وارد شدیم و تماشاگرا شروع کردن به هو کردن ما.
"آروم تر راه برو تم جاهای خفن ترشم پخش شه"
صدای هو تماشاگرا وسط صدای تم گم شده، یدونه میکروفن روی پلکان گذاشته بودن، فقط یکی گذاشتن نامردا، کوین میکروفن رو برداشت رفتیم توی رینگ.
"هی کوین با کمربند ژست بگیر تم بیشتر پخش شه"
رفتم رو میدل روپ کمربند رو گرفتم بالا، بیشتر هو کردن، رفتیم وسط رینگ، تم رو قطع کردن، حالا صدای هو کردن تماشاگرا میومد.
کوین: خواستم اول تشکر کنم از ...
شدید دارن هو میکنن.
کوین: از پدر و مادرم که من رو بدنیا اوردن...
شدید دارن هو میکنن هنوز، دارن کفریم میکنن.
کوین: و تشکر میکنم از ...
شدید تر هو کردن، میکروفن رو از کوین گرفتم، توی میکروفن بلند تر از کوین گفتم تا هرچی هو میکنن بازم بشنون.
"منم تشکر میکنم از شما که پول دادین بیاین ما رو هو کنین، مرسی"
یکی از تماشاگرا صف اول یچیزی گفت نشنیدم.
"یه لحظه خفه شین ببینم یکی از خودتون چی میخواد بگه"
ساکت شدن که عجیب بود، رفتم نزدیک طناب.
یکی از تماشاگرا: ما پول ندادیم بیایم شما رو ببینیم، پول دادیم بقیه رو ببینیم.
"اوه اومدین بقیه رو ببینین؟ کمربند دست کیه؟"
کمربند رو گرفتم بالا، زدم به شونه کوین، کوین هم کمربند رو گرفت بالا، شدید دارن هو میکنن.
"باشه باشه، اومدین بقیه رو ببینین درک میکنم، ولی قهرمان ماییم و تا وقتی دلمون بخواد تو رینگ میمونیم"
میکروفن رو پرت کردم هوا افتاد وسط رینگ، رفتم گوشه نشستم رو تاپ روپ، کوین هم رفت اون یکی گوشه نشست رو تاپ روپ، همه دارن هو میکنن.
"اینقدر هو کنین تا جونتون در بیاد."
کوین: چی؟
"هیچی"
تممون رو پخش کردن که برگردیم بک استیج، به به دمشون گرم، کوین بلند شد بره، رفتم سمت کوین.
"کجا؟"
کوین: تممون رو زدن بریم دیگه.
"قهرمانیم خیر سرمون، بمون بابا ببین اینا رو"
تماشاگرا که داشتن هو میکردن رو نشونش دادم.
"بشین ضایع شن اینا"
کوین: همممم.
کوین برگشت نشست رو تاپ روپ، میکروفن رو برداشتم نشستم رو تاپ روپ.
"همه با هم این جای تم خیلی خوبه بیشتر هو کنین به اینجای تم میاد خفن تر میشه"
بیشتر هو کردن.
"دمتون گرم"
یه داور از بک استیج بدو بدو اومد سمت رینگ، به کوین یچیزی گفت کوین شونه انداخت بالا، اومد سمت من.
داور: از رینگ برین بیرون مسابقه بعدی منتظر شمان.
"دارن هو میکنن نمیشنوم صداتو."
داور: برنامه زمانی بهم میخوره.
هی هی هی هی فکر شیطانی زد به سرم، همون رو میدل روپ وایسادم.
"داور داره بهم میگه وقتشه بریم بک استیج که وقت مسابقه بعدی رو داریم میگیریم."
تشویق کردن، نشستم رو تاپ روپ، هو کردن.
"تا تیم JK رو تشویق نکردین جایی نمیریم"
میکروفن رو پرت کردم وسط رینگ، بلند شدم دستمو گرفتم پشت گوشم، دارن هو میکنن، شونه انداختم بالا نشستم رو تاپ روپ، وات د فاک، دو کشتی گیر از استیج بدو بدو اومدن سمت رینگ.
"کوین استیج رو بپا"
کوین چرخید سمت استیج دیدشون سریع از رو تاپ روپ اومد پایین سمت من، از تاپ روپ اومدم پایین، این دو تا سریع اومدن تو رینگ حمله کردن سمتمون سریع از رینگ رفتیم بیرون، همه تماشاگرا پشماشون ریخته دارن تشویق میکنن.
