جمهوری اسلامی با اختلاف لقب حقیرترین حکومت رو به خودش اختصاص داده. طوری به چین و روسیه چسبیده که از چینیها چینیتر و از روسها روستر شدهاند. بسیجیهاش طوری از محصولات چین در مقابل آمریکا دفاع میکنند که خود چین دفاع نمیکنه. طوری پشت پوتین پناه گرفتهاند که خود روسها چنین حسی به پوتین ندارند. هربار پوتین میزنه تو سرشون، بیشتر خم میشن و بیشتر طلب توسری میکنند. هر اشتباهی که چین و روسیه میکنند، جمهوری اسلامی قبول نداره و تا آخر مشغول به دفاع از آرمانهای چینی و روسیست. هر خبری از چین میاد، بنگاههای ساخت خبرشون، با هیجان بالا، تیتر میزنند. با خبرهایی مثل «جنگ تجاری» با عنوانهایی مثل «چین هم علیه آمریکا فلان کار را کرد» با تیترهایی مثل «موشکی فوقسریع از روسیه به اوکراین برخورد کرد» چنان از خود بیخود میشن که ۲ هزارتا تحلیل ازش بیرون میکِشند. آرزوشون این بود پوتین ٱوکراین رو بگیره، بعد بره سمت اروپا و اروپا رو هم بگیره تا دوباره شوروی بزنه بیرون و متولد بشه، دیدن نشد، حالا آرزوشون اینه چین بتونه جای آمریکا رو بگیره. اسمشون رو هم میشه هرچیزی گذاشت، جمهوری اسلامی کمونیستی، یا کمونیستهای اسلامیست، یا روسهای اسلامی، یا اسلام روسی. تا صبح میشه باهاشون جمله ساخت. اینکه بلندگوی تبلیغاتی کشور دیگهای بشی، یک موضوعه. اینکه طوری تبلیغ میکنی که انگار داری برای خودت تبلیغ میکنی، یک موضوع دیگهست. اینجا دیگه حتی استعمار هم معنی خودشو از دست داده. در مقابل؛ اون کشورها حتی حاضر به دفاع از این نبودهاند. اینها توهم دارند که در نظم جدید جهانی، با چین و روسیه، توپ تکونشون نمیده، اونها خودشون دنبال این هستند که اگه بشه بعضی مسائل رو با آمریکا حل کنند. اینها روی پوتینی حساب کردهاند، که خودش برای پایان جنگ اوکراین، روی معامله با آمریکا حساب کرده. یک حکومت حقیر و ضعیف، که دلش به چتر امنیتی روسیه خوشه. چتری که از قبل معلوم شده قرار نیست باز بشه.