🙏دعاهای مشکل گشا 🙏


Channel's geo and language: Iran, Persian
Category: not specified


‍▒ ارائه روایات معتبر دینے به شیوه نوین
▓ اگر دعا معتقدانه و خالصانه خوانده نشود بے‌اثرست
▒ اعتقادے به دعانویسے و سرڪتاب نداریم
▓ ڪُپے بدون ذڪر منبع ضمان‌آور است

Related channels  |  Similar channels

Channel's geo and language
Iran, Persian
Category
not specified
Statistics
Posts filter


       👇تقویم نجومی یکشنبه👇
    
👈 یکشنبه 👈13 آبان / عقرب 1403
👈 1 جمادی الاول 1446 👈3 نوامبر 2024
🏛 مناسبت های دینی و اسلامی.
👨‍👩‍👧‍👧 روز دانش آموز.
⭐️ احکام دینی و اسلامی.
📛امروز ساعت 8:49 بامداد قمر از برج عقرب خارج می گردد.
📛و ساعت 5:22 قمر وارد صورت عقرب شده است.
🚘مسافرت : مسافرت با احتیاط و با صدقه همراه باشد.

👶زایمان خوب و نوزاد مبارک و روزی دار و مقبول مردم باشد.
🔭 احکام نجوم.
🌓 امروز : قمر در برج عقرب است و از نظر نجومی برای امور زیر نیک است:
✳️بذر پاشی و کاشت.
✳️کلیه امور زراعی و کشاورزی.
✳️آبیاری.
✳️کندن چاه و کانال و انواع حفاری.
✳️درختکاری و جابجایی اشجار.
✳️از شیر گرفتن کودک.
✳️خرید باغ و مزرعه.
✳️کشیدن دندان.
✳️و بیرون آوردن دمل و زگیل و زوائد بدن نیک است.
📛ولی امور زیر بنایی معاملات کلان و ازدواج و سفر خوب نیست.
👩‍❤️‍👨مباشرت امشب: فرزند حافظ قران گردد.

⚫️ اصلاح سر و صورت.
طبق روایات ، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ،باعث کوتاهی عمر می شود.
💉🌡حجامت خون دادن فصد و زالو انداختن #خون_دادن یا #حجامت #فصد#زالو انداختن در این روز، برای رگ ها ضرر دارد.

😴🙄 تعبیر خواب.
خوابی که (شب دو شنبه) دیده شود تعبیرش طبق ایه ی 2 سوره مبارکه " بقره " است.
الم ذالک الکتاب لا ریب فیه...
و مفهوم آن این است که خواب بیننده بر چیزی اطلاع یابد که قبلا نمی دانست و یا خبری در قالب نامه یا حکمی به وی برسد که باعث خوشحالی وی گردد .ان شاءالله. و شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید.
💅 ناخن گرفتن
یکشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مبارک و مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بی برکتی در زندگی گردد.

👕👚 دوخت و دوز
یکشنبه برای بریدن و دوختن #لباس_نو روز مناسبی نیست . طبق روایات موجب غم واندوه و حزن شده و برای شخص، مبارک نخواهد بود‌( این حکم شامل خرید لباس نیست)
✴️️ وقت #استخاره در روز یکشنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ و بعداز ساعت ۱۶ عصر تا مغرب.
❇️️ ذکر روز یکشنبه : یا ذالجلال والاکرام  ۱۰۰ مرتبه
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۴۸۹ مرتبه #یافتاح که موجب فتح و نصرت یافتن میگردد .

