Absurd Mind's Media


Channel's geo and language: Iran, Persian
Category: not specified


من از سرنوشت انسان چه می دانم؟ در مورد کلم بیشتر می توانم برایتان حرف بزنم! بکت
سردبیر: محسن الوان ساز
@absurdcall

Related channels  |  Similar channels

Channel's geo and language
Iran, Persian
Category
not specified
Statistics
Posts filter


«بوکسور»

من یه پسر بی پولم فقط،
هرچند قصه‌ام سر زبون‌ها نیست
واسه یه مشت حرف مفت انرژیم رو هدر دادم
وعده‌های این‌ مدلی
همش دروغ و چرند، با این حال یه مرد چیزی رو که دلش می‌خواد می‌شنوه
و بقیه رو نشنیده می‌گیره

وقتی خونه و خونواده رو ول کردم، یه پسر بچه‌‌ بیشتر نبودم
توی یه مشت غریبه‌
توی خلوتِ ایستگاه راه‌آهن،
ترس وجودم رو گرفته بود، قایم می‌شدم
یه سرپناه محقر می‌خواستم
همونجا که کارتن خوابا می‌رن
جایی که فقط اونها می‌شناسن

یه حقوق روزمزد و کارگری می‌خواستم
دنبال کار بودم
ولی هیچ پیشنهادی بهم نشد
به جز آغوش باز فاحشه‌های خیابان هفتم
راستشو بگم وقتایی که خیلی تنها بودم
اونجا خودمو یه ذره آروم می‌کردم

حالا سالها از کنارم می‌گذرن
یه نواخت تباه می‌شن
بزرگتر از اونی‌ام که بودم
و کوچیکتر از اونی که خواهم بود
ولی این غیر طبیعی نیست
نه، چیز عجیبی نیست
بعد از کلی تغییر پشت سر هم
کم و بیش همونم
بعد از کلی تغییر
کم و بیش یه جورم

بعدش لباسهای زمستونیم رو آماده کردم
و آرزو ‌کردم ای کاش رفته بودم
رفته بودم خونه
اونجایی که زمستونای نیویورک رُسمو نمی‌کشید، سوقم نمی‌داد
به سمت خونه

توی این معرکه یه مشتزن وایستاده؛ یه مبارز که راه نون و آبش همینه
و توی ذهنش هی یادآوری می‌کنه
اون دستکش‌هایی که اونو نقش زمین کرد
و می‌زد تا جایی که با خشم و خجالت فریاد می‌زنه:
«من از اینجا می‌رم، من از اینجا می‌رم»
ولی مبارز هنوز همون جاست...

برگردان: #مانی_مظاهری

@Absurdmindsmedia


Album: Bridge Over Troubled Water
Year Released:1969
Genre: Folk Rock
Songwriter: Paul Simon


@Absurdmindsmedia


مبارزه با سرنوشت

آهنگ «بوکسور» اثر «سایمون و گارفانکل» ، نمادی از مبارزه و پایداری در برابر چالش‌های زندگی است. در این اثر، زندگی به رینگ بوکس تشبیه می‌شود و ما، به عنوان بوکسرهایی در این میدان که با ضربات تند و ناگهانی سرنوشت روبه‌رو هستیم. شخصیت اصلی آهنگ، نه تنها یک مبارز، بلکه تجسمی از تمام انسان‌هایی ست که در پی شناختن خود و تحقق آرزوهایشان تلاش می‌کنند.

آغاز آهنگ با نوای آرام گیتار، حس تنهایی و اندوه را القا می‌کند و به تدریج با صدای دلنشین پل سایمون ترکیب می‌شود و به شنونده اجازه می‌دهد تا به دنیای درونی شخصیت نزدیک‌تر شود. در بخش‌های پرشورتر آهنگ، سازها با انرژی بیشتری نواخته می‌شوند و این تضاد نشان‌دهنده‌ی نبرد درونی‌ای ست که شخصیت داستان با آن دست و پنجه نرم می‌کند. با گوش سپردن به این ملودی، تصویری از تنهایی و ناامیدی در ذهن شکل می‌گیرد. با هر ضربه‌ای که بر او وارد می‌شود، تلاش می‌کند تا دوباره روی پای خود بایستد.

