگنام کار می کند و رازی را در رابطه با این اتفاقات می داند، اما او نیز ناپدید می شود. کارآگاه کانگ دونگ وو، یون گیل هو، قانون شکن گانگنام که خود در لیست مظنونان قرار داد و دادستان مین سو جین، به دلایل مختلف به دنبال حقیقت ماجرا هستند…

◄خلاصه:چوی هونگ یک دانشجوی کره ای است که در ژاپن تحصیل می کند. او با جونگو آشنا می شود و عاشق یکدیگر می شوند. اما به دلایلی از هم جدا می شوند. 5 سال بعد، هونگ و جونگو در کره با هم روبرو می شوند…

◄خلاصه:داستان مردی به نام هه‌ جو که حاصل یک رابطه خارج از ازدواج بوده. و هیچ‌کس او را دوست ندارد، زیرا حتی خودش هم نمی‌داند پدر واقعی‌اش کیست. او به دلیل نداشتن خانواده، زندگی سرگردان و بدون هدفی دارد. روزی هه‌ جو تصمیم می‌گیرد تا پدرش را پیدا کند و در این مسیر، جو جه‌ می، نامزد سابقش، با او همراه می‌شود…

◄خلاصه: داستان الهه عدالت جهنمه که بین مرده ها قضاوت می‌کنه اما یک روز به علت قضاوت اشتباه درباره یه فرد مجازات میشه و به زمین فرستاده میشه تا در کالبد اون فرد یعنی کانگ بیت‌نا که قاضی بوده زندگی کنه و به عنوان ماموریت، ده قاتل که مجازات نشدن رو بکشه و به جهنم بفرسته. اگر تا قبل از یه سال این ماموریت رو تموم نکنه میمیره. هان دا اون هم پلیسیه که اون هنگام ماموریتش بهش برمیخوره و کشمکش های زیادی بین این دو نفر ایجاد میشه!

◄خلاصه:داستان گروهی از افراد غریبه را دنبال می‌کند که همگی در گذشته یک تجربه وحشتناک را پشت سر گذاشته‌اند و اکنون زندگی عادی خود را دارند. در این میان همه آن‌ها به طرز عجیبی به یک فروشگاه اسرارآمیز واقع در انتهای یک کوچه مشکوک کشیده می‌شوند که یک فرد محتاط از آن محافظت می‌کند…

◄خلاصه:داستان جی کانگ هی که در متل کالیفرنیا که توسط پدر او اداره می‌شود در روستای زادگاهش بزرگ شده است. کانگ هی به دلیل دورگه بودن مادرش، در زمان کودکی موضوع زمزمه‌ها و شایعات ساکنان محلی بود و از آن زمان زخم عمیقی در قلب خود دارد. او عشق اول و دوست دوران کودکی‌اش چون یون سو  را دوست داشت اما وقتی ۲۰ ساله شد زادگاهش را ترک کرد و به سئول رفت.
حالا جی کانگ پس از ۱۲ سال به زادگاهش برمیگردد و با عشق اولش دیدار میکند …

◄خلاصه: علی رغم اینکه سان ها، جو وون و هه جون از نظر بیولوژیکی بهم ارتباطی ندارند اما پیوند بسیار نزدیکی با هم دارند و با هم بزرگ شدند. با این حال، پس از رسیدن به بزرگسالی، سان ها و هه جون به دنبال خانواده های بیولوژیکی خود رفتند. آنها پس از ده سال دوباره یکدیگر را ملاقات می کنند…

◄خلاصه: لی هان شین، بازرس آزادی مشروط زندانیان است. او با افراد فاسدی که سعی در سوءاستفاده از سیستم دارند مقابله می‌کند و عدالت را به شیوه خودش اجرا می‌کند…