💠 ️روز یکشنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_علی_علیه_السلام و #فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
🌸بامید پرورش نسلی مهدوی ان شاءالله🌸
📚 منابع مطالب:
کتاب تقویم همسران
نوشته حبیب الله تقیان
انتشارات حسنین علیهما السلام
قم:پاساژ قدس زیر زمین پلاک 24

↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄

@Ganje_arsh


#خوابهای_پریشان 🎭🔪🚬🎲
#پارت_سی_و_هشتم

صبح ۲۲ خرداد ۸۸ تقریبا همه روز را در واحد خواهران  تنها بودم. بیشتر نیروهای پلیس برای سالم و  امن برگزارشدن انتخابات، آماده باش بودند و در شهر می چرخیدند. غروب که شد، راضیه با چشمهایی که به زور باز نگهشان داشته بود، آمد کنارم. پرسیدم: هنوز نرفتی خونه ات؟سر تکان داد و گفت: خدا رو شکر این انتخاباتم تموم شد رفت... خنده دار اینه که هنوز رأی گیری  تموم هم نشده بود، میرحسین موسوی خودشو برنده انتخابات اعلام کرد.با تعجب گفتم: مگه نتیجه رأی ها بعد شمارش معلوم نمیشه؟
راضیه  در نگاهم دقیق شد و گفت: احتمالا برآورد کردن که نظر مردم با جبهه مخالفشونه اوناهم دارن جر زنی میکنن.🙁

خنده ام گرفت پرسیدم :  از جناب ستوان خبر داری؟ میدونی بازجویی به کجا رسید؟
بلافاصله جواب داد: مگه خودت ندیدیش؟ همینجا بوده دیگه تو پاسگاه...الان میرم ببینم.بلند شدم و گفتم: میشه منم بیام؟
راضیه چیزی نگفت و فقط نگاهم کرد. باهم به طبقه پایین رفتیم. سرباز جلوی در بازداشگاه گفت که جناب ستوان تازه برای ارائه گزارش به مافوقش رفت.راضیه ابروانش را بالاداد و روبه من گفت: مثل اینکه باید منتظر بمونیم.
همان موقع تلفنش زنگ خورد، لبخندی زد و جواب داد:

سلام قربونت برم...میام دیگه خب، پیش عزیزجونی؟....چرا مگه دیشب بابا برات قصه نگفت؟...پس وسط داستان گفتن خوابید؟حتما خسته بوده...الان آخه؟... باشه ولی به شرطی که دیگه تا فردا شب که برگردم خونه زنگ نزنی... من کار دارم ماموریتم پسرم...میدونم قول دادم ولی...اصلا مگه نگفتی قصه میخوای گوش کن پس! برو رو مبل دراز بکش تا برات بگم...یکی بود یکی نبود. غیر از خدای مهربون هیچکس نبود. خیلی سال پیش توی یه شهر کوچیک، یه پسر بچه با مامان و بابا و سه تا خواهرش زندگی میکرد. اما اون پسر ده ساله با بقیه هم سن و سالاش فرق داشت. شب که میشد آروم زیرلب چیزایی میگفت و بعد ساعتها یه گوشه می نشست. انگار که به حرفای کسی گوش میکنه. وقتی مامانش دلیل کارش رو پرسید میدونی  اون پسر به مامانش چی گفت؟...گفتش که مامانی، مامان خوبم من شبا صدای فرشته هامو میشنوم. اگه توی روز کار بدی انجام داده باشم، فرشته هام جوری گریه میکنن که صداشون تا هفتا آسمون بالا میره!🙆‍♂

اما وقتی کار خوبی انجام میدم فرشته هام میخندن اونا اونقدر قشنگ میخندن که هیچکس تاحالا صدایی به این قشنگی نشنیده، مثلا الان! گوش کن! وقتی من بهت میگم چقدر دوستت دارم...فرشته ام  با صدای بلند میخنده صداش شبیه صدای خنده  یه نی نی کوچولو نازه...باید قطع کنم پسرم بعد بهت زنگ میزنم.راضیه تلفن را قطع کرد و ایستاد سلام نظامی داد. من آنقدر محو قصه اش بودم که متوجه آمدن ستوان ابراهیم نشدم.


ادامه دارد....