این مبارزه، در این شاهکار موسیقی نمایانگر اراده‌ای ست که در درون همه ما وجود دارد. زندگی، گاه با چالش‌های سخت، همچون حریف قدرتمندی در میدان بوکس، به ما ضربه می‌زند. در رینگ زندگی نباید تسلیم شویم؛ حتی ناک‌اوت شدن پایان ماجرا نیست، بلکه فرصتی ست برای یادگیری و رشد. ما می‌توانیم از هر باختی به عنوان درسی برای پیشرفت بهره بریم.

#مانی_مظاهری

@Absurdmindsmedia


پل سایمون ، ۸۳ ساله شد!

@Absurdmindsmedia


چرا حرفی می‌زنیم که منظورمان نیست؟!
#محسن_الوان_ساز
از جمله تفاوت‌های فرهنگی ما ایرانیان با سایر ملل، پیچیدگی زبانی و شاعرانگی کلام است. یعنی در پسِ واژگان زبان فارسی آن‌چه به زبان می‌آید با آن‌چه مقصود گوینده است زمین تا آسمان فاصله است. کمتر زبانی در دنیا از این فرهنگ استعاری - کنایی بهره می‌جوید. ریشه این تفاوت رفتاری - کلامی در کجاست؟
برای پاسخ به این پرسش باید به تاریخ مراجعه کنیم. ایرانیان در طول تاریخ تاجرپیشه و معامله‌گر بوده‌اند در طول هزاران سال اینجا محل اتصال شرق و غرب بوده و کشاورزی و صنعت سهم اندکی در اقتصاد داشته است حتی طبقات اجتماعی در دوران ساسانی مشتمل بر چهار گروه روحانیان، ارتشتاران، دبیران و پیشه‌وران بوده است. حتی اختراع پول توسط ایرانیان گواه تسهیل مبادلات تجاری است. بنابراین اقتضای اقتصاد مبتنی بر مبادله، داشتن مهارت کلامی و قدرت چانه‌زنی است. در این بین ناگهان حوادثی نظیر حمله اسکندر، اعراب، مغولان، ترک‌ها، افغان‌ها و... رخ می‌دهد و ایرانیان برای هضم این خونخواران ناچارند همان استراتژی‌های بازاریابی و مذاکره را به کار گیرند. يکی از دلایل اصلی عدم نابودی زبان فارسی در این تهاجمات همین ویژگی خاص زبان فارسی است که رازآلود و مبهم است. هیچ فرهنگ دیگری نظیر زبان فارسی غنی از شاعر و شعر نیست. ایرانی کلام روزمره‌اش، اعتراضش، هنرش، اقتصادش و هر آن چه دارد شعر است. در زبان شاعرانه است که می‌توانی نفرتت را پشت تملق پنهان و نثار فلان حاکم خونخوار کنی! درست همین نقطه است که تعارف و تفسیر وارد می‌شود. اگر از یک جنگجوی داعش بپرسید فلان آیه معنایش چیست به صراحت پاسخ می‌دهد یعنی کافران را بکشید و مالشان را غارت کنید در حالی که سنت ایرانی می‌گوید دست نگه‌دار باباجان باید ببینیم کافر یعنی چه؟ قتل چه کسی؟ و چه شرایطی؟ اصلا این آیه شان نزولش این نیست! ما که خدا نیستیم اصلا ما که باشیم که کلام خدا را معنا کنیم! حتی در نقطه معکوس زمانی که یک هنرنشناس به یک ایرانی می‌گوید مثلا این شعر حافظ کفرآمیز و اروتیک است می‌گوید: آقا این چه حرفیست؟ مگر نمی‌دانی منظور از گیسوان یار همان حبل‌المتین الهی است؟!
ما ایرانیان حتی برای ایجاد تفاهم با افراد زبان‌نفهم، برای ترک مخاصمه می‌گفتیم: عیسی به دین خود، موسی به دین خود! اگر نگاهی به جغرافیای ایران بیاندازید روستاهای سفلا و علیایی را می‌بینید که برای پرهیز از جنگ و آدم‌کشی به دو تکه تقسیم شده‌است و در سالیان دور این تقسیم‌بندی به منظور تفاوت‌های دینی دو ناحیه صورت می‌پذیرفت.
ایرانی برای پرهیز از جنگ، کدورت و ایجاد بستری امن برای زندگی، به دامان زبان فارسی و ویژگی‌های شاعرانه‌اش آویخته است. بدین‌ترتیب منظور ما آن نیست که می‌گوئیم!

