استراتژی آمریکا که از دوران اوباما شروع شد مهار چین است. منتها هر یک از جناحهای اصلی بورژوازی آمریکا تاکتیکهای خودشان را برای این استراتژی دارند. ترامپ با جنگ اقتصادی و تنش مستقیم با چین سعی در مهار جاده ابریشم و پیشروی چین را داشت ولی دموکراتها در دوران بایدن سیاست ایزوله کردن چین را از طریق تضعیف کشورهای نزدیک به چین چون روسیه، کره شمالی و ایران پیش بردند. جنگ روسیه-اوکراین (ناتو)، تحریمهای بیسابقه علیه روسیه، کره شمالی و ایران در این راستا بودند. سیاست مهار چین توسط ترامپ ادامه خواهد یافت، منتها اشکال دیگری به خود خواهد گرفت. سیاست مهار چین به تشدید تنشهای امپریالیستی منتهی خواهد شد که در بالا به آن اشاره شد.
طبقه کارگر باید دریابد که در ساختار سرمایهداری، چه دموکراتها و چه جمهوریخواهان، همگی خدمتگزار سرمایه و نمایندگان منافع بورژوازی هستند و با انتخاب این یا آن حزب چیزی برای آنان تغییر نخواهد کرد. طبقه کارگر باید آگاه باشد که امید به تغییر از طریق انتخابات بورژوایی بیفایده است و تنها مبارزات متحدانه و سراسری میتواند زمینه را برای تحول واقعی و پایان دادن به استثمار و ستم سرمایهداری فراهم آورد. تنها از طریق مبارزه متحدانه، خودسازماندهی و آگاهی طبقاتی است که طبقه کارگر میتواند با شرایط موجود مقابله کرده و در برابر سیاستهای سرکوبگرانه ایستادگی کند.
طبقه کارگر یک طبقه جهانی است و به همین ترتیب، مبارزه طبقاتی نیز ماهیتی جهانی دارد. طبقه کارگر آمریکا، به عنوان بخشی مهم از طبقه کارگر جهانی، تنها میتواند بر حمایت و همبستگی طبقاتی کارگران سایر کشورها تکیه کند، نه اینکه به جناحهای بورژوازی برای بهبود شرایط خود امید ببندد. تنها طبقه کارگر جهانی است که با مبارزه انترناسیونالیستی و طرح کیفرخواست خود علیه نظام سرمایهداری، از طریق انقلاب کمونیستی، میتواند به توحش سرمایهداری پایان داده و آیندهای روشن برای بشریت رقم بزند.
آینده متعلق به مبارزهٔ طبقاتی است!
طبقه کارگر باید دریابد که در ساختار سرمایهداری، چه دموکراتها و چه جمهوریخواهان، همگی خدمتگزار سرمایه و نمایندگان منافع بورژوازی هستند و با انتخاب این یا آن حزب چیزی برای آنان تغییر نخواهد کرد. طبقه کارگر باید آگاه باشد که امید به تغییر از طریق انتخابات بورژوایی بیفایده است و تنها مبارزات متحدانه و سراسری میتواند زمینه را برای تحول واقعی و پایان دادن به استثمار و ستم سرمایهداری فراهم آورد. تنها از طریق مبارزه متحدانه، خودسازماندهی و آگاهی طبقاتی است که طبقه کارگر میتواند با شرایط موجود مقابله کرده و در برابر سیاستهای سرکوبگرانه ایستادگی کند.
طبقه کارگر یک طبقه جهانی است و به همین ترتیب، مبارزه طبقاتی نیز ماهیتی جهانی دارد. طبقه کارگر آمریکا، به عنوان بخشی مهم از طبقه کارگر جهانی، تنها میتواند بر حمایت و همبستگی طبقاتی کارگران سایر کشورها تکیه کند، نه اینکه به جناحهای بورژوازی برای بهبود شرایط خود امید ببندد. تنها طبقه کارگر جهانی است که با مبارزه انترناسیونالیستی و طرح کیفرخواست خود علیه نظام سرمایهداری، از طریق انقلاب کمونیستی، میتواند به توحش سرمایهداری پایان داده و آیندهای روشن برای بشریت رقم بزند.
آینده متعلق به مبارزهٔ طبقاتی است!