کوین: اوضاع خیطه بریم بنظرم.
"آره"
نگاهشون کردم، جفتشون ماسک دارن و به جثشون میخوره های فلایر باشن، رفتیم بک استیج، یه عده عصبانی دارن نگاه میکنن، جک با یکیشون داشت حرف میزد، رفتیم رختکن.
"اینا کی بودن دیگه؟"
کوین: نمیدونم، ولی تم رو خدایی عجب آهنگی پیدا کردی.
جک جدی اومد توی رختکن.
"اوه اوه"
جک: عالی بووووود، ترکوندین.
"عصبانی نبودن؟"
جک: خیلی عصبانی بودن.
کوین: بد نیست این؟
جک: بد؟ عالیه این، تماشاگرا ازتون بدشون میومد الان ازتون متنفرن، مسابقه بعدی سر کمربندای تگ تیم رو همشون میان تا باختتون رو ببینن که این یعنی پول بیشتر.
کوین: اینا کیا بودن حمله کردن بهمون؟
جک: دیگو رامیرز و پدرو گنزالز، قهرمانای قبلی کمربندای تگ تیم که مصدوم بودن.
"مصدوم نیستن هنوز؟"
جک: دیگو مصدومه اومده بودن بک استیج داشتن حرف میزدن اینقدر رو مخ تماشاگرا رفتین که اومدن بیرونتون کنن.
اومدم ساعت رو نگاه کنم مچ دستمو نگاه کردم ولی ساعت مچی ندارم، رفتم توی ساک گوشیم رو برداشتم 20 تماس بی پاسخ از دیوید، زنگ زدم به دیوید جواب نداد، باز زنگ زدم بهش جواب نداد، دستام شروع کرد به لرزیدن.
کوین: چی شده؟
"دیوید قبل اینکه بریم تو رینگ زنگ زد جواب ندادم، 20 بار زنگ زده، الان هرچی زنگ میزنم جواب نمیده"
گوشیم زنگ خورد، الکسا داره زنگ میزنه، با دست لرزان جواب دادم.
"الو"
.
"آروم تر راه برو تم جاهای خفن ترشم پخش شه"
صدای هو تماشاگرا وسط صدای تم گم شده، یدونه میکروفن روی پلکان گذاشته بودن، فقط یکی گذاشتن نامردا، کوین میکروفن رو برداشت رفتیم توی رینگ.
"هی کوین با کمربند ژست بگیر تم بیشتر پخش شه"
رفتم رو میدل روپ کمربند رو گرفتم بالا، بیشتر هو کردن، رفتیم وسط رینگ، تم رو قطع کردن، حالا صدای هو کردن تماشاگرا میومد.
کوین: خواستم اول تشکر کنم از ...
شدید دارن هو میکنن.
کوین: از پدر و مادرم که من رو بدنیا اوردن...
شدید دارن هو میکنن هنوز، دارن کفریم میکنن.
کوین: و تشکر میکنم از ...
شدید تر هو کردن، میکروفن رو از کوین گرفتم، توی میکروفن بلند تر از کوین گفتم تا هرچی هو میکنن بازم بشنون.
"منم تشکر میکنم از شما که پول دادین بیاین ما رو هو کنین، مرسی"
یکی از تماشاگرا صف اول یچیزی گفت نشنیدم.
"یه لحظه خفه شین ببینم یکی از خودتون چی میخواد بگه"
ساکت شدن که عجیب بود، رفتم نزدیک طناب.
یکی از تماشاگرا: ما پول ندادیم بیایم شما رو ببینیم، پول دادیم بقیه رو ببینیم.
"اوه اومدین بقیه رو ببینین؟ کمربند دست کیه؟"
کمربند رو گرفتم بالا، زدم به شونه کوین، کوین هم کمربند رو گرفت بالا، شدید دارن هو میکنن.
"باشه باشه، اومدین بقیه رو ببینین درک میکنم، ولی قهرمان ماییم و تا وقتی دلمون بخواد تو رینگ میمونیم"
میکروفن رو پرت کردم هوا افتاد وسط رینگ، رفتم گوشه نشستم رو تاپ روپ، کوین هم رفت اون یکی گوشه نشست رو تاپ روپ، همه دارن هو میکنن.