@Absurdmindsmedia


1_13984012173.pdf
196.3Kb
نوشتار زنانه، قلمروزدایی و بازتوزیع امر محسوس

#پژمان_برخورداری

کتاب شعر «این پنجره به کل جهان مشکوک است» اثر زینب اطهری نمونه‌هایی از گسست از جهان سرد و یخ زده‌ی سلسله مراتب ساز، «معقول» و نمادین فالوس محور پیش می‌گذارد. جهان مردانه ای که با برساختن دوگانه‌هایی همانند درد/ لذت زندگی /مرگ، زیبایی /زشتی و ... متافیزیکی مبتنی بر ارجحیت یک وجه تقابل بر وجهی دیگر بر می‌سازد. اما این جهان نوشتاری به شکل عام در ادبیات و به شکل خاص در کتاب شعر مورد بررسی چگونه جهانی است و چه رانه‌ای آن را به پیش می‌راند؟

متن پیش رو به میانجی مفاهیم انتقادی چون «امر نشانه ای»، «قلمروزدایی» و «بازتوزیع امر محسوس» به شکل موجزی به بررسی این کتاب می‌پردازد.

@Absurdmindsmedia


این آهنگ پیامی از امید و همبستگی جهانی را منتقل می‌کند. باب گلداف در این قطعه به ارتباط بین انسان‌ها و اهمیت درک مشترک در دنیای پر از چالش‌های اجتماعی و سیاسی پرداخته است. او به شنوندگان یادآوری می‌کند که همه ما در یک سفر مشترک به سوی انسانیت هستیم و باید به یکدیگر کمک کنیم.

@Absurdmindsmedia


این آهنگ به بی‌توجهی و بی‌احساسی انسان‌ها در مقابل مسائل اجتماعی و سیاسی اشاره دارد. باب گلداف با گفتن داستان‌هایی در مورد بحران‌ها و مشکلات انسانی، همگان را به تفکر و عمل تشویق می‌کند. هدف آن جلب توجه به شرایط انسانی و هشدار به مخاطبان نسبت به عدم واکنش به مشکلات جهانی است.

@Absurdmindsmedia


این آهنگ درباره یک حادثه واقعی است که در آن یک دانش‌آموز به مدرسه‌ای در کالیفرنیا حمله کرد و چند نفر را کشت. باب گلداف در این اثر به تأثیرات خشونت بر جامعه و بی‌حوصلگی نسبت به زندگی اشاره می‌کند. مضمون آهنگ به این سؤال می‌پردازد که چرا بسیاری از افراد از روز اول هفته متنفرند و این احساس را به خشونت و ناامیدی عمومی مرتبط می‌کند.

@Absurdmindsmedia


«باب گلداف ، صدای انسانیت»

🎉🎸 به مناسبت تولد این هنرمند و فعال اجتماعی برجسته، به یاد می‌آوریم که او چگونه با صدای خاص و اشعار عمیقش، نه تنها دنیای موسیقی را متحول کرده، بلکه در کوران بحران‌ها، صدای انسانیت و همدلی بوده است.

گلداف با برپایی کنسرت تاریخی «لایو اید» در سال ۱۹۸۵، نشان داد که هنر می‌تواند ابزاری قوی برای تغییر و آگاهی بخشی باشد. این رویداد نه تنها برای جمع‌آوری کمک به قربانیان قحطی در اتیوپی برگزار شد، بلکه به ایجاد حرکتی جهانی برای جلب توجه به معضلات انسانی پرداخته و را در دل‌ها بیدار کرد.

او با بنیاد ضد فقر «بند اید» نیز یادگاری از عشق و همدلی را در تاریخ بشر به ثبت رسانده است.

او بر این باور است که ما می‌توانیم با هم، دنیای بهتری بسازیم و تأثیرگذارترین لحظات زندگی‌مان را در خدمت به دیگران قرار دهیم. 💖🌍

@Absurdmindsmedia


تحلیل آهنگ‌های:
Come as You Are
Smells Like Teen Spirit


اگر به تحلیل و داستان پشت آهنگ‌های راک علاقه دارید پیج اینستاگرام زیر را دنبال کنید🎸✨

راک‌تراپی


🎶💫 امروز سالروز انتشار آلبوم بی‌نظیر «Nevermind» از گروه «نیروانا» است؛ اثری که در دنیای موسیقی، همچون طوفان بپاخاست و مسیر آلترناتیو راک نوین را هموار کرد.

