سوار تاکسی بودم ☺️
دخدره بغل دستم نشسته بود 😶
یه بسته آدامس از کیفش دراورد
یکی خودش خورد،یکی هم داد به من! ☺️
بعدش یه کاغذ گذاشت تو جیبم 😶
یه لبخند زد پیاده شد و رفت... 🚶🏻
فک کردم شماره شو داده 😍
پیاده که شدم،کاغذ و باز کردم
دیدم نوشته:
جون مادرت مسواک بزن 😷😔🙏
😂
دخدره بغل دستم نشسته بود 😶
یه بسته آدامس از کیفش دراورد
یکی خودش خورد،یکی هم داد به من! ☺️
بعدش یه کاغذ گذاشت تو جیبم 😶
یه لبخند زد پیاده شد و رفت... 🚶🏻
فک کردم شماره شو داده 😍
پیاده که شدم،کاغذ و باز کردم
دیدم نوشته:
جون مادرت مسواک بزن 😷😔🙏
😂