به قلم ✍️: سین. کاف. غفاری

↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄

@Ganje_arsh


#خوابهای_پریشان 🎭🔪🚬🎲
#پارت_سی_و_هفتم

بعد از نماز رفتم به اتاق واحد خواهران، روی چوب لباسی پشت در لباس پلیس و چادر بود. هیچ وقت فکر نمیکردم در اتاق  مامورهای زن پلیس، وسط پاسگاه بخوابم. بعد از شام دو مامور رفتند و حالا با من سه نفر در واحد خواهران بودیم. زن میانسالی که مقنعه سیاه پوشیده بود، زیاد از من خوشش نمی آمد فقط زیرچشمی مراقبم بود. وقتی برای دقایقی بیرون رفت روبه مامور زن جوانی که حالا با او تنها شده بودم پرسیدم: شما شب اینجا می مونی؟بیسیمش را در کشو گذاشت و درحالی که بلند می شد گفت: امشب شرایط ویژه ای هست دیگه آره...بیا کمک صندلی ها رو بذاریم کنار که بتونیم بخوابیم. یکدفعه موبایلش زنگ خورد.

🤳 بلافاصله جواب داد:
سلام مامانی...
"مادر" واژه مقدسی که حسرت همیشه ام بود. بی اختیار محو حرفهایش شدم. کمی عقب تر رفت و درحالی که از  پنجره بیرون را نگاه میکرد، گفت:باشه پسرم بهت که گفتم امشب نمیتونم بیام خونه....اِ مرد که گریه نمیکنه، تو امشب پیش بابا بخواب قول میدم برات یه قصه خیلی جالب تعریف کنه...نه فردا نمیام. پس فردا...آره قولِ قول، راستی میدونی وقتی بیام  میخوام برات چی درست کنم؟ آره...می بوستم هزارتا قدِ ستاره ها...😍

تلفن را که  قطع کرد، گفتم: ببخشید بخاطر من...موبایلش را در جیب مانتویش گذاشت و گفت: نه تقصیر تو نیست...میدونم تو هم برای کمک اینجایی، بلاخره این شغلیه که انتخاب کردم. بلند شدم و باهم میز و صندلی ها را کنار گذاشتیم که مامور زن دوم برگشت و رو به مامور جوان گفت: راضیه گوشیتو بذار سر زنگ نماز فردا بیدار شیم با این وضعی که داریم نصفه شب میخوابیم بعیده که...راضیه چادرش را تا زد و روی چوب لباسی گذاشت و گفت: گوشیم هر سه وقت اذان پخش میکنه خیالت راحت.فردای آن روز با صدای اذانی که از موبایل بالای سرم پخش شد، بیدار شدم.🦋

بعد از نماز داشتم از نماز خانه بیرون می آمدم که راضیه را جلو در نمازخانه آقایان دیدم. به ستوان ابراهیم سلام نظامی داد و بعد آمد طرفم. سلام کرد.جواب سلامش را دادم و پرسیدم: ستوان بود؟
به نشانه تایید سرش را تکان داد و آهسته گفت: آره بنده خدا اصلا دیشبو نخوابیده تمامش پای سیستم بوده با تیم فناوری اطلاعات، رو پرونده کار میکردن!صبح بعد از صبحانه  با راضیه به سالن جلسه رفتیم. اما فقط ستوان ابراهیم آنجا بود. ما را که دید با خوشحالی گفت:
بخاطر اینکه فردا انتخاباته از جناب سرگرد دو روز دیگه وقت گرفتم. آخه نیروها آماده باشن برا حفظ امنیت انتخابات، وقت درست کار کردن رو پرونده رو نداریم...