این اثر نمادین نه تنها یک انقلاب صوتی بود، بلکه به صدای نسل جوانی بدل شد که بدنبال هویت خودش است.

هر ترانه در این آلبوم، داستانی از سرکشی، ناامیدی و جستجوی هویت را روایت می‌کند:
«Come as You Are» و «Lithium»
نمایشی از تضادها و مبارزات درونی‌اند.
«Something in the Way»
با لحن ملایمش، حس تنهایی را در دل می‌نشاند
«Polly»
با نگاهی تلخ به واقعیت‌های تاریک، ما را به تفکر وامی‌دارد،
«Smells Like Teen Spirit» و «All Apologies»
باعث شدند تا بسیاری از جوانان خود را در آنها بیابند و صدای گم‌شده‌ی خود را پیدا کنند و
«In Bloom»،
حس اعتراض و اضطراب را به زیبایی به تصویر می‌کشد.

این آلبوم صدای قلب نسلی ست که خاموش نخواهد شد.

دانلود فول آلبوم

@Absurdmindsmedia


این اثر، داستان سفر تنهایی راک‌استار خیالی به نام پینک را روایت می‌کند که به طور غیرخطی و با تکنیک‌های بصری منحصر به فرد، روایتگر تجربیات تلخ و آسیب‌های روحی اوست.


در این حماسه بصری، فلش بک‌ها و رویاها، تماشاگر را به اعماق وجود شخصیت می‌برند و درک بهتری از درون‌مایه‌های عاطفی‌اش ارائه می‌دهند.

آلن پارکر با برقراری توازن میان تصویر و موسیقی، از تکنیک‌های بصری شگفت‌انگیزی بهره برده است. انیمیشن‌ها و تصاویری سمبولیک، در عمق احساس جدایی و یأس ساکن در دل پینک غوطه‌ور می‌شوند، تا جایی که دیوار، به نمادی از انزوای او تبدیل می‌شود؛ این دیوار در تمامی لحظات فیلم به چشم می‌خورد و لحظه‌ای از ذهن تماشاگر خارج نمی‌شود.

موسیقی، روح این اثر است! آهنگ‌ها نه تنها برای خود، بلکه به عنوان ابزاری برای افشای عواطف پینک و اطرافیانش عمل می‌کنند. این هماهنگی بین کلام، تصویر و ملودی، تجربه‌ای چندلایه را برای تماشاگر به ارمغان می‌آورد که گویی آن‌ها را به دنیای تاریک و پیچیده داستان می‌کشاند.

موفقیت این فیلم البته تنها به جلب توجه منتقدان محدود نمی‌شود. «دیوار» به خاطر توانایی‌اش در انتقال احساسات عمیق و بررسی مسائلی چون انزوا، افسردگی و جنگ، به یکی از آثار ماندگار کلاسیک سینمای راک تبدیل شده است.

«دیوار»، همچنین الگوی ایده‌آلی برای نمایش آثار موسیقایی و سینمایی تاثیرگذار است و الهام‌بخش نسل‌های جدیدی از فیلم‌سازان و هنرمندان محسوب می‌شود. این اثر، در تاریخ سینما به‌عنوان شاهکاری از تکنیک و محتوا باقی خواهد ماند.

#مانی_مظاهری

@Absurdmindsmedia


Video is unavailable for watching
Show in Telegram
#دانلود_فیلم
@Absurdmindsmedia


📽🎼
فیلم «دیوار» به کارگردانی آلن پارکر، آوایی از نبوغ هنری است که بر پایه آلبوم محبوب گروه پینک فلوید ساخته شده و هفدهم سپتامبر سال ۱۹۸۲در چنین روزی بر پرده نقره ای
درخشید

@Absurdmindsmedia


He left no time to regret
Kept his dick wet
With his same old safe bet
Me and my head high
And my tears dry
Get on without my guy

اون همه پلاى پشت سرشو خراب کرده بود
فقط فکر پایین تنه‌اش بود
با محافظه کاری همیشگی‌اش
من سربلندم
اشکام دیگه خشکيده
بدون اون روزگار می‌گذرونم

You went back to what you knew
So far removed
From all that we went through
And I tread a troubled track
My odds are stacked
I'll go back to black

