Forward from: مکشوف مدیا
🌕 قتلعام امید، تولید انبوه اندوه و خودکشی تئوریک روشنفکری
#شهاب_اسفندیاری
بخش دوم:
🔺جمهوری اسلامی انتظار ندارد نخبگان و روشنفکران مانند دورهی پهلوی تا کمر مقابل «اعلیحضرت» خم شوند و یا دست «علیاحضرت» را ببوسند. فقط اینقدر بذر یأس و ناامیدی در دل جوانان نپاشند. اینقدر چشم بر نقاط روشن و امیدبخش نبندند. موفقیت ها و پیشرفتها را انکار نکنند و در بازنمایی شکستها و ناکامیها اینقدر اغراق نکنند. (۴)
یکبار دیگر به فرصتهایی که در این چهل و پنج سال بود و با تنگنظری و تنزهطلبی و تند روی و تنشزایی هدر رفت بیاندیشیم. این حسرتی که اکنون برای سالهای آخر دههی ۷۰ در نوشتههای سوگواران نبوی موج میزند آیا این پرسش را به ذهن انها نمیآورد که چرا آن وضعیتی که داشتیم را از دست دادیم؟ آن زمان چه تصویری از جامعهی خود داشتیم؟ متن نامهی «جام زهر» نمایندگان مجلس ششم را بخوانید ببینید همان سالها چه تصویر سیاهی از اوضاع جامعه و کشور برساختهاند. (۵)
آیا نویسندگان آن نامه در سرنوشتی که برای جامعهی ایران رقم زدند هیچ مسئولیتی ندارند؟ هیچ خطای تحلیل و برآورد شرایط نداشتند؟ در تشدید شکاف انتظارات و واقعیات و درنتیجه دامن زدن به یک نارضایتی و تلخی بیپایان که منجر به رادیکال شدن و مهاجرت و سرخوردگی شد نقشی نداشتند؟ آیا آن سیاستمداران و روزنامهنگاران و روشنفکران صرفاً قربانی بودند؟ طبعا این سوال به معنی نفی مسئولیت دیگران نیست.
دکتر کوان هریس استاد جامعهشناسی دانشگاه UCLA در کتاب «انقلاب اجتماعی» توضیح میدهد که چرا طی دهههای مختلف تحلیلگران و روشنفکرانی در داخل و خارج ایران، جمهوری اسلامی را حکومتی با یک پشتوانهی مردمی کوچک و در آستانهی فروپاشی و سقوط تصور کردهاند و همواره پیشبینیهای آنها اشتباه از کار درآمده است.(۶)
روشنفکران ما تا کی قرار است سرمستِ انگارهی فروپاشی باشند و به دیوار سخت واقعیت برخورد کنند و سرگردان کوچههای بنبست شوند؟ شاید برخی لبخند بزنند که برای این حرفها خیلی دیر شده و دیگر «کار تمام است». اتفاقا مشکل همین نگاه است: چهل و پنج سال است برخی فکر میکنند کار تمام است. توقف در این وضعیت «خودکشی تئوریک» است.
و نکتهی آخر: کاش فعالان دانشگاهی، فرهنگی و رسانهای که در روزهای اخیر انبوهی مطلب دربارهی «خودکشی» منتشر کرده و گاه به قهرمانسازی پرداختهاند، لااقل در این موارد بهرهبرداری سیاسی را کنار بگذارند و اصول و ضوابط اخلاقی و حرفهای اطلاعرسانی در خصوص خودکشی را رعایت کنند. (۷)
یادداشتها:
۱ - https://t.me/Sayehsaar/1085
۲-https://x.com/PejmanMousavi/status/1729790237088289055?t=yzdFRlj0Kls5Dvu_cPeUsg&s=19
۳-https://x.com/NYCSanitation/status/1879971896495927498?t=8jxQBvm0IvdDxu1tDwwuSQ&s=19
۴- دربارهی «ژانر فلاکت» (سیاهنمایی) در سینمای ایران نگاه کنید به گفتوگوی مفصل نگارنده با هوشنگ گلمکانی در پروندهی ویژه مجلهی فیلم امروز (شماره ۲۱ ، آذر ۱۴۰۳).
