تا حالا عاشق شدی؟ خیلی وحشتناکه، نه؟ آدمو حسابی آسیبپذیر میکنه. انگار در قلبتو باز میکنی و به یکی اجازه میدی بیاد تو و همهچیزو خراب کنه. سالها برای خودت یه دیوار میسازی، یه زره میپوشی که هیچچیزی نتونه اذیتت کنه. بعد یهو یکی میاد تو زندگیت… یه آدم ساده و معمولی. بدون اینکه بخواد، یه تیکه از وجودتو بهش میدی. یه روز یه کار ساده میکنه، مثلاً لبخند میزنه یا تو رو میبوسه، و از اون لحظه دیگه زندگیت مال خودت نیست.
عشق اسیرت میکنه. میره تو وجودت، از درون میخورتت و بعد ولت میکنه تو تاریکی. طوری که یه جمله ساده مثل “شاید بهتره فقط دوست بمونیم” یا “چه جالب که اینو فهمیدی” میتونه مثل یه خردهشیشه بره تو قلبت و داغونت کنه.
دردش واقعیـه، نه فقط تو ذهنت. یه دردی که هم روحتو میسوزونه، هم بدنتو. تو رو از هم میپاشه. هیچچیزی نباید همچین قدرتی داشته باشه، مخصوصاً عشق. من از عشق متنفرم.
- Sandman Vol 9
عشق اسیرت میکنه. میره تو وجودت، از درون میخورتت و بعد ولت میکنه تو تاریکی. طوری که یه جمله ساده مثل “شاید بهتره فقط دوست بمونیم” یا “چه جالب که اینو فهمیدی” میتونه مثل یه خردهشیشه بره تو قلبت و داغونت کنه.
دردش واقعیـه، نه فقط تو ذهنت. یه دردی که هم روحتو میسوزونه، هم بدنتو. تو رو از هم میپاشه. هیچچیزی نباید همچین قدرتی داشته باشه، مخصوصاً عشق. من از عشق متنفرم.
- Sandman Vol 9