«این سه راهی»
۸ تیر ۱۴۰۳ چهاردهمین انتخابات ریاست جمهوری برگزار شد. این انتخابات بی شک یکی از خاص ترین انتخابات بعد از انقلاب بود. در تلاشی دیگر، بخش بزرگی از مردم سعی کردند در خارج از چارچوبی که بر آنها تحمیل میشود حضور خود را اعلام کنند. موضع خود را با صدای بلند بگویند و اعلام موجودیت کنند. انتخابات ۸ تیر یکی از مهمترین این موارد بود. اکثریت مردم با قاطعیت تمام اعتراض خود را هم به این انتخابات و وضع سیاسی موجود و هم مسیری که در حال طی شدن است اعلام کردند. در عین حال در چنین انتخابات با مشارکت پایینی نیز مردم اجازه نداند اقلیت خود بزرگ پندار پیروز شوند! یک ۶۰ درصد یا یک ۸۰ درصد تاثیر گذار و مهمی در جامعه ایران بوجود آمده است.
این بخش از جامعه در این انتخابات خود را بازتعریف کردند و این را به گوش همه رساندند. سعی کردند تا زمین بازی جدیدی برای آبادانی و توسعه ایران تعریف کنند. زمینی خارج از چارچوب تحمیلی! اینکه این ۶۰ یا ۸۰ درصد چه قدر در تعریف این زمین بازی جدید موفق بودهاند و قرار است چه قدر اثر مثبت بگذارند را زمان مشخص خواهد کرد و قضاوت برای موفقیت آنان بسیار زود است. اما یک چیز واضح است. گام اول را محکم برداشتند.
در ادامه نیز باید گفت که این صحبتها همه برآمده از «تفسیر» رای دادن و رای ندادن مردم است. تفسیری که آدمها و جناحهای مختلف هر کدام به زعم و نفع خودشان میتوانند انجام دهند. این تفاسیر را با اغماض میتوان گفت که امری انتزاعی و غیر حقیقی اما مهم هستند. به هر حال خود مشارکت حاوی پیام است. اما اینکه این پیام چیست و واکنش نهادها به آن چیست بر عهده تفسیر ذهنی افراد است. اثرش را میگذارد و ممکن است بعد مدتی کم رنگ میشود.
اکنون اما در دور دوم انتخابات باید بعد از پرداختن به این تفاسیر و انتقال پیامها با امر حقیقی و میدانی درگیر شد. باید دید کف میدان و خیابان و کوچه پسکوچههای ایران قرار است با چه درگیر شود. باید با چیزی که قرار است در روزمره با آن درگیر شویم و دست و پنجه نرم کنیم مواجه شد. چیزهایی فراتر از مفاهیم انتزاعی و تفاسیر! چیزهایی که اتفاقا آرام آرام پررنگ خواهند شد. مملکت ما ذره ذره در حال آب شدن است. از ناترازی انرژی و خاموشیهای پیشرو گرفته تا فرونشست زمین و بحرانهای آبی. از شکاف دولت-ملت گرفته تا برآمدن یک فاشیست در ایالات متحده و اینترنتی که تنگ شدن پهنای باندش آرزوی خیلیهاست! اینها چالشها و امور حقیقی هستند که با آن درگیر هستیم و درگیر خواهیم شد. فراری وجود ندارد.
بخواهیم یا نخواهیم رئیس جمهور آینده و قوه مجریه مستقیم و غیر مستقیم روی این امور و مشکلات اثر میگذارد. تفاوتهای بین دو نامزد و اطرافیانشان نیز بسیار زیاد و فاحش است. شکی نیست که این دو نفر توانایی اثرگذاری تخریبی و اصلاحی متفاوتی بر روی این مسائل حیاتی دارند. مسائلی حیاتی که میتوانند حتا موجودیت و زمین بازی جدید تعریف شده توسط آن ۶۰ و ۸۰ درصد را نابود کند! باید با این مسائل درگیر شد. منطقی است به تفاوت های نامزدها فکر و انتخاب کرد. بدون هیچ جوگیری و داشتن انتظارات و رویاهای بزرگ. با انتظارات حداقلی اما مهم و حیاتی برای بقای ایران. خطر نزدیک است. باید خطر را دفع کرد. اکنون وقت انتخاب است. اکنون وقت تکمیل کردن پروژه مردم تحول خواه ایران است که در دور اول انتخابات فاز اولش را انجام دادند. اکنون وقت استفاده از روزنهها برای بقای ایران است.
گاهی این روزنهها در خیابانهای داغ پاییز است، گاهی در صندوقهای سرد رای تابستان!
برای ایران...