ادامه دارد....
به قلم ✍️: سین. کاف. غفاری

↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄

@Ganje_arsh


#حرزبرای_محافظت_مرکب_وسرنشین_آن

سید بن طاوس می گوید حرزی که روایت می شود مجرب است . این حرز برای مرکب ( ماشین ) و صاحب آن می باشد . آن را نوشته و بر مرکب قرار داده شود

اللهم احفظ علی مالو  حفظه غیرک لضاع و استر علی مالو ستره غیرک لشاع و احمل عنی مالوحمله غیرک لکاع و اجعل علی ظلا ظلیلا اتوقی به کل من رامنی بسوء او نصب کلی مکرا او هیالی مکروها حتی یعود  و هو غیر ظافر بی و لا قادر علی اللهم احفظنی بما حفظت به کتابک المنزل علی قلب نبیک المرسل اللهم انک قلت و قولک الحق انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون


📚الامان فی اخطار الاسفار


↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄

@Ganje_arsh


Video is unavailable for watching
Show in Telegram
چرا گناهکاران در دنیا خوشبخت‌ترند؟!

حضرت على عليه السلام مى‌فرمايند:


اى فرزند آدم، هنگامى كه ببينى پروردگارت پى در پى نعمت‌هايى را بر تو مى‌فرستد در حالى كه تو معصيت او را مى‌كنى بترس (كه مجازات سنگينى در انتظار توست)».

نهج‌البلاغه، حكمت ۲۵

↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄

@Ganje_arsh


برآورده شدن حاجت با آیه ۲۶ و۲۷ سوره
آل عمران 🌹

✍🏻در بعضی از تصانیف امام محمد
غزالی مذکور است که حضرت رسول اکرم
صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: هر
کس با ایمان را حاجتی باشد سر بر سجده
نهد و آیات (26-27) سوره آل عمران را با
نیت و توجه به خدا و معنی آن بخواند
:

قُلِ اللَّهُمَّ مَالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِي الْمُلْكَ مَن
تَشَاء وَتَنزِعُ الْمُلْكَ مِمَّن تَشَاء وَتُعِزُّ مَن
تَشَاء وَتُذِلُّ مَن تَشَاء بِيَدِكَ الْخَيْرُ إِنَّكَ عَلَىَ
كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿۲۶﴾تُولِجُ اللَّيْلَ فِي الْنَّهَارِ
وَتُولِجُ النَّهَارَ فِي اللَّيْلِ وَتُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ
الْمَيِّتِ وَتُخْرِجُ الَمَيَّتَ مِنَ الْحَيِّ وَتَرْزُقُ مَن
تَشَاء بِغَيْرِ حِسَابٍ (۲۷)

🔰سپس این دعا را بخواند حاجتش به
فضل خدا روا گردد:

یا الله یا الله یا الله انت الذی لا اله الا انت
وحدکَ لا شریکَ لک، تَجَبَّرتَ مِن أن یکونَ
لَکَ وَلَدٌ و تعالَیتَ عن أن یکونَ لکَ شریکٌ
و تَعَظّمتَ عن أن یکون لکَ شبیهٌ و شُبهَةٌ
و قهرتَ عن أن یکونَ لکَ ضدٌ و تکَرّمتَمن
أن یکون لک وزیرٌ یا الله إقض حاجتی.

📗منبع:خواص آیات قرآن کریم ص35


↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄

@Ganje_arsh


✨﷽✨

🔴«لذّت دانه کردن انارها»

یکی از راه های رفع خستگی و پیدا کردن نشاط معنوی این است که وقتی ولو اندک باز کنیم و به نعمتهایی که پیرامونمان هست توجّه کنیم. نیرویشان را جذب کنیم. با روحیه ی شکر و سپاسگزاری لحظاتی از ظلمات توجه به خود بیرون بیاییم و نفسی بکشیم.

رفتم چند انار برداشتم؛ شستم و در سینی گذاشته و چند تا پیاله به تعداد اعضاء خانواده برداشته و شروع به دانه کردنشان کردم. حالا من متأسّفانه در این خیرها کم توفیقم. ولی در میان این سر شلوغی ها واقعا لذّت بخش و مفرّح بود.

