آمد و بُرد و زد و خورد! حلالش باشد!
یک نفر در غمِ او مُرد... حلالش باشد!
مثلِ یک صخره که از موج، بلا میبیند
من نیازردم و آزرد... حلالش باشد!
برسانید به گوشش که دلی را که شکست
وَ غروری که ترک خورد... حلالش باشد!
ابر هم تاب نیاورد که نزدیک شدند
آه از آن لحظهی برخورد... حلالش باشد!
گفتنی نیست بگویم که «خدا» میداند
حقّ من بود که او بُرد... حلالش باشد!
حرفِ ناگفته زیادست ولی میگذریم...
آمد و بُرد و زد و خورد... حلالش باشد!
#امیرحسین_اثناعشری
@Poem7011
یک نفر در غمِ او مُرد... حلالش باشد!
مثلِ یک صخره که از موج، بلا میبیند
من نیازردم و آزرد... حلالش باشد!
برسانید به گوشش که دلی را که شکست
وَ غروری که ترک خورد... حلالش باشد!
ابر هم تاب نیاورد که نزدیک شدند
آه از آن لحظهی برخورد... حلالش باشد!
گفتنی نیست بگویم که «خدا» میداند
حقّ من بود که او بُرد... حلالش باشد!
حرفِ ناگفته زیادست ولی میگذریم...
آمد و بُرد و زد و خورد... حلالش باشد!
#امیرحسین_اثناعشری
@Poem7011