هیچکس به جای تو.


Channel's geo and language: Iran, Persian
Category: Quotes


شاید یه دفترچه‌ خاطرات:)...
INFj
http://t.me/HidenChat_bot?start=1382892258

Related channels

Channel's geo and language
Iran, Persian
Category
Quotes
Statistics
Posts filter




ویلمکونین


دلم برا بابایی تنگگگگگگگگگگگمیمیتینیک شده.


:)))))))))))))))


من داشتم زندگیمو میکردم
و تو اومدی که زندگیمو زیر و رو کنی و بری
ولی یادت رفت من زیر اوار موندم

-آریاناز


اما من دلم میخواد یروزی بلاخره ینفر پیدا کنم و دستشو بگیرم و ببرمش یجای خلوت و تمام زخمای روی تنم رو بهش نشون بدم.
تا بلکه متوجه بشه چقدر در برابر سرنوشت و داستانش صبور بودم. اونجاست که تموم فشاری که از طرف آدما به من رسیده رو نادیده میگیرم و ازش میخوام جای زخمام رو ببوسه، شاید از لابلاش جوونه های امید و زندگی رشد کنن....


حقیقن اکلیلی شودم:))))


کاش برسه زودتر اونجایی که بپذیرم " قرار نیست همه همون‌قدر که من دوسشون دارم، به همون اندازه زیاد و از همون جنس دوسمداشته باشن. " و بفهمم که این قضیه ابدا تقصیر من نیست:)))


...


ما هیچکدوممون اون آدمای سابق نیستیم.


هیچ ادمی خاص نیست و هیچ اسمی هم قشنگ نیست. این فقط دوست داشتن ماست که اون رو خاص و قشنگ می کنه...

-نازنین


چگونه انقدر زیبایی=)


صرفا فقط و فقط جهت یاد آوری، عاشق شدن تو سن پایین میتونه خوشحالیتو برای همیشه ازت بگیره!




اینکه ذهنم هزار جاست و نمیتونم تمرکز کنم داره دهنمو سرویس میکنه.


احساس میکنم هیچوقت قرار نیست تنهایی مسافرت برم، اونطور که دلم میخواد لباس بپوشم، اون تتویی که معنیشو فقط خودم میدونمو رو تنم بزنم، احساس میکنم هیچوقت قرار نیست خونه‌ای که میخوامو داشته باشم یا چهار صبح لب ساحل نهنگارو نگاه کنم. احساس میکنم هیچوقت قرار نیست عکسایی که دوست دارمو بگیرم، هیچوقت قرار نیست طلوعو از رو سی‌و‌سه‌پل تماشا کنم، هیچوقت قرار نیست روز تولدم سورپرایز شم، هیچوقت قرار نیست خوشحال باشم و خب میدونی این هیچوقت‌ها خیلی منو میترسونن...


که شدی :)


حالم از تمام رخداد هایی که اتفاق افتاده است بهم میخورد.یعنی می‌دانید میخواهم دستم را درونِ حلقم فرو کنم و آن چیزی که مانع نفس کشیدنم شده است را در بیاورم ،اما نمی‌شود..انگار با کلمه ی «نمی‌شود»در زندگی پیوند خورده ام.
هیچ چیز نمی‌شود.
هیچکدامشان نمی‌خواهند که بشوند.
کاش کسی بود که سوزِ این کلمات را درک میکرد .

-سارا


من وجود خودمو فراموش کردم.
از اون طرف تو داشتی ازم دورتر و دورتر میشدی و من خودمو میکشتم که از یادم نری...


یه روز یه نفر یه حرف قشنگ بهم زد.
بهم گفت مهم نیست چند نفر نگاهشون به منه و منو میخوان مهم اینه من فقط نگاهم به توعه:>

20 last posts shown.

20

subscribers
Channel statistics