هیهات!
ضربه هایت کاری…
با شروعی پرشور
جان به لب می آری…
پشت بر اربابم
زلف مویم در دست،
چه گلی میکاری!
نفسم در سینه…
حبس و تنگ و جاری…
رفت و آمد ها تند!
ناگهان اما آه! ضربه هایی با دست…
سوزشی اجباری، طعمِ فلفل داری!
ضربه ها محکمتر!
میروم تا بالا…
هر دو باهم آزاد!
همچو پَر آسوده، خالی از هر باری…
#سگه_حقیر_درگاه_پرنسس_دنیا
ضربه هایت کاری…
با شروعی پرشور
جان به لب می آری…
پشت بر اربابم
زلف مویم در دست،
چه گلی میکاری!
نفسم در سینه…
حبس و تنگ و جاری…
رفت و آمد ها تند!
ناگهان اما آه! ضربه هایی با دست…
سوزشی اجباری، طعمِ فلفل داری!
ضربه ها محکمتر!
میروم تا بالا…
هر دو باهم آزاد!
همچو پَر آسوده، خالی از هر باری…
#سگه_حقیر_درگاه_پرنسس_دنیا