اینکه این دانه ها را یکی یکی با صبر و حوصله جدا میکردم و در ظرف میریختم تا مقداری نمک و گلپر بزنم و در این پیاله ها بریزم. برای آنهایی که دوستشان دارم. حسم این بود که گویا عالم را یک روح عشق و محبّت پر کرده. حتی این دانه های سرخ انار میخواهند به ما عشق نثار کنند.

باید به این خزانه عشق و محبّت کیهانی وصل شد و از آن حرارت و گرما گرفت. خیلی پاک و بی غرض و زلال است. و چقدر لذّت بخش بود که میدیدم با خنده و شادی میخورند و لذّت میبرند.

با خودم گفتم راستی این خانمها که برای عزیزانشان که دوستشان دارند غذا درست میکنند چقدر لذّت میبرند و رو نمیکنند! و ما که میخوریم و از این احساس پاک غافلیم و گاهی انتقاد هم میکنیم چقدر ناسپاسیم

🙏و خدا که میبینید بندگانش اینگونه غرق در نعمتهای او هستند چه ابتهاجی دارد؛ و ما که اینگونه حالت کفر و ناسپاسی داریم چقدر بی چشم و روییم!

و راستی که یک نگاه معنا دار به این دانه های انار آدم را از این حجم از رحمت و رأفت و عشق آسمانی به بندگان خجالت زده میکند
.

↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄

@Ganje_arsh


Video is unavailable for watching
Show in Telegram
🌸در اولین روز هفته
💕نفستـون رو خوشبـو کنیـد
🌸با عطر گلهای بهشتی
💕بہ ذڪر شـریف
🌸صلـوات بر حضـرت محمـد ﷺ
💕و خانـدان پـاک و مطهـرش


🌸 اَللَّهُـمَّ 💕
    💕 صَـلِّ 🌸
        🌸 عَـلَى 💕
            💕 مُحَمَّـد🌸
                🌸 وَ آلِ 💕
                    💕 مُحَمَّـد🌸
                         🌸وَ عَـجِّل💕
                             💕فَـرَجَهُـم🌸

↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄

@Ganje_arsh


🌸سلام
☕️صبح زیباتون بخیر
🌸شروع هفته تون
☕️پراز خیروبرکت
🌸از خدا میخوام
☕️بهترین ها سهم این
🌸هفته تون باشه
☕️شادی تو دلتون
🌸موفقیت همراهتون
☕️خوشبختی هوای
🌸زندگیتون
☕️و صداقت سرمایه تون
🌸و نگاه خدابدرقه راهتون باشه

↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄

@Ganje_arsh


نیایش صبحگاهی 🌺🍃🌺

✨مهربان خدای من...💕
🌺ای همیشه هستِ دلهایمان
✨ در تنگنای همه نداشتن ها...
🌺در شروعی خوب، دست مهربانیت
✨ را بر روی دلمان بگذار ،

🌺 تا چشم اطمینان باز کنیم
✨و تو را و تورا و تورا وفقط تو را
🌺 ببینیم فارغ از هر چیزی

✨پروردگارا..
🌺شروع این دفتر به یادت و
✨نام زیبایت مزین است ...
🌺آغازش را  رهایی از بی تو بودنمان
✨بخواه و پایانش را سرآغازی
🌺برای روشنایی دل هایمان به نور
✨معرفتی که ارزانی مان  می کنی...

آمیـــن یا رَبَّ الْعالَمین 🙏
ای پروردگار جهانیان 🙏

↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄

@Ganje_arsh


Video is unavailable for watching
Show in Telegram
آسمان رویاهایتان پر از ستاره💕

به امید فردایی پر از بهترین ها💕

شبتون در آغوش اَمن خـــدا 💕

↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄

@Ganje_arsh


👇تقویم نجومی اسلامی شنبه👇
   
✴️ شنبه 👈 12 آبان / عقرب 1403
👈29 ربیع الثانی 1446👈2 نوامبر 2024
🕌 مناسبت های دینی و اسلامی.
🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی.
📛آغاز کتابت و نگارش کتاب و مقاله...
📛وصیت نامه نوشتن.
📛قسم دادن.
📛مسافرت.
📛و معاملات کلان و امور اساسی خوب نیست.

