به بهانه روز زن🔴
✳️به خاطر دارم که آقای فرهنگ رجایی کتابی داشت با عنوان معرکه جهان بینیها. در مورد زن دو دیدگاه سنتی/مذهبی و مدرن وجود دارد که عناصر اصلی آنها را به تصور خود تصویر می کنم.
✳️در نگاه سنتی (مذهبی)، زن موجودی است که به تنهایی تعریف نمی شود بلکه در چارچوب همسری و مادری معنای خود را پیدا می کند. در مقام همسری، عشق می ورزد و محبت می بیند. آرامش جسم و روح همسرش را فراهم می کند و مهمترین دارایی خدادادیش یعنی زیبایی و بدنش را در خدمت رضایت همسر قرار می دهد. خانه ای می سازد و چارچوب خانواده شکل می گیرد. کدبانویی می کند و رتق و فتق امور داخل خانه بر عهده اوست. مرد نیز تامین نیاز مالی و مسائل بیرونی را بر عهده دارد. نقش زن وقتی کامل می شود که به مقام مادری برسد و فرزندانی تربیت کند.... در این تعریف وقتی زن به کمال می رسد که وقف دیگران است: وقف همسر، فرزندان و کلا خانواده! در نگاه سنتی هر فعالیت اجتماعی که مخل این نقش زن باشد مطرود است.
✳️در نگاه مدرن (فمینیستی) زن در رابطه با همسر یا فرزند تعریف نمی شود و موجودی مستقل است که این استقلالش اهمیت بالایی دارد. برای او محقق کردن استعدادهای فردیش اهمیت بالایی دارد و به همین دلیل تحصیل و پیشرفت شغلی به اندازه همسری و مادری ارزشمند است. زن از موضع برابر با مرد وارد رابطه می شود و برای این مقصود استقلال مالی اهمیت زیادی پیدا می کند. کسب جایگاه اجتماعی و حضور در فعالیتهای جمعی اگر بیشتر از نقش همسری و مادری اهمیت نداشته باشد کمتر مهم نیست. لذا فردیت زن مهمتر از خانواده می شود. در این حالت زیبایی و بدن زن ابزاری در جهت تحکیم خانواده نیست بلکه ابزاری برای کسب مطلوبیتهای اجتماعی است: تحسین شدن، عامل مکملی برای پیشرفت شغلی، ... .
کدامیک از این دو دیدگاه درست تر است: ✳️واقعیت آنست که جامعه بشر هر دو دیدگاه را تجربه کرده و می کند. به باور من زنان نشان داده اند که در هیچ کدام از این دو تعریف به طور کامل نمی گنجند! چگونگی جمع بین این دو نگاه که هر کدام عناصری از حقانیت دارند یک مسئله تمدنی است و ما در ایران مثل کشورهای دیگر نتوانستیم بازتعریف خوبی ارائه کنیم که جمع خوبی از عناصر مثبت هر دو دیدگاه باشد. در ایران با تضعیف سنت و دین به دلیل ناکامی حکومت دینی در تامین رفاه و معیشت، نگاه مدرن و فمینیستی رو به رشد است و جامعه ایران دانسته یا نادانسته به ورطه آن تفکر فرو می غلتد و تمام تبعات آن را از سر می گذراند. آگاهانه یا ناآگاهانه داریم غربی ترین کشور خاورمیانه می شویم و به سرعت فضایلی که در نگاه سنتی وجود داشت را نادیده می گیریم. چقدر زمان لازم است تا جامعه از هیجانات دور شود و م دوباره سنت را منطقی ارزیابی کند؟ والله اعلم. خدا کند دیر و دور نباشد.
https://telegram.me/ali_sarzaeem
✳️به خاطر دارم که آقای فرهنگ رجایی کتابی داشت با عنوان معرکه جهان بینیها. در مورد زن دو دیدگاه سنتی/مذهبی و مدرن وجود دارد که عناصر اصلی آنها را به تصور خود تصویر می کنم.
✳️در نگاه سنتی (مذهبی)، زن موجودی است که به تنهایی تعریف نمی شود بلکه در چارچوب همسری و مادری معنای خود را پیدا می کند. در مقام همسری، عشق می ورزد و محبت می بیند. آرامش جسم و روح همسرش را فراهم می کند و مهمترین دارایی خدادادیش یعنی زیبایی و بدنش را در خدمت رضایت همسر قرار می دهد. خانه ای می سازد و چارچوب خانواده شکل می گیرد. کدبانویی می کند و رتق و فتق امور داخل خانه بر عهده اوست. مرد نیز تامین نیاز مالی و مسائل بیرونی را بر عهده دارد. نقش زن وقتی کامل می شود که به مقام مادری برسد و فرزندانی تربیت کند.... در این تعریف وقتی زن به کمال می رسد که وقف دیگران است: وقف همسر، فرزندان و کلا خانواده! در نگاه سنتی هر فعالیت اجتماعی که مخل این نقش زن باشد مطرود است.
✳️در نگاه مدرن (فمینیستی) زن در رابطه با همسر یا فرزند تعریف نمی شود و موجودی مستقل است که این استقلالش اهمیت بالایی دارد. برای او محقق کردن استعدادهای فردیش اهمیت بالایی دارد و به همین دلیل تحصیل و پیشرفت شغلی به اندازه همسری و مادری ارزشمند است. زن از موضع برابر با مرد وارد رابطه می شود و برای این مقصود استقلال مالی اهمیت زیادی پیدا می کند. کسب جایگاه اجتماعی و حضور در فعالیتهای جمعی اگر بیشتر از نقش همسری و مادری اهمیت نداشته باشد کمتر مهم نیست. لذا فردیت زن مهمتر از خانواده می شود. در این حالت زیبایی و بدن زن ابزاری در جهت تحکیم خانواده نیست بلکه ابزاری برای کسب مطلوبیتهای اجتماعی است: تحسین شدن، عامل مکملی برای پیشرفت شغلی، ... .
کدامیک از این دو دیدگاه درست تر است: ✳️واقعیت آنست که جامعه بشر هر دو دیدگاه را تجربه کرده و می کند. به باور من زنان نشان داده اند که در هیچ کدام از این دو تعریف به طور کامل نمی گنجند! چگونگی جمع بین این دو نگاه که هر کدام عناصری از حقانیت دارند یک مسئله تمدنی است و ما در ایران مثل کشورهای دیگر نتوانستیم بازتعریف خوبی ارائه کنیم که جمع خوبی از عناصر مثبت هر دو دیدگاه باشد. در ایران با تضعیف سنت و دین به دلیل ناکامی حکومت دینی در تامین رفاه و معیشت، نگاه مدرن و فمینیستی رو به رشد است و جامعه ایران دانسته یا نادانسته به ورطه آن تفکر فرو می غلتد و تمام تبعات آن را از سر می گذراند. آگاهانه یا ناآگاهانه داریم غربی ترین کشور خاورمیانه می شویم و به سرعت فضایلی که در نگاه سنتی وجود داشت را نادیده می گیریم. چقدر زمان لازم است تا جامعه از هیجانات دور شود و م دوباره سنت را منطقی ارزیابی کند؟ والله اعلم. خدا کند دیر و دور نباشد.
https://telegram.me/ali_sarzaeem