Forward from: ✍️قلم بان - عباس واحدیان شاهرودی
دنیا حتماً متعجب خواهد شد اگر یک بار به جای گوش دادن به دروغهای رژیم، پای صحبت از آرمانهای آزادیخواهان دموکرات ایرانی بنشیند که برای همسایگان و جهانیان روزگاری مملو از صلح و مهرورزی و نوع دوستی میخواهند.
پیشنهاد دوم:
نیازی نیست از پرونده سیاه حقوق بشر رژیم برای شما دلیل آورم. سرکوب پی در پی مردم ایران باعث پیدایش آتشفشانی جوشان و آماده فوران در میان تودههای مختلف شده و گسترش فقر و تجربه تلخ میلیونی روزمرگی به جای روزمرگی، میلیونها جوان و زن و مرد را به حدی از انزجار رسانده که اگر این بار فوران کند، بعید نیست کشور در جنگی داخلی فرو رود. جنگی که آسیبهای اجتماعی منطقهای و جهانی آن چندین برابر جنگ سوریه خواهد بود. تبدیل کردن ایران به کشوری دو قطبی که در یک سوی آن اقلیت وابسته به حکومت قرار دارند که صاحب تسهیلات و امکانات گستردهاند و سوی دیگر اکثریتی که فقط عزت دارند، میباید پیش از خروش اقداماتی موثر نمود. سالهاست که مخالفین حکومت هیچ گونه تشکیلات حزبی نداشته چرا که هر حرکتی از سوی رژیم، با چکش اقدام علیه امنیت سرکوب شده، پیشنهاد میکنم جهت سازماندهی مردم و آموزش حرکتها و خیزشهای عاری از خشونت «سامانه آموزش حقوق بشر و دموکراسی» راهاندازی نماییم. برای مهار ماشین سرکوب رژیم چنانچه سازمان ملل یا نهادهای تابع آن سامانه را تحت حمایت خود بگیرند، عملاً رژیم آچمز خواهد شد. اما از آنجا که سازمان ملل اجازه مداخله در امور کشورها را ندارد، قصدمان میتواند در تعریف اساسنامه، تبیین اهداف اعلامیه جهانی حقوق بشر و کمک به رشد آزادیهای اجتماعی در کشورهایی باشد که از این حیث در رتبههای پایین هستند. از طرف دیگر میتوان رژیم را با حربه عضویت در سازمان ملل و تعهداتی که تا امروز برای حفظ و صیانت از اعلامیه جهانی حقوق بشر و اسناد امضا شدهاش در عفو بینالملل و... داده، وادار به پذیرش فعالیت تشکیلاتی چنین سازمانی کرد. اگر مردم بدانند آزادانه میتوانند در سامانهای تحت نظارت سازمان ملل ثبت نام کنند و در صورت پرونده سازی و دستگیری توسط رژیم با ابزار قدرتمند قانونی، رژیم وادار به آزاد کردنشان میشود، در کمترین زمان ممکن حضوری میلیونی خواهند داشت. تصور فرمایید احزاب کارگری، صنوف بازاریان و کارمندان، جنبشهای بانوان، احزاب سیاسی لیبرال، سوسیال، ملیگرایان، جمهوریخواهان و طرفداران سامانه پادشاهی هر کدام در چنین سامانهای پنجره خود را داشته باشند.
اگر همگان بدانند که مثل طرفداران رژیم، آنان نیز میتوانند بدون ترس از سرکوب و کشته شدن در خیابانها خواستههایشان را آزادانه فریاد بزنند، به جای حرکت به سمت هرج و مرج و آنارشی، در عزمی ملی و هماهنگ با یکدیگر به سمت بازپسگیری مسالمتآمیز قدرت از طریق وادار کردن حکومت به پذیرش رفراندومی آزاد تحت نظارت سازمان ملل به حرکت در خواهند آمد.
