از حاتم پرسیدند: بخشنده تر از خود دیدهای؟
گفت: آری مردی که داراییاش تنها دو گوسفند بود
یکی را شب برایم ذبح کرد
از طعم جگرش تعریف کردم
صبح فردا جگر گوسفند دوم را نیز برایم کباب کرد
گفتند:تو چه کردی؟
گفت: پانصد گوسفند به اوهدیه دادم
گفتند پس تو بخشندهتری
گفت:نه چون او هرچه داشت به من داد،
اما من اندکی از آنچه داشتم به او دادم
گفت: آری مردی که داراییاش تنها دو گوسفند بود
یکی را شب برایم ذبح کرد
از طعم جگرش تعریف کردم
صبح فردا جگر گوسفند دوم را نیز برایم کباب کرد
گفتند:تو چه کردی؟
گفت: پانصد گوسفند به اوهدیه دادم
گفتند پس تو بخشندهتری
گفت:نه چون او هرچه داشت به من داد،
اما من اندکی از آنچه داشتم به او دادم