انواع تقلید
یکی این که شخص تقلید کننده ( مقلد ) بر عقیده و قول خود هیچ گونه دلیل شرعی ندارد و مخالف حکم شرع است و به رسم جاهلی از نیاکان و پدران خود پیروی میکند و دنباله رو راه آنان است با این که راه و رسمشان مخالف قرآن و سنت باشد.
"هذا ما وجدنا علیه آباونا "
این نوع تقلید کور کورانه و دستور و منهج مشرکین است.
نوع دیگر تقلید آن است که انسانی که دارای ایمان و باور است و شریعت را قبول دارد و تشنه عمل به حکم خداست از احکام و مسایل شرعی در ابواب مختلفەی عبادت [ معامله طلاق ، نکاح ، شاهدی ارث و ... ] آگاهی کامل ندارد لذا باید سوال کند و جواب مسله ی خود را از راه پرسیدن بگیرد .
پرسیدن عیب نیست ،ندانستن عیب است. هدف سوال کننده بجز دانستن حکم شرعی چیز دیگری نیست و آن شخص عالم و آگاه به شرع به جز بیان حکم شرع چیزی از خود نمی گوید ، زیرا اگر مجتهد باشد از مصادر تشریعی بوسیلەی آن مبانی فقه خود مانند کتاب خدا ، سنت رسول الله ص اجماع فقها ، قیاس ... استخراج حکم میکند
و اگر مجتهد نباشد از کتب معتبرەی فقه نقل میکند .
این نوع تقلید درست و بلکه واجب شرعی است زیرا ما لا یتم الواجب الا به فهو واجب. مقدمة الواجب واجب و از عصر سعادت تا امروز بین اهل علم وایمان شایع و رایج بوده و در زمان اصحاب و تابعین و من بعد مفتی و مستفتی بوده و حالا هم هست.
قال الله تعالی "ْ فسلوا اهل الذکر ان کنتم لا تعلمون" سوره ی انبیا ۷ ونحل ۴۳
اهل مدینه همه مفتی و مجتهد نبودند همه فقیه و محدث نبودند برای عمل کردن به قرآن و احکام الله از حضرت ابن عباس و ابن مسعود و ابن عمر و عایشه و ... سوال میکردند .
حال شخص عامی و غیر مجتهد برای صحت عبادت و عقود و میراث اگر از مذهب و عالمان دینی نپرسد ، چگونه نماز بخواند ؟ نکاح بکند؟ این که قرآن نمیداند فقه نخوانده آگاهی به علوم قرانی و علوم حدیث ندارد و اغلب مردم این دستەاند و اگر التزام به مذهب نداشته باشند و اختیار یکی از این چهار مذهب را نکنند و از هر کس دیگری سوال بپرسد همان تقلید و همان اجتهاد است.
اگر بگوید اجتهاد و تقلید نیست اگر حرف و فهم خودش باشد ، اجتهاد کره و اگر حرف دیگران باشد ، تقلید است.
پس انسان یا مجتهدست یا مقلد ، مانند عدد یا زوج است یافرد .
عدم التزام به مذهب راهی است برای بی دینی و فرار از مذهب انسان را به الحاد میبرد معاذالله و لامذهبیت پیروی و اتباع نفس است و سهل انگاری در دین به جایی میرسد که فقه و حدیث و قرآن و سنت بازیچەی دست اطفال میگردد.
بر مبنای آمار الحاد در کشورهای زیادست که لامذهبیت ( سلفی واخوان ... ) رواج بیشتری دارد .
حکیم الامه تهانوی رحمه الله فرموده در ترک تقلید مذاهب اربعه چند خللی پیدا میشود.
۱ - خلوص نیت در علم و عمل
۲ - غالب شدن هوای نفس برمقاصد دین ودین تابع وهوا کردن
۳ - افتادن در ضرر دینی
۴ - خوف خروج از دایره ی اسلام و برای
همین است که بزرگان فرمودەاند تسلیم شدن فقهای دین سلامتی دین به دنبال دارد و تقلید یکی از این امامان رضی الله عنهم متکفل انسداد راه این خلل هاست و به حکم این که مقدمه واجب ، واجب است و اصلی مسلم و حفظ این پنج امور واجب است و مقدمەی آن ها تقلید یکی از این مذاهب است ، لهذا تقلید یک امام هم واجب است. برای ثبوت تقلید از قرآن مطالعه تفسیر آیه ی یا ایها الذین آمنوا اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم. و نیز آیەی ۸۳ از سوره نسا را بفرمایید اهل تفسیر فرموده اند اولو الامر امرای عادل و فقهای اسلامند .
همه شیران جهان بستەی این سلسله اند
روبه از حیله چه سان بگسلد این سلسله را
گر نبیند به روز شبپره چشم
چشم آفتاب را چه گناه
والسلام ختام الکلام در اول تیرماه ۱۴۰۰ این را نوشتم جهت یاد آوری و نصیحت .
