🔷 چرا «مولوی» میتواند و بقیه نمیتوانند؟
احمد زیدآبادی پرسیده است:
محمدسعید حنایی کاشانی
پنجشنبه، ۲۰ دی، ۱۴۰۳
#فرهیختگان راهی به رهایی
احمد زیدآبادی پرسیده است:
چرا مولوی عبدالحمید قادر است در واکنش به توهین یک مداح به خود و مسجد و اعتقاداتش، موضعی متمدنانه و همراه با عفو و گذشت و رواداری بگیرد، اما برخی دیگر از روحانیون بخصوص بعضی از امامان جمعه جز به زبان تهدید و خشونت و انتقام و کینهورزی آشنا نیستند؟به نظر من دلیلاش روشن است. چون مولوی عبدالحمید سنی «در قدرت» نیست و امامان جمعه شیعی «در قدرت»اند. آخوندهای زمان شاه هم همین آخوندهایی نبودند که اکنون هستند. آن هنگام کمی باسوادتر و فروتنتر و مردمیتر و بیآزارتر بودند، یا شاید بیشتر حفظ ظاهر و تقیه میکردند چون در قدرت نبودند. آنچه هر آدمی را «فاسد» میکند «قدرت» و «ثروت» و «شهرت» و «عزت» است. «قدرت» داروی ظهوری است که تمامی خباثتها و رذایل نهفته و درونی آدمها را آشکار میکند. اندکاند آدمها یا «فرشته»هایی که به «قدرت» برسند و همچنان «آدم» یا «فرشته» باقی بمانند و «دیو» نشوند. از همین روست که حکیمان و فیلسوفان و عارفان و درویشان و زاهدان و روحانیان راستین هرگز گرد «قدرت و ثروت و شهرت» نمیگردند. به قول خواجه شیراز:
من از بازوی خود دارم بسی شکر
که زور مردمآزاری ندارم
محمدسعید حنایی کاشانی
پنجشنبه، ۲۰ دی، ۱۴۰۳
#فرهیختگان راهی به رهایی