about kian🌴

ز عقل اندیشه ها زاید که مردم را بفرساید
گرت اسودگی باید برو عاشق شو ای عاقل

اعتماد به نفس این نبود که کل دایرکتم پر از مسیج باشه جوری که وقت برای جواب دادنشون نداشتم و مبجور بودم اکانتمو بدم دوستام و اونا چندتایی جواب بدن.!
شاید یکی دنبال این باشه که دایرکتش پر از دختر یا پسر بشه،اونوقت اعتماد به نفس داره که ببین چقدر ادم از من خوششون میاد.
یا دنبال دوست دختری باشه که هرجا میبره همه بگن وای این عجب دوست دختری داره و بهش اعتماد به نفس بدن.
من وقتی همه دنبال حاشیه هام بودن
وقتی ۱۰ میلیون تو اینستا ویو گرفتم
وقتی ۱۵ سالم بود بهم لقب جذاب تلگرامو دادن
وقتی همه میشناختنم و یه جور بت دیده میشدم،
هیچ وقت مثل الانم ارامش و اعتماد به نفس و خوشحالی نداشتم.

بچه ها این چنل قبلا برای توصیف و”flex” کردن من بود ولی از وقتی که دوباره شروع کردم به نوشتن دیگه اینطور نیست!
من تو این چنل دوباره شروع کردم به نوشتن که بتونم تجربیاتمو به اشتراک بزارم ؛نه برای این که بگم چیکار بکنید،بلکه برای اینکه بگم من این کارارو کردم و این کاری نیست که شما بخواید بکنید.
و یه ایده ای بدم که خودتونو پیدا کنید

این رو یکی از شما ها برام فرستادید

یک چیزی میخواستم اضافه کنم در رابطه با کتاب تکه ای از یک کل منسجم.
اینکه انسان با رو به رو شدن با خودش میتونه اون تروماهای بچگی،احساس ناکافی بودن و لیاقت رسیدن به زندگی که شایسته است رو داشته باشه.
اگر یک ساعت بتونن از سوشال مدیا خودشونو نجات بدن و بزارنش کنار و با خودشون رو به رو بشن میفهمن که آسیب هایی که بهشون وارد شده قابل حله
میدونی در کل همه ی اینا بخاطر اینکه همینطور که داریم ادامه میدیم راه اصلیمونو پیدا کنیم

دوستان من اگه یه سری حرفام براتون عجیب غریبه اصلا اشکالی نداره.
من دوستانه بسیاری داشتم که میگفتن راست میگی ولی فرداش دوباره همون قبلی میشدن.
یعنی هنوز وقتش نرسیده برای شما😄
اگرم با چیزی مخالفید حتما بگیدش و اگرم موافقید حتما نجامش بدید .خاکستری نداریم🪻

اولین بار پارسال تابستون که تصمیم گرفتم ۳ ماه از همه دوری کنم باهاش اشنا شدم تو کتاب “تکه ای از یک کل منسجم” فهمیدم چقدر ارزشمنده ولی اونقدر به ارزشش نرسیده بودم
همه جا بهمون گفتن تنهایی بده
تنهایی افسردگی میاره
اوه اوه تنهایی!!!!!و میدونی چرا فرار میکنیم ازش؟
چون تنهایی ترس داره نه به خاطر اینکه بقیه نیستن و ترس از رانده شدن از جامعه داریم بلکه به خاطر روبرو شدن با سایه های تیره خودت!
وحشتناکه اولش
ولی اگر بخوای رشد کنی باید روبرو بشی باهاش اگه نخوای روبرو شی رشدی در کار نیست!!!!!!!
من بار ها سعی کردم ازش فرار کنم.
میدونید دفعه اخر “universe” تیر خلاصو چطوری زد ؟
بدون وارد شدن به جزئیات کاری با زندگیم کرد که مجبور شدم افراد مهم زندگیمو بزارم کنار و مجبورم کرد وارد مسیری از تلاش بشم که باید تنها میبودم

میدونید چرا ادما بهتون اسیب میزنن؟
اونا که دلشون نمیخواد اسیب بزنن(مثلا خودت،ایا تا حالا به کسی از عمد اسیب زدی؟)
اونا میان تو زندگیت اسیب میزنن بهت تا یاد بگیری تو نباید به بیرون از خودت متکی بکنی
همه چیز تو درونته
بزرگترین استادت درونته
اخه مگه میشه راز و رمز زندگی تو بیرون از خودت باشه؟یه لحظه فکر کن میشه؟؟؟
من از استادم پرسیدم چطوری باید زندگی کنم؟(جمله اصلا معنی داره؟)

همین با خودت تنها نشدنس که خودتو نمیشناسی
همین با خودت تنها نشدنس که اعتماد به نفس نداری
همین با خودت تنها نشدنس که یکی بهت میگه خوشگل از ذوق میترکی و یکی میگه زشت ناراحت میشی

به نظرت هرچقدر که ازم تعریف میکنن ازم ایراد نمیگیرن؟
ایا جفتش برام مهمه؟
چرا چون خودمو میشناسم
الان میخوای بپرسی خب تنها بشم چیکار کنم؟
عزیز دل بزار دو دقیقه از حرفم بگذره بعد بپرس
گفتم که جوابت بیرون از خودت نیست !
تنها شو و این عهدو نشکن خودت میفهمی باید چیکار کنی.

