جدایی از جهان از طریق رنج، به درونی شدن بیش از حد و به طور متناقض، به چنان سطح بالایی از آگاهی منجر می شود که جهان با همه شکوه ها و تیرگی هایش، بیرونی و متعالی می شود. اینقدر عمیقاً از جهان جدا شده ایم، به طور جبران ناپذیری تنها، چگونه می توانیم چیزی را فراموش کنیم؟ ما می خواهیم فقط آنچه را که ما را رنج می دهد فراموش کنیم. با این حال، از طریق برخی پیچشهای بیرحمانه و متناقض، خاطرات زمانی که میخواهیم به یاد بیاوریم ناپدید میشوند، اما زمانی که میخواهیم فراموش کنیم خود را برای همیشه در ذهن تثبیت میکنند.