#هم_بازی
#همبازی
ژانر : #عاشقانه
نویسنده: #زیبا_ص
خلاصه :
مهندسی کامپیوتر نگرفته بود که حالا منشی بشود! شکوفه میگفت توی این وضعیت ممکلت هر کاری بهتر از بیکاری است. این پیشنهاد شغلی را یکی از استادهایشان داده بود. استاد خزایی همیشه دورادور جویای حالشان بود و تا جای
ممکن برای دانشجوهایش کار پیدا میکرد. اما پیشنهاد کار
منشیگریاش برای الهام عجیب بود. مخصوصاً که گفته بود فقط به شخص او برای این کار اعتماد دارد. و حالا علی رغم میل باطنیاش اینجا نشسته بود...
@CaffeTakRoman2
#همبازی
ژانر : #عاشقانه
نویسنده: #زیبا_ص
خلاصه :
مهندسی کامپیوتر نگرفته بود که حالا منشی بشود! شکوفه میگفت توی این وضعیت ممکلت هر کاری بهتر از بیکاری است. این پیشنهاد شغلی را یکی از استادهایشان داده بود. استاد خزایی همیشه دورادور جویای حالشان بود و تا جای
ممکن برای دانشجوهایش کار پیدا میکرد. اما پیشنهاد کار
منشیگریاش برای الهام عجیب بود. مخصوصاً که گفته بود فقط به شخص او برای این کار اعتماد دارد. و حالا علی رغم میل باطنیاش اینجا نشسته بود...
@CaffeTakRoman2