خیلی دو دل بودم که راجب تنهایی صحبت بکنم یا نه؟
هوا باعث شد جلو پنجره بشینم و بگم نمیدونم چرا ولی باید راجبش صحبت کنم

هوای امشب رو خیلی دوست دارم
خداروشکر یه بار دیگه حسش کردم❄️

وسط خیابون از موهای یه نفر خوشتون اومده ،ایا راستشو بدون ترس از قضاوت میگید؟
ایا اگر ببینید چند نفر رفتارشون بده و اگه بر علیه شون وایسی ممکنه اسیب ببینی ،راستشو میگی و روشون وایمیستی؟
اگر خیانت کنی راستشو میگی؟
اگر ازت راجب علایقت بپرسن و تو جمعی باشی که میدونی علایقتو مسخره خواهند کرد،راستشو میگی؟
ایا وقتی پشت یکی حرف بزنی بعد بیاد بهت بگه اینو تو گفتی؟راستشو میگی؟
اگر ازت بپرسه دوسم داری؟بیترس راستشو میگی؟
اگر تو آیینه وایسی و از خودت بپرسی من نقص هام چیه؟ایا به خودت راستشو میگی؟

تو بدترین شرایط راستشو میگید؟
منظورم بدترین ،خجالت اور ترین،ترسناک ترین لحظه برای راست گفتنه
ایا راستشو میگید؟

اگر ۲۰ میلیون بزنن کارتتون و اگر پسش ندید هیچکس نمیفهمه ،هیجکس،
ایا برش میگردونید؟

بنظرم اگه بدونیم کارما یعنی چی خیلی هامون آگاه تر زندگی میکنیم.
کارما این نیست که تاوان بخوای پس بدی یا رنج و عذاب الهی به خاطر کارات بکشی و دونه دونه بخوای عذاب بکشی؛
بلکه برای درس گرفتن از کاریه که کردید و تا وقتی که یاد نگیرید این چرخه ادامه داره ولی لحظه ای که اون درس رو یاد بگیرید کارمای کل اون رفتارتون پاک میشه ،بزارید با مثال بگم
اگر دروغ گفته باشید،انقدری آدم دروغگو به زندگیتون میاد تا بفهمید و پی ببرید دروغ بَده و دیگه انجامش ندید،وگرنه چرخه همینطوری ادامه داره(خودم تجربه کردم و گذروندم)
به یکی خیانت میکنید،انقدری ادم خیانتکار میاد تو زندگیتون تا بفهمید خیانت بده(خودم تجربه کردم)
راجب کسی غیبت کنید،همون چیزایی که بقیه رو مسخره میکردید سرش ،عیناً سرتون میاد،تا بفهمید غیبت بده(افراد نزدیکم رو عیناً دیدم)
پس اگه میبیند تو یه چرخه گیر کردید ،مکث کنید ببینید درسی که باید بگیرید چیه؟
وگرنه این چرخه ادامه داره

هر لحظه که تسلیمم در کارگه تقدیر
آرام تر از آهو بی باک تر از شیرم
هر لحظه که می کوشم در کار کنم تدبیر
رنج از پی رنج آید زنجیر پی زنجیر

بعضی وقتا پروفاتونو نگاه میکنم
اینکه بعد از مدت ها میبینم چقدر بزرگ شدید
هم برام جالبه.
هم ترسناک!
یعنی دیگه بچگیمون تموم شد؟
یعنی جای کیان شیطونرو ،بچه های نسل دیگه گرفتن و دیگه بچه نیستم؟
و این اتفاقا تو طول زمانی افتاد که اصلا متوجه گذرش نشدم
و جالب تر اینه که هر نسل باهوش تر و تکامل یافته تر از نسل قبلیه.
از خودم میپرسم ایا کسی میاد که حتی از منم خاصتر این بازه رو سپری کنه؟
قطعا میاد ولی حداقل انقدری سعی کردم جلوتر عمل کنم که یه چند نسل به تعویق بندازمش.
اینم یه تجربه دیگه برام که هیچوقت نباید مغرور شد
همیشه قرار نیست رو قله باشی.

حالم چو دلیری ست که از بخت بد خویش
 در لشکر دشمن “پسری” داشته باشد
سخت است پیمبر شده باشی و ببینی
“فرزند” تو دین دگری داشته باشد

یاد گرفتم اگر کسی چیزی رو نفهمید،بدون قضاوت کردن ولش کنم،تا ابد فرصت فهمیدنشو داره.
نیاز نیست من نگرانش باشم،همون طور که شاید تا من هم بفهمم یک ابد طول کشیده باشه.

از کران تا به کران، لشکر کُفر است ولی
از اَزَل تا به اَبَد، فرصتِ درویشان است

داشتم آلارم میزاشتم ۲ ساعت دیگه پاشم،
دیدم 2025 شده
امسال سالیه که قرار نیست یادم بره🎖️
امیدوارم برای همه همینطور باشه.