در کتاب انجیل بندی هست بدین مضمون:_61_arabesque
«…و در آن نزدیکی گله گرازی بودند که در کوه میچریدند.پس از او خواهش نمودندکه به ایشان اجازت دهندتا در آنها داخل شود.پس اجازت داد.ناگهان دیوها از آن آدم بیرون شدند و داخل گرازان گشتند و گرازان وحشیانه به دریاچه جستند و خفه شدند.چون گرازبانان ماجرا بدیدند فرار کردند و به نزد عیسی رسیدندو آن دیوانه که دیوها از او بیرون رفته و عاقل پیش مسیح نشسته بود دیدند ترسیدند…»
داستایوفسکی این تمثیل را در کتاب خود «شیاطین» از قول یکی از شخصیتهای داستان اینطور معنی میدهد:
-این قسمت عجیب تمام عمرسنگ راهم بود.این داستان درست همان است که روسیه دچار آن است(در زمان تزار)این شیطان ها که از پیکر بیمار(روسیه) بیرون میایندو درکالبد خوکها حلول میکنند زخم ها و گندها و پلیدی های شیاطینی هستند که قرن ها و قرن ها در پیکر این بیمار بزرگ و عزیز ما,مادر ما روسیه انباشته شده اما اندیشه بزرگ از اسمان بر او نازل میشود و این شیاطین و این پلیدیها خود تقاضا میکنند که در درون خوکها حلول کنندو چه بسا تا اکنون حلول کرده باشند و این خوکها ماییم و ما مانند جن زدگان خود را از فراز صخره به پایین میاندازیم وغرق میشویم و این سزای ماست چون بیش از این نمیارزیم.اما بیمار شفا خواهد یافت و در «پای مسیح» خواهد نشست…و همه با حیرت نگاه خواهند کرد…
تابلوی زیبای شرقی اثر Léonfrançoi Comerr
«…و در آن نزدیکی گله گرازی بودند که در کوه میچریدند.پس از او خواهش نمودندکه به ایشان اجازت دهندتا در آنها داخل شود.پس اجازت داد.ناگهان دیوها از آن آدم بیرون شدند و داخل گرازان گشتند و گرازان وحشیانه به دریاچه جستند و خفه شدند.چون گرازبانان ماجرا بدیدند فرار کردند و به نزد عیسی رسیدندو آن دیوانه که دیوها از او بیرون رفته و عاقل پیش مسیح نشسته بود دیدند ترسیدند…»
داستایوفسکی این تمثیل را در کتاب خود «شیاطین» از قول یکی از شخصیتهای داستان اینطور معنی میدهد:
-این قسمت عجیب تمام عمرسنگ راهم بود.این داستان درست همان است که روسیه دچار آن است(در زمان تزار)این شیطان ها که از پیکر بیمار(روسیه) بیرون میایندو درکالبد خوکها حلول میکنند زخم ها و گندها و پلیدی های شیاطینی هستند که قرن ها و قرن ها در پیکر این بیمار بزرگ و عزیز ما,مادر ما روسیه انباشته شده اما اندیشه بزرگ از اسمان بر او نازل میشود و این شیاطین و این پلیدیها خود تقاضا میکنند که در درون خوکها حلول کنندو چه بسا تا اکنون حلول کرده باشند و این خوکها ماییم و ما مانند جن زدگان خود را از فراز صخره به پایین میاندازیم وغرق میشویم و این سزای ماست چون بیش از این نمیارزیم.اما بیمار شفا خواهد یافت و در «پای مسیح» خواهد نشست…و همه با حیرت نگاه خواهند کرد…
تابلوی زیبای شرقی اثر Léonfrançoi Comerr