🌠@Sharif_Islamic_Society
۸ تیر ۱۴۰۳ چهاردهمین انتخابات ریاست جمهوری برگزار شد. این انتخابات بی شک یکی از خاص ترین انتخابات بعد از انقلاب بود. در تلاشی دیگر، بخش بزرگی از مردم سعی کردند در خارج از چارچوبی که بر آنها تحمیل میشود حضور خود را اعلام کنند. موضع خود را با صدای بلند بگویند و اعلام موجودیت کنند. انتخابات ۸ تیر یکی از مهمترین این موارد بود. اکثریت مردم با قاطعیت تمام اعتراض خود را هم به این انتخابات و وضع سیاسی موجود و هم مسیری که در حال طی شدن است اعلام کردند. در عین حال در چنین انتخابات با مشارکت پایینی نیز مردم اجازه نداند اقلیت خود بزرگ پندار پیروز شوند! یک ۶۰ درصد یا یک ۸۰ درصد تاثیر گذار و مهمی در جامعه ایران بوجود آمده است.
این بخش از جامعه در این انتخابات خود را بازتعریف کردند و این را به گوش همه رساندند. سعی کردند تا زمین بازی جدیدی برای آبادانی و توسعه ایران تعریف کنند. زمینی خارج از چارچوب تحمیلی! اینکه این ۶۰ یا ۸۰ درصد چه قدر در تعریف این زمین بازی جدید موفق بودهاند و قرار است چه قدر اثر مثبت بگذارند را زمان مشخص خواهد کرد و قضاوت برای موفقیت آنان بسیار زود است. اما یک چیز واضح است. گام اول را محکم برداشتند.
در ادامه نیز باید گفت که این صحبتها همه برآمده از «تفسیر» رای دادن و رای ندادن مردم است. تفسیری که آدمها و جناحهای مختلف هر کدام به زعم و نفع خودشان میتوانند انجام دهند. این تفاسیر را با اغماض میتوان گفت که امری انتزاعی و غیر حقیقی اما مهم هستند. به هر حال خود مشارکت حاوی پیام است. اما اینکه این پیام چیست و واکنش نهادها به آن چیست بر عهده تفسیر ذهنی افراد است. اثرش را میگذارد و ممکن است بعد مدتی کم رنگ میشود.
اکنون اما در دور دوم انتخابات باید بعد از پرداختن به این تفاسیر و انتقال پیامها با امر حقیقی و میدانی درگیر شد. باید دید کف میدان و خیابان و کوچه پسکوچههای ایران قرار است با چه درگیر شود. باید با چیزی که قرار است در روزمره با آن درگیر شویم و دست و پنجه نرم کنیم مواجه شد. چیزهایی فراتر از مفاهیم انتزاعی و تفاسیر! چیزهایی که اتفاقا آرام آرام پررنگ خواهند شد. مملکت ما ذره ذره در حال آب شدن است. از ناترازی انرژی و خاموشیهای پیشرو گرفته تا فرونشست زمین و بحرانهای آبی. از شکاف دولت-ملت گرفته تا برآمدن یک فاشیست در ایالات متحده و اینترنتی که تنگ شدن پهنای باندش آرزوی خیلیهاست! اینها چالشها و امور حقیقی هستند که با آن درگیر هستیم و درگیر خواهیم شد. فراری وجود ندارد.
بخواهیم یا نخواهیم رئیس جمهور آینده و قوه مجریه مستقیم و غیر مستقیم روی این امور و مشکلات اثر میگذارد. تفاوتهای بین دو نامزد و اطرافیانشان نیز بسیار زیاد و فاحش است. شکی نیست که این دو نفر توانایی اثرگذاری تخریبی و اصلاحی متفاوتی بر روی این مسائل حیاتی دارند. مسائلی حیاتی که میتوانند حتا موجودیت و زمین بازی جدید تعریف شده توسط آن ۶۰ و ۸۰ درصد را نابود کند! باید با این مسائل درگیر شد. منطقی است به تفاوت های نامزدها فکر و انتخاب کرد. بدون هیچ جوگیری و داشتن انتظارات و رویاهای بزرگ. با انتظارات حداقلی اما مهم و حیاتی برای بقای ایران. خطر نزدیک است. باید خطر را دفع کرد. اکنون وقت انتخاب است. اکنون وقت تکمیل کردن پروژه مردم تحول خواه ایران است که در دور اول انتخابات فاز اولش را انجام دادند. اکنون وقت استفاده از روزنهها برای بقای ایران است.
گاهی این روزنهها در خیابانهای داغ پاییز است، گاهی در صندوقهای سرد رای تابستان!
برای ایران...
🌠@Sharif_Islamic_Society