جناب دبیرکل با شناخت نسبی از جامعه خود عرض میکنم اگر نتوانیم چنین سامانهای راهاندازی کنیم، در آیندهای نزدیک شاهد آن فوران خواهیم بود. فورانی که حتم دارم بر خلاف قیام ناکام مردم سوریه، با سقوط دیکتاتوری جمهوری اسلامی همراه است، اما با هزینه بسیار سنگین برای طرفین، با شهرهای ویران شده و اجساد رها شده و در و دیوارهای خونین و دهها میلیون نفر آواره که زمینه ساز بحرانهای آینده منطقه و جهان میشوند. برای رسیدن به این مهم لازم است سازمان ملل و سایر نهادهای حقوقی با وضع قوانین محکم به حمایت از مردم ایران در برابر ماشین سرکوب رژیم اقدام نمایند.
رژیم باید بداند از این پس در برابر پروندهسازیها و ممانعت از فعالیتهای صلحآمیز و عاری از خشونت ملت، و قتل و محبوس کردن و مقاومت در برابر آزادسازی زندانیان سیاسی، نهادهای جهانی احکام شدید تنبیهی مثل بلوکه کردن داراییها، گسترش تحریمها و وضع تحریمهای جدید، لغو و دیپورت اقامت کارمندان سفارتخانهها و شرکتهای وابسته به رژیم، تعلیق عضویت نمایندگان رژیم در سازمان ملل و نهادهای تابعه را اجرا خواهند کرد، تا وقتی که رژیم مربوط مجبور به رعایت قوانین جدید و رعایت حقوق بشر گردد.
وضعیت زندانیان سیاسی و فشارهایی که بر خانوادههایشان روا میدارند، بسیار اسفبار است. بیمار نمودن ما با روشهای بیولوژیکی و ناشناخته، استفاده از اراذل و اوباش زندانی به عنوان خدمه و وکیلبند جهت ضرب و شتم زندانیان سیاسی که در طی دو سال گذشته چندین بار علیه اینجانب و همرزمان دیگرم یعنی کمال جعفری یزدی، جواد لعلمحمدی، هاشم خواستار و محمدحسین سپهری انجام دادند. امیدوارم با جدی گرفتن این پیشنهادات نور امیدی به درون دلها و این سلولهای تاریک بتابانید. برای انسانها جهانی آکنده از صلح و عشق آرزومندم. جهانی که در آن حکومتها به جای گسترش تسهیلات کشتار جمعی و موشکها به بهانه بازدارندگی، از قدرت مهرورزی و انسان دوستی و احترام به حقوق بشر بهره بگیرند.
پیشنهاد دوم:
نیازی نیست از پرونده سیاه حقوق بشر رژیم برای شما دلیل آورم. سرکوب پی در پی مردم ایران باعث پیدایش آتشفشانی جوشان و آماده فوران در میان تودههای مختلف شده و گسترش فقر و تجربه تلخ میلیونی روزمرگی به جای روزمرگی، میلیونها جوان و زن و مرد را به حدی از انزجار رسانده که اگر این بار فوران کند، بعید نیست کشور در جنگی داخلی فرو رود. جنگی که آسیبهای اجتماعی منطقهای و جهانی آن چندین برابر جنگ سوریه خواهد بود. تبدیل کردن ایران به کشوری دو قطبی که در یک سوی آن اقلیت وابسته به حکومت قرار دارند که صاحب تسهیلات و امکانات گستردهاند و سوی دیگر اکثریتی که فقط عزت دارند، میباید پیش از خروش اقداماتی موثر نمود. سالهاست که مخالفین حکومت هیچ گونه تشکیلات حزبی نداشته چرا که هر حرکتی از سوی رژیم، با چکش اقدام علیه امنیت سرکوب شده، پیشنهاد میکنم جهت سازماندهی مردم و آموزش حرکتها و خیزشهای عاری از خشونت «سامانه آموزش حقوق بشر و دموکراسی» راهاندازی نماییم. برای مهار ماشین سرکوب رژیم چنانچه سازمان ملل یا نهادهای تابع آن سامانه را تحت حمایت خود بگیرند، عملاً رژیم آچمز خواهد شد. اما از آنجا که سازمان ملل اجازه مداخله در امور کشورها را ندارد، قصدمان میتواند در تعریف اساسنامه، تبیین اهداف اعلامیه جهانی حقوق بشر و کمک به رشد آزادیهای اجتماعی در کشورهایی باشد که از این حیث در رتبههای پایین هستند. از طرف دیگر میتوان رژیم را با حربه عضویت در سازمان ملل و تعهداتی که تا امروز برای حفظ و صیانت از اعلامیه جهانی حقوق بشر و اسناد امضا شدهاش در عفو بینالملل و... داده، وادار به پذیرش فعالیت تشکیلاتی چنین سازمانی کرد. اگر مردم بدانند آزادانه میتوانند در سامانهای تحت نظارت سازمان ملل ثبت نام کنند و در صورت پرونده سازی و دستگیری توسط رژیم با ابزار قدرتمند قانونی، رژیم وادار به آزاد کردنشان میشود، در کمترین زمان ممکن حضوری میلیونی خواهند داشت. تصور فرمایید احزاب کارگری، صنوف بازاریان و کارمندان، جنبشهای بانوان، احزاب سیاسی لیبرال، سوسیال، ملیگرایان، جمهوریخواهان و طرفداران سامانه پادشاهی هر کدام در چنین سامانهای پنجره خود را داشته باشند.