آی از ظهور این همه آشوب و فتنه
و صلی الله علی نور ابصارنا سیدنا محمد و آله و صحبه
افقر الوری یونس ویسی ابن حاج محمد الدزآوری ، مریوان
💐💐💐💐💐💐💐💐
یکی این که شخص تقلید کننده ( مقلد ) بر عقیده و قول خود هیچ گونه دلیل شرعی ندارد و مخالف حکم شرع است و به رسم جاهلی از نیاکان و پدران خود پیروی میکند و دنباله رو راه آنان است با این که راه و رسمشان مخالف قرآن و سنت باشد.
"هذا ما وجدنا علیه آباونا "
این نوع تقلید کور کورانه و دستور و منهج مشرکین است.
نوع دیگر تقلید آن است که انسانی که دارای ایمان و باور است و شریعت را قبول دارد و تشنه عمل به حکم خداست از احکام و مسایل شرعی در ابواب مختلفەی عبادت [ معامله طلاق ، نکاح ، شاهدی ارث و ... ] آگاهی کامل ندارد لذا باید سوال کند و جواب مسله ی خود را از راه پرسیدن بگیرد .
پرسیدن عیب نیست ،ندانستن عیب است. هدف سوال کننده بجز دانستن حکم شرعی چیز دیگری نیست و آن شخص عالم و آگاه به شرع به جز بیان حکم شرع چیزی از خود نمی گوید ، زیرا اگر مجتهد باشد از مصادر تشریعی بوسیلەی آن مبانی فقه خود مانند کتاب خدا ، سنت رسول الله ص اجماع فقها ، قیاس ... استخراج حکم میکند
و اگر مجتهد نباشد از کتب معتبرەی فقه نقل میکند .
این نوع تقلید درست و بلکه واجب شرعی است زیرا ما لا یتم الواجب الا به فهو واجب. مقدمة الواجب واجب و از عصر سعادت تا امروز بین اهل علم وایمان شایع و رایج بوده و در زمان اصحاب و تابعین و من بعد مفتی و مستفتی بوده و حالا هم هست.
قال الله تعالی "ْ فسلوا اهل الذکر ان کنتم لا تعلمون" سوره ی انبیا ۷ ونحل ۴۳
اهل مدینه همه مفتی و مجتهد نبودند همه فقیه و محدث نبودند برای عمل کردن به قرآن و احکام الله از حضرت ابن عباس و ابن مسعود و ابن عمر و عایشه و ... سوال میکردند .
حال شخص عامی و غیر مجتهد برای صحت عبادت و عقود و میراث اگر از مذهب و عالمان دینی نپرسد ، چگونه نماز بخواند ؟ نکاح بکند؟ این که قرآن نمیداند فقه نخوانده آگاهی به علوم قرانی و علوم حدیث ندارد و اغلب مردم این دستەاند و اگر التزام به مذهب نداشته باشند و اختیار یکی از این چهار مذهب را نکنند و از هر کس دیگری سوال بپرسد همان تقلید و همان اجتهاد است.
اگر بگوید اجتهاد و تقلید نیست اگر حرف و فهم خودش باشد ، اجتهاد کره و اگر حرف دیگران باشد ، تقلید است.
پس انسان یا مجتهدست یا مقلد ، مانند عدد یا زوج است یافرد .
عدم التزام به مذهب راهی است برای بی دینی و فرار از مذهب انسان را به الحاد میبرد معاذالله و لامذهبیت پیروی و اتباع نفس است و سهل انگاری در دین به جایی میرسد که فقه و حدیث و قرآن و سنت بازیچەی دست اطفال میگردد.
بر مبنای آمار الحاد در کشورهای زیادست که لامذهبیت ( سلفی واخوان ... ) رواج بیشتری دارد .
حکیم الامه تهانوی رحمه الله فرموده در ترک تقلید مذاهب اربعه چند خللی پیدا میشود.
۱ - خلوص نیت در علم و عمل
۲ - غالب شدن هوای نفس برمقاصد دین ودین تابع وهوا کردن
۳ - افتادن در ضرر دینی
۴ - خوف خروج از دایره ی اسلام و برای
همین است که بزرگان فرمودەاند تسلیم شدن فقهای دین سلامتی دین به دنبال دارد و تقلید یکی از این امامان رضی الله عنهم متکفل انسداد راه این خلل هاست و به حکم این که مقدمه واجب ، واجب است و اصلی مسلم و حفظ این پنج امور واجب است و مقدمەی آن ها تقلید یکی از این مذاهب است ، لهذا تقلید یک امام هم واجب است. برای ثبوت تقلید از قرآن مطالعه تفسیر آیه ی یا ایها الذین آمنوا اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم. و نیز آیەی ۸۳ از سوره نسا را بفرمایید اهل تفسیر فرموده اند اولو الامر امرای عادل و فقهای اسلامند .
همه شیران جهان بستەی این سلسله اند
روبه از حیله چه سان بگسلد این سلسله را
گر نبیند به روز شبپره چشم
چشم آفتاب را چه گناه
والسلام ختام الکلام در اول تیرماه ۱۴۰۰ این را نوشتم جهت یاد آوری و نصیحت .
آی از ظهور این همه آشوب و فتنه
و صلی الله علی نور ابصارنا سیدنا محمد و آله و صحبه
افقر الوری یونس ویسی ابن حاج محمد الدزآوری ، مریوان
💐💐💐💐💐💐💐💐