پیرخرفت!
بکتاب «پیری» نوشته مهران حاجی محمدیان از سری کتاب های «مردم نگاری زندگی روزمره» است ، نویسنده رفته و با ۳۰ سالمند تهرانی (برخی در خانه سالمندان و برخی بیرون) مصاحبه کرده. عملا یعنی پای درد دل های شان نشسته. به نظر کسانی که در اطرافشان سالمند دارند این کتاب را بخوانند؛ شاید سختیهای زندگی در کنار سالمندان برایشان سادهتر و قابل تحملتر شود؛ چرا که زاویه نگاهشان به موضوعات متفاوت خواهد شد.
در این کتاب خاطرات و سرگذشت
برخی سالمندان آمده که فرزندان ترکشان کردهاند؛
برخی دیگر آواره و کارتن خواب شدهاند؛
برخی از فرزندان شان کتک میخورند؛
برخی دیگر را فرزندان شان بردهاند در مکان های عمومی همچون امامزاده صالح تجریش و رها کردند؛
برخی دیگر فقط خانه فرزندان شان را برای شب مانی دارند، اما فرزندان از آنها می خواهند که دیگر به خانه شان نروند؛
برخی با پیشنهاد خودشان به خانه سالمندان رفتهاند، اما فقط برای اینکه سربار فرزندان نشوند؛ این گروه اخیر گاهی روزها و هفته ها چشم به راه بازدید و سرکشی فرزندان میمانند؛ یا دوست دارند برای برخی مناسبتها آنها را برای یک روز هم که شده به خانه ببرند تا در کنار فرزندان و نوهها جشن بگیرند؛
برخیشان همچنان مجبورند کارگری، دست فروشی یا حتی گدایی کنند تا شکمشان را سیر کنند؛
بسیاریشان چون دچار فراموشی شدهاند یا نمیتوانند تند صحبت کنند، ترجیح میدهند سکوت کنند تا تمسخر نشوند.
اثرگذارترین بخش کتاب که حال آدم را خراب میکند خاطره مردی است پا به سن گذاشته که برای گذران زندگی مسافرکشی میکند:
«من بعضی وقتها در حساب کتاب بقیه پول مسافرها کم میآورم. قبلا اینطوری نبود. یک بار مردی که حساب کردن بقیه پولش طول کشید، وقتی در را بست گفت: پیر خرفت!».
خودم را جای او میگذارم و میبینم چگونه همین دو واژه، سلول سلول روانم را ویران میکند.
در برخورد با افراد سالخورده کمی صبر و حوصله به خرج دهیم.
اگر راننده جلویی پیرمرد است و کمی پشت چراغ قرمز یا پیجیدن توی کوچه معطل میکند، بوقکِشَش نکنیم.
اگر مشتری است و هنگام خرید برای لحظاتی به فکر فرو میرود بیحوصله نشویم.
اگر وسط پیادهرو به کندی راه میرود، مدارا کنیم.
اگر آمد روی صندلی پارک و کنارمان نشست و خواست صحبت کند، در حد چند دقیقه وقت بگذاریم و با او همکلام شویم.
بهطور کلی خودمان را آماده کنیم برای موج پیری جمعیت که نیازمند آشنایی بیشتر با خرده فرهنگ سالمندان است. موجی که دیر یا زود خودمان نیز به آن خواهیم پیوست ...
https://t.me/andishkadeye_kherad