حسابهایی که با هم جور در نمیآیند
سال جدید. وضعیت فعلی جنگ غزه به شرح زیر است. ترکیه تحت حکومت مستبدانه رجب طیب اردوغان، در آزادسازی سوریه از دست دیکتاتور بشار اسد مشارکت کرده و از گروههای شبهنظامی سنی تحت رهبری الجولانی حمایت کرده است. این گروهها تاکنون به دلیل ارتباط با القاعده و دولت اسلامی داعش متهم به تروریسم بودهاند. هدف اصلی ترکیه جلوگیری از اتحاد کردهای سوریه با کردهای ترکیه در راستای تشکیل یک کردستان مستقل است. به همین دلیل، آنکارا در حال ایجاد یک منطقه حائل در امتداد مرز است و از روشهای پاکسازی قومی نیز استفاده میکند. سوریه اسد، همراه با دولت عراق و گروههای حزبالله در لبنان، بخشی از یک محور شیعه در حال گسترش تحت رهبری ایران بود که از تهران تا مدیترانه امتداد داشت. این محور نوعی بازدارنده بود که تحت پوشش آن، رژیم آیتاللهها قصد داشت بمب اتمی خود را بسازد و تلآویو را تحت فشار قرار دهد. حتی روسیه پوتین نیز از این موضوع ضربه خورده است.
واقعیت این است که رژیم جدید از شبکه اخوانالمسلمین بهرهمند خواهد شد و از حمایت قطر با سرمایهداران گاز آن برخوردار است. این موضوع عربستان سعودی و سرمایهداران نفتی آن را نگران کرده است، چرا که اخوانالمسلمین را نوعی اسلام جمهوریخواه میبینند که مشروعیت خاندان سعودی در مدیریت مکه و درآمدهای نفتی را زیر سوال میبرد. به همین دلیل، عربستان سعودی به ایالات متحده و اسرائیل نزدیکتر شده و با پذیرش توافقنامههای ابراهیم و برنامههای سرمایهگذاری چند میلیاردی آن، اکنون به یک تعهد کلی برای تشکیل یک دولت فلسطینی در سرزمینهای اشغالی در آینده راضی شده است. در اینجا، حکومت خودگردان فلسطینی، حماس را که از حمایت ترکیه برخوردار است، متهم میکند که با توافق اسرائیل در غزه مستقر شدهاست. این حکومت خودگردان در حال آمادهسازی برای توافقنامههای ابراهیم است و تلاش میکند تا کرانه باختری را از شورشهای اسلامگرایانه پاکسازی کند، اما به همین دلیل، خود نیز متهم به همکاری با اسرائیل شدهاست. از سوی دیگر، کردهای سوریه نیز از حمایت واشنگتن برخوردارند و خود را طرفدار اسرائیل میدانند.
سرتان گیج رفت؟ اینجاست که پیچیدگیهای خاورمیانه آشکار میشود. معادلات برای ایدئولوژیهای دموکراتیکسازی بهار عربی و حتی کمتر برای اسطورههای ملیگرایی، چه عربی، چه ترکی، چه ایرانی، چه کردی یا فلسطینی، به هم نمیخورند. حمایت از خودمختاری کردها به معنای رها کردن فلسطینیها است، و سرنوشت غزه به معاملات بین بورژوازی ترکیه، امیرنشینهای گاز و پادشاهان نفت بستگی دارد. در همین حال، در غزه، پس از کشتار ۷ اکتبر، انتقامجویی اسرائیل ادامه دارد که یادآور قتلعامهای عهد عتیق است، و سرما نیز جان کودکان را میگیرد. بار دیگر: تنها وحدت انقلابی پرولتاریا میتواند به این بربریت پایان دهد.
لوتتا کمونیستا (مبارزه کمونیستی)
سال جدید. وضعیت فعلی جنگ غزه به شرح زیر است. ترکیه تحت حکومت مستبدانه رجب طیب اردوغان، در آزادسازی سوریه از دست دیکتاتور بشار اسد مشارکت کرده و از گروههای شبهنظامی سنی تحت رهبری الجولانی حمایت کرده است. این گروهها تاکنون به دلیل ارتباط با القاعده و دولت اسلامی داعش متهم به تروریسم بودهاند. هدف اصلی ترکیه جلوگیری از اتحاد کردهای سوریه با کردهای ترکیه در راستای تشکیل یک کردستان مستقل است. به همین دلیل، آنکارا در حال ایجاد یک منطقه حائل در امتداد مرز است و از روشهای پاکسازی قومی نیز استفاده میکند. سوریه اسد، همراه با دولت عراق و گروههای حزبالله در لبنان، بخشی از یک محور شیعه در حال گسترش تحت رهبری ایران بود که از تهران تا مدیترانه امتداد داشت. این محور نوعی بازدارنده بود که تحت پوشش آن، رژیم آیتاللهها قصد داشت بمب اتمی خود را بسازد و تلآویو را تحت فشار قرار دهد. حتی روسیه پوتین نیز از این موضوع ضربه خورده است.
واقعیت این است که رژیم جدید از شبکه اخوانالمسلمین بهرهمند خواهد شد و از حمایت قطر با سرمایهداران گاز آن برخوردار است. این موضوع عربستان سعودی و سرمایهداران نفتی آن را نگران کرده است، چرا که اخوانالمسلمین را نوعی اسلام جمهوریخواه میبینند که مشروعیت خاندان سعودی در مدیریت مکه و درآمدهای نفتی را زیر سوال میبرد. به همین دلیل، عربستان سعودی به ایالات متحده و اسرائیل نزدیکتر شده و با پذیرش توافقنامههای ابراهیم و برنامههای سرمایهگذاری چند میلیاردی آن، اکنون به یک تعهد کلی برای تشکیل یک دولت فلسطینی در سرزمینهای اشغالی در آینده راضی شده است. در اینجا، حکومت خودگردان فلسطینی، حماس را که از حمایت ترکیه برخوردار است، متهم میکند که با توافق اسرائیل در غزه مستقر شدهاست. این حکومت خودگردان در حال آمادهسازی برای توافقنامههای ابراهیم است و تلاش میکند تا کرانه باختری را از شورشهای اسلامگرایانه پاکسازی کند، اما به همین دلیل، خود نیز متهم به همکاری با اسرائیل شدهاست. از سوی دیگر، کردهای سوریه نیز از حمایت واشنگتن برخوردارند و خود را طرفدار اسرائیل میدانند.
سرتان گیج رفت؟ اینجاست که پیچیدگیهای خاورمیانه آشکار میشود. معادلات برای ایدئولوژیهای دموکراتیکسازی بهار عربی و حتی کمتر برای اسطورههای ملیگرایی، چه عربی، چه ترکی، چه ایرانی، چه کردی یا فلسطینی، به هم نمیخورند. حمایت از خودمختاری کردها به معنای رها کردن فلسطینیها است، و سرنوشت غزه به معاملات بین بورژوازی ترکیه، امیرنشینهای گاز و پادشاهان نفت بستگی دارد. در همین حال، در غزه، پس از کشتار ۷ اکتبر، انتقامجویی اسرائیل ادامه دارد که یادآور قتلعامهای عهد عتیق است، و سرما نیز جان کودکان را میگیرد. بار دیگر: تنها وحدت انقلابی پرولتاریا میتواند به این بربریت پایان دهد.
لوتتا کمونیستا (مبارزه کمونیستی)