اگر همگان بدانند که مثل طرفداران رژیم، آنان نیز میتوانند بدون ترس از سرکوب و کشته شدن در خیابانها خواستههایشان را آزادانه فریاد بزنند، به جای حرکت به سمت هرج و مرج و آنارشی، در عزمی ملی و هماهنگ با یکدیگر به سمت بازپسگیری مسالمتآمیز قدرت از طریق وادار کردن حکومت به پذیرش رفراندومی آزاد تحت نظارت سازمان ملل به حرکت در خواهند آمد.
جناب دبیرکل با شناخت نسبی از جامعه خود عرض میکنم اگر نتوانیم چنین سامانهای راهاندازی کنیم، در آیندهای نزدیک شاهد آن فوران خواهیم بود. فورانی که حتم دارم بر خلاف قیام ناکام مردم سوریه، با سقوط دیکتاتوری جمهوری اسلامی همراه است، اما با هزینه بسیار سنگین برای طرفین، با شهرهای ویران شده و اجساد رها شده و در و دیوارهای خونین و دهها میلیون نفر آواره که زمینه ساز بحرانهای آینده منطقه و جهان میشوند. برای رسیدن به این مهم لازم است سازمان ملل و سایر نهادهای حقوقی با وضع قوانین محکم به حمایت از مردم ایران در برابر ماشین سرکوب رژیم اقدام نمایند.
رژیم باید بداند از این پس در برابر پروندهسازیها و ممانعت از فعالیتهای صلحآمیز و عاری از خشونت ملت، و قتل و محبوس کردن و مقاومت در برابر آزادسازی زندانیان سیاسی، نهادهای جهانی احکام شدید تنبیهی مثل بلوکه کردن داراییها، گسترش تحریمها و وضع تحریمهای جدید، لغو و دیپورت اقامت کارمندان سفارتخانهها و شرکتهای وابسته به رژیم، تعلیق عضویت نمایندگان رژیم در سازمان ملل و نهادهای تابعه را اجرا خواهند کرد، تا وقتی که رژیم مربوط مجبور به رعایت قوانین جدید و رعایت حقوق بشر گردد.
وضعیت زندانیان سیاسی و فشارهایی که بر خانوادههایشان روا میدارند، بسیار اسفبار است. بیمار نمودن ما با روشهای بیولوژیکی و ناشناخته، استفاده از اراذل و اوباش زندانی به عنوان خدمه و وکیلبند جهت ضرب و شتم زندانیان سیاسی که در طی دو سال گذشته چندین بار علیه اینجانب و همرزمان دیگرم یعنی کمال جعفری یزدی، جواد لعلمحمدی، هاشم خواستار و محمدحسین سپهری انجام دادند. امیدوارم با جدی گرفتن این پیشنهادات نور امیدی به درون دلها و این سلولهای تاریک بتابانید. برای انسانها جهانی آکنده از صلح و عشق آرزومندم. جهانی که در آن حکومتها به جای گسترش تسهیلات کشتار جمعی و موشکها به بهانه بازدارندگی، از قدرت مهرورزی و انسان دوستی و احترام به حقوق بشر بهره بگیرند.