۵-https://www.radiofarda.com/a/351505.html
۶-https://www.ucpress.edu/books/a-social-revolution/paper
۷-https://ethics.journalism.wisc.edu/2023/03/10/a-guide-to-responsible-reporting-on-suicide/
📷 کاریکاتور از ایلیا تهمتنی
➕ @esharat_57
#شهاب_اسفندیاری
بخش دوم:
🔺جمهوری اسلامی انتظار ندارد نخبگان و روشنفکران مانند دورهی پهلوی تا کمر مقابل «اعلیحضرت» خم شوند و یا دست «علیاحضرت» را ببوسند. فقط اینقدر بذر یأس و ناامیدی در دل جوانان نپاشند. اینقدر چشم بر نقاط روشن و امیدبخش نبندند. موفقیت ها و پیشرفتها را انکار نکنند و در بازنمایی شکستها و ناکامیها اینقدر اغراق نکنند. (۴)
یکبار دیگر به فرصتهایی که در این چهل و پنج سال بود و با تنگنظری و تنزهطلبی و تند روی و تنشزایی هدر رفت بیاندیشیم. این حسرتی که اکنون برای سالهای آخر دههی ۷۰ در نوشتههای سوگواران نبوی موج میزند آیا این پرسش را به ذهن انها نمیآورد که چرا آن وضعیتی که داشتیم را از دست دادیم؟ آن زمان چه تصویری از جامعهی خود داشتیم؟ متن نامهی «جام زهر» نمایندگان مجلس ششم را بخوانید ببینید همان سالها چه تصویر سیاهی از اوضاع جامعه و کشور برساختهاند. (۵)
آیا نویسندگان آن نامه در سرنوشتی که برای جامعهی ایران رقم زدند هیچ مسئولیتی ندارند؟ هیچ خطای تحلیل و برآورد شرایط نداشتند؟ در تشدید شکاف انتظارات و واقعیات و درنتیجه دامن زدن به یک نارضایتی و تلخی بیپایان که منجر به رادیکال شدن و مهاجرت و سرخوردگی شد نقشی نداشتند؟ آیا آن سیاستمداران و روزنامهنگاران و روشنفکران صرفاً قربانی بودند؟ طبعا این سوال به معنی نفی مسئولیت دیگران نیست.
دکتر کوان هریس استاد جامعهشناسی دانشگاه UCLA در کتاب «انقلاب اجتماعی» توضیح میدهد که چرا طی دهههای مختلف تحلیلگران و روشنفکرانی در داخل و خارج ایران، جمهوری اسلامی را حکومتی با یک پشتوانهی مردمی کوچک و در آستانهی فروپاشی و سقوط تصور کردهاند و همواره پیشبینیهای آنها اشتباه از کار درآمده است.(۶)
روشنفکران ما تا کی قرار است سرمستِ انگارهی فروپاشی باشند و به دیوار سخت واقعیت برخورد کنند و سرگردان کوچههای بنبست شوند؟ شاید برخی لبخند بزنند که برای این حرفها خیلی دیر شده و دیگر «کار تمام است». اتفاقا مشکل همین نگاه است: چهل و پنج سال است برخی فکر میکنند کار تمام است. توقف در این وضعیت «خودکشی تئوریک» است.
و نکتهی آخر: کاش فعالان دانشگاهی، فرهنگی و رسانهای که در روزهای اخیر انبوهی مطلب دربارهی «خودکشی» منتشر کرده و گاه به قهرمانسازی پرداختهاند، لااقل در این موارد بهرهبرداری سیاسی را کنار بگذارند و اصول و ضوابط اخلاقی و حرفهای اطلاعرسانی در خصوص خودکشی را رعایت کنند. (۷)
یادداشتها:
۱ - https://t.me/Sayehsaar/1085
۲-https://x.com/PejmanMousavi/status/1729790237088289055?t=yzdFRlj0Kls5Dvu_cPeUsg&s=19
۳-https://x.com/NYCSanitation/status/1879971896495927498?t=8jxQBvm0IvdDxu1tDwwuSQ&s=19
۴- دربارهی «ژانر فلاکت» (سیاهنمایی) در سینمای ایران نگاه کنید به گفتوگوی مفصل نگارنده با هوشنگ گلمکانی در پروندهی ویژه مجلهی فیلم امروز (شماره ۲۱ ، آذر ۱۴۰۳).
۵-https://www.radiofarda.com/a/351505.html
۶-https://www.ucpress.edu/books/a-social-revolution/paper
۷-https://ethics.journalism.wisc.edu/2023/03/10/a-guide-to-responsible-reporting-on-suicide/
📷 کاریکاتور از ایلیا تهمتنی
➕ @esharat_57