"اینقدر هو کنین تا جونتون در بیاد."
کوین: چی؟
"هیچی"
تممون رو پخش کردن که برگردیم بک استیج، به به دمشون گرم، کوین بلند شد بره، رفتم سمت کوین.
"کجا؟"
کوین: تممون رو زدن بریم دیگه.
"قهرمانیم خیر سرمون، بمون بابا ببین اینا رو"
تماشاگرا که داشتن هو میکردن رو نشونش دادم.
"بشین ضایع شن اینا"
کوین: همممم.
کوین برگشت نشست رو تاپ روپ، میکروفن رو برداشتم نشستم رو تاپ روپ.
"همه با هم این جای تم خیلی خوبه بیشتر هو کنین به اینجای تم میاد خفن تر میشه"
بیشتر هو کردن.
"دمتون گرم"
یه داور از بک استیج بدو بدو اومد سمت رینگ، به کوین یچیزی گفت کوین شونه انداخت بالا، اومد سمت من.
داور: از رینگ برین بیرون مسابقه بعدی منتظر شمان.
"دارن هو میکنن نمیشنوم صداتو."
داور: برنامه زمانی بهم میخوره.
هی هی هی هی فکر شیطانی زد به سرم، همون رو میدل روپ وایسادم.
"داور داره بهم میگه وقتشه بریم بک استیج که وقت مسابقه بعدی رو داریم میگیریم."
تشویق کردن، نشستم رو تاپ روپ، هو کردن.
"تا تیم JK رو تشویق نکردین جایی نمیریم"
میکروفن رو پرت کردم وسط رینگ، بلند شدم دستمو گرفتم پشت گوشم، دارن هو میکنن، شونه انداختم بالا نشستم رو تاپ روپ، وات د فاک، دو کشتی گیر از استیج بدو بدو اومدن سمت رینگ.
"کوین استیج رو بپا"
کوین چرخید سمت استیج دیدشون سریع از رو تاپ روپ اومد پایین سمت من، از تاپ روپ اومدم پایین، این دو تا سریع اومدن تو رینگ حمله کردن سمتمون سریع از رینگ رفتیم بیرون، همه تماشاگرا پشماشون ریخته دارن تشویق میکنن.
کوین: اوضاع خیطه بریم بنظرم.
"آره"
نگاهشون کردم، جفتشون ماسک دارن و به جثشون میخوره های فلایر باشن، رفتیم بک استیج، یه عده عصبانی دارن نگاه میکنن، جک با یکیشون داشت حرف میزد، رفتیم رختکن.
"اینا کی بودن دیگه؟"
کوین: نمیدونم، ولی تم رو خدایی عجب آهنگی پیدا کردی.
جک جدی اومد توی رختکن.
"اوه اوه"
جک: عالی بووووود، ترکوندین.
"عصبانی نبودن؟"
جک: خیلی عصبانی بودن.
کوین: بد نیست این؟
جک: بد؟ عالیه این، تماشاگرا ازتون بدشون میومد الان ازتون متنفرن، مسابقه بعدی سر کمربندای تگ تیم رو همشون میان تا باختتون رو ببینن که این یعنی پول بیشتر.
کوین: اینا کیا بودن حمله کردن بهمون؟
جک: دیگو رامیرز و پدرو گنزالز، قهرمانای قبلی کمربندای تگ تیم که مصدوم بودن.
"مصدوم نیستن هنوز؟"
جک: دیگو مصدومه اومده بودن بک استیج داشتن حرف میزدن اینقدر رو مخ تماشاگرا رفتین که اومدن بیرونتون کنن.
اومدم ساعت رو نگاه کنم مچ دستمو نگاه کردم ولی ساعت مچی ندارم، رفتم توی ساک گوشیم رو برداشتم 20 تماس بی پاسخ از دیوید، زنگ زدم به دیوید جواب نداد، باز زنگ زدم بهش جواب نداد، دستام شروع کرد به لرزیدن.
کوین: چی شده؟
"دیوید قبل اینکه بریم تو رینگ زنگ زد جواب ندادم، 20 بار زنگ زده، الان هرچی زنگ میزنم جواب نمیده"
گوشیم زنگ خورد، الکسا داره زنگ میزنه، با دست لرزان جواب دادم.
"الو"
.