تو برگشتی به گذشته‌ات
دیگه هرچی بينمون بوده تمومه
منم دارم الکی وصله پینه‌اش می‌کنم
دیگه شانسم ته کشیده
به خاک سیاه نشستم

We only said goodbye with words
I died a hundred times
You go back to her
And I go back to
I go back to us

در ظاهر تمومش کرديم
من صد بار می‌ميرم
تو مي‌رى پیش اون دختره
منم برمی‌گردم به...
منم برمی‌گردم به خودمون

I love you much
It's not enough
You love blow and I love puff
And life is like a pipe
And I'm a tiny penny
Rolling up the walls inside

شدیدا دوستت دارم
اما این کافی نیست
تو هروئین می‌زنی منم "سیگاری"
زندگی هم مث پیپ می‌مونه
مث یه سکه کوچولو توش قل می‌خورم

We only said goodbye with words
I died a hundred times
You go back to her
And I go back to
Black, black
Black, black
Black, black
Black
I go back to
I go back to

در ظاهر تمومش کردیم
من صدبار می‌ميرم
تو مي‌رى پیش اون دختره
منم برمی‌گردم به...
تباهی، تباهی، تباهی
من برمی‌گردم به...

We only said goodbye with words
I died a hundred times
You go back to her
And I go back to
We only said goodbye with words
I died a hundred times
You go back to her
And I go back to black

در ظاهر تمومش کردیم
من صدبار می‌ميرم
تو مي‌رى پیش اون دختره
منم به خاک سیاه می‌شینم


#ايمى_واينهاوس
برگردان #محسن_الوان_ساز

@Absurdmindsmedia


Video is unavailable for watching
Show in Telegram
Amy Winehouse - Back To Black

@Absurdmindsmedia


در دنیای تاریک عشق، جایی که سایه‌ها بر دل‌ها سنگینی می‌کنند، «بازگشت به سیاهی» داستانی از جدایی و ناامیدی را روایت می‌کند.

صدای اندوهگین ایمی واینهاوس، همچون نوای باران در یک روز سرد، احساساتی عمیق را در دل شنونده بیدار می‌کند.

شخصیت اصلی، در میان یادآوری‌های تلخ گذشته، خود را در قفسی از درد و غم می‌یابد. او به دنبال آرامش است، اما با هر قدم به جلو، در دنیای سیاهی خود بیشتر گم می‌شود. عشقش، همچون تک ستاره پر فروغ آسمان، ناگهان خاموش شده و او را در تاریکی رها کرده است.

در این سفر احساسی، او به اعتیاد پناه می‌برد؛ گویی که مواد مخدر تنها راه فرار از زخم‌های عمیق روحش هستند. اما آیا واقعاً می‌تواند با فرار کردن، دردش را تسکین دهد یا اینکه هر بار که به دنیای سیاهش بازمی‌گردد، فقط زخم‌هایش عمیق‌تر می‌شوند؟

«بازگشت به سیاهی» سفری به دنیای تاریک احساسات انسانی ست که هر کدام از ما ممکن است روزی با آن مواجه شویم. این اثر جاودانه، دعوتی است برای تأمل در عشق، فقدان و چالش‌های زندگی؛ دعوتی برای روبه‌رو شدن با واقعیت‌های تلخ و تلاش برای یافتن نوری در دل تاریکی.


#مانی_مظاهری

پیج اینستاگرام

@Absurdmindsmedia




✨ به بهانه تولد ایمی واینهاوس، صدای خاص و منحصر به فردی که قلب‌ها را لمس کرد و روح‌ها را به پرواز درآورد. 🎶

او روایتگر احساسات عمیق و واقعی بود که با هر نت و هر کلمه، داستانی از عشق، درد و امید را به تصویر کشید. در دنیای پر از زرق و برق، ایمی با صدای خام و صادقانه‌اش یادآور شد که زیبایی در آسیب‌پذیری نهفته است.

امروز، به یاد او، بیایید به ترانه‌اش گوش دهیم و لحظاتی از زندگی‌مان را با احساساتش گره بزنیم. او به ما آموخت که حتی در تاریکی، می‌توانیم نور را جستجو کنیم. 🌹

تولدت مبارک، ایمی!
همیشه در دل ما خواهی ماند. ❤️

@Absurdmindsmedia

20 last posts shown.