- تو تهران دیدمشون تمام مدت اون پتو رو گرفته بود رو گوش همسرش تا گوشهاش یخ نزنه؛ میتونست برای اون موتور، سرما یا شاید، شاید هزار تا مشکل دیگه تو زندگیشون غُر بزنه، ولی خانم تصمیمش اینه که «حامی» باشه؛ آقای موتوری من بهت حسودی کردم؛ زندگی رو شما بُردی.
همراه | همراه | همراه
همراه | همراه | همراه
پروکسی | پروکسی | پروکسی
پروکسی | پروکسی | پروکسی
@Poroximel
همراه | همراه | همراه
همراه | همراه | همراه
پروکسی | پروکسی | پروکسی
پروکسی | پروکسی | پروکسی
@Poroximel