📌داستان یک مذاکره
امیر حسین عاصف📝
🔺بعد از حضور مک فارلین در تهران و مذاکرات تقریبا نا موفقی که با حسن روحانی با واسطه گری قربانی فر داشت ، روابط ایران و آمریکا در گرگ و میش متوقف شده بود.. البته قربانی فر که بیشتر نزدیک به اسراییل بود تا امریکا هم در شکست مذاکرات بی تاثیر نبود ..
آمریکایی ها تصمیم گرفتند راه بهتری را برای مذاکره مستقیم پیدا کنند و ماجرا از این جا جالبتر میشود..علی هاشمی رفسنجانی(برادر زاده مرحوم هاشمی) برای سفر پزشکی درمان چشم به لندن میرود(جای این سوال باقیست چرا در ابران درمان نشد؟! ) او ادامه ماجرا را اینگونه تعریف میکند:
هییتی امریکایی به سراغ من امدند و گفتند میخواهیم مسائلی را با شما درمیان بگذاریم.. من به آنها گفتم مسئولیتی ندارم و آنها گفتند ما صرفا میخواهیم شما پیام مارا به هاشمی برسانید!! من برای این جلسه با عمو هماهنگ نکرده بودم اما در هتلی در بلژیک با معاون سابق وزیر دفاع امریکا و شخصی ایرانی الاصل به نام حکیم جلسه کذاشتم!!
🔺هاشمی رفسنجانی در این باره میگوید: به او نهیب زدم که چرا مداکره کردی؟! آن موقع علی به جلهه میرفت و با محسن رضایی کار داشت و محسن رضایی به او گفته بود مداکرات را ادامه بده!!
علی هاشمی اما روایتش کمی متفاوت است: با یکی از مسئولان دفتر امام مشورت کردم ، آنها کفتند ماجرا را به محسن رضایی بگویم.. محسن رضایی به من گفت کاری به مذاکرات نداشته باش اما نفراتی که به تو معرفی میکنم را به آمریکایی ها وصل کن!
البته پس ار بالا و پایینهای فراوان مشخص شد قیمت سلاححهای خریداری شده از آمریکا از این کانال به مراتب ارزانتر از کانال قربانی فر بود
https://t.me/amirhoseynasef/89
امیر حسین عاصف📝
🔺بعد از حضور مک فارلین در تهران و مذاکرات تقریبا نا موفقی که با حسن روحانی با واسطه گری قربانی فر داشت ، روابط ایران و آمریکا در گرگ و میش متوقف شده بود.. البته قربانی فر که بیشتر نزدیک به اسراییل بود تا امریکا هم در شکست مذاکرات بی تاثیر نبود ..
آمریکایی ها تصمیم گرفتند راه بهتری را برای مذاکره مستقیم پیدا کنند و ماجرا از این جا جالبتر میشود..علی هاشمی رفسنجانی(برادر زاده مرحوم هاشمی) برای سفر پزشکی درمان چشم به لندن میرود(جای این سوال باقیست چرا در ابران درمان نشد؟! ) او ادامه ماجرا را اینگونه تعریف میکند:
هییتی امریکایی به سراغ من امدند و گفتند میخواهیم مسائلی را با شما درمیان بگذاریم.. من به آنها گفتم مسئولیتی ندارم و آنها گفتند ما صرفا میخواهیم شما پیام مارا به هاشمی برسانید!! من برای این جلسه با عمو هماهنگ نکرده بودم اما در هتلی در بلژیک با معاون سابق وزیر دفاع امریکا و شخصی ایرانی الاصل به نام حکیم جلسه کذاشتم!!
🔺هاشمی رفسنجانی در این باره میگوید: به او نهیب زدم که چرا مداکره کردی؟! آن موقع علی به جلهه میرفت و با محسن رضایی کار داشت و محسن رضایی به او گفته بود مداکرات را ادامه بده!!
علی هاشمی اما روایتش کمی متفاوت است: با یکی از مسئولان دفتر امام مشورت کردم ، آنها کفتند ماجرا را به محسن رضایی بگویم.. محسن رضایی به من گفت کاری به مذاکرات نداشته باش اما نفراتی که به تو معرفی میکنم را به آمریکایی ها وصل کن!
البته پس ار بالا و پایینهای فراوان مشخص شد قیمت سلاححهای خریداری شده از آمریکا از این کانال به مراتب ارزانتر از کانال قربانی فر بود
https://t.me/amirhoseynasef/89