قانون ، قانون است.
تفاوت بسیار است میان تسلیم و رضا.
مغالطه ای که بسیار صورت می گیرد این است که طرفداران سیستم حاکم همواره پای قوانین راهنمایی رانندگی را وسط می کشند و مدعی اند همانطور که میبایست از این مقررات پیروی کرد، چرا از قانون حجاب و عفاف پیروی نباید کرد؟! خلاصه می نویسم: تفاوت این دو موضوع در این است که قوانین راهنمایی رانندگی، قدرت اقناع و رضایتمندی دارند اما قانون حجاب ، خیر.
اگر یک نفر با سلاح پولتان را بگیرد، شما تسلیم شده اید اما وقتی با لبخند ، پولی به کسی می دهید، شما راضی و رضایتمندید. این است تفاوت تسلیم و رضا. آیا این دوستان تا کنون از خود پرسیده اند که چرا هیچکس به قوانین راهنمایی رانندگی معترض نیست؟( حتی این قوانین هم مقدس و مطلق نیستند و قابل تحول و انطباق با شرایط زمانه یا به سود پیشرفت جامعه اند).
این هم باید عرض کنم اینکه وقتی حکومتی ایدئولوژیک ، نسلی را آنگونه که خود می خواهد ، تربیت می کند، برگزاری انتخابات ، یک سیرک و مضحکه ای سیاسی است.
چراکه این نمایش ابلهانه، آن جمله زیبا را به خاطر می آورد که:
"اگر میلیونها نفر به چیزی ابلهانه معتقد باشند، آن چیز کماکان ابلهانه است."
تفاوت بسیار است میان تسلیم و رضا.
مغالطه ای که بسیار صورت می گیرد این است که طرفداران سیستم حاکم همواره پای قوانین راهنمایی رانندگی را وسط می کشند و مدعی اند همانطور که میبایست از این مقررات پیروی کرد، چرا از قانون حجاب و عفاف پیروی نباید کرد؟! خلاصه می نویسم: تفاوت این دو موضوع در این است که قوانین راهنمایی رانندگی، قدرت اقناع و رضایتمندی دارند اما قانون حجاب ، خیر.
اگر یک نفر با سلاح پولتان را بگیرد، شما تسلیم شده اید اما وقتی با لبخند ، پولی به کسی می دهید، شما راضی و رضایتمندید. این است تفاوت تسلیم و رضا. آیا این دوستان تا کنون از خود پرسیده اند که چرا هیچکس به قوانین راهنمایی رانندگی معترض نیست؟( حتی این قوانین هم مقدس و مطلق نیستند و قابل تحول و انطباق با شرایط زمانه یا به سود پیشرفت جامعه اند).
این هم باید عرض کنم اینکه وقتی حکومتی ایدئولوژیک ، نسلی را آنگونه که خود می خواهد ، تربیت می کند، برگزاری انتخابات ، یک سیرک و مضحکه ای سیاسی است.
چراکه این نمایش ابلهانه، آن جمله زیبا را به خاطر می آورد که:
"اگر میلیونها نفر به چیزی ابلهانه معتقد باشند، آن چیز کماکان ابلهانه است."