🚘مسافرت: مسافرت خوب نیست و در صورت ضرورت همراه صدقه باشد.
👶 مناسب زایمان و نوزاد حلیم و صبور باشد.
💑مباشرت امشب شب یکشنبه و فردا : مباشرت شدیدا مکروه و ممکن است فرزند جن زده شود.
🔭 احکام و اختیارات نجومی.
🌓 امروز قمر در برج عقرب و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است:
✳️بذر پاشی و کاشت.
✳️کلیه امور زراعی و کشاورزی.
✳️آبیاری‌.
✳️کندن چاه و کانال.
✳️درختکاری.
✳️از شیر گرفتن کودک.
✳️خرید باغ و مزرعه.
✳️کشیدن دندان.
✳️و خارج کردن زوائد بدن و خال و زگیل و میخچه نیک است.
📛ولی امور اساسی و زیر بنایی مثل ازدواج و سفر خوب نیست.
🟣امور کتابت ادعیه و حرز و نماز و بستن آن خوب نیست.

💇💇‍♂  اصلاح سر و صورت.
طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، باعث گوشه گیری و انزوا می شود.
💉💉 حجامت:
فصد زالو انداختن خون_دادن یا #حجامت در این روز از ماه قمری، باعث نجات از بیماری می شود.

😴😴 تعبیر خواب امشب:
خواب و رویایی که شب شنبه دیده شود تعبیرش از آیه ی 1 سوره مبارکه "حمد" است.
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدالله رب العالمین
و از مفهوم و معنای آن استفاده می شود که نامه یا حکمی از جانب بزرگی به خواب بیننده برسد و سبب خوشحالی وی گردد. و شما مطلب خود را بر آن قیاس کنید.
کتاب تقویم همسران صفحه ۱۱۶

💅 ناخن گرفتن.
شنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بیماری در انگشتان دست گردد.
👚👕دوخت و دوز.
شنبه برای بریدن و دوختن،#لباس_نو روز مناسبی نیست آن لباس تا زمانی که بر تن آن شخص باشد موجب مریضی و بیماری اوست.(این حکم شامل خرید لباس و پوشیدن نمی شود)
🙏🏻 استخاره:
وقت #استخاره در روز شنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۰ و بعداز اذان ظهر تا ساعت ۱۶ عصر.
📿 ذکر روز شنبه ،یارب العالمین ۱۰۰ مرتبه
📿 ذکر بعد از نماز صبح ۱۰۶۰ مرتبه #یاغنی که موجب غنی و بی نیاز شدن میگردد.
💠 ️روز شنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_رسول_اکرم_(ص). سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.

📚 منبع مطالب:
تقويم همسران نوشته ی حبيب الله تقيان
انتشارات حسنین قم

↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄

@Ganje_arsh


#خوابهای_پریشان 🎭🔪🚬🎲
#پارت_سی_و_ششم

دقایقی بعد در کوبیده شد و  ستوان ابراهیم وارد شد. یک ظرف  غذای آماده روی زانویم گذاشت و گفت: باورش سخته ولی...تو موفق شدی!درد و خستگی از وجودم پر زد. خودم را جمع کردم و با شوق پرسیدم: اعتراف کرد؟به نشانه تایید سرش را تکان داد و گفت: اعتراف میکنه، تجربه ای که دارم بهم میگه همه چی رو لو میده، اون حالا میبینه توسط بالادستی هاش  رها شده و اطلاعات مهمی هم برای معامله نداره پس هرکاری میکنه که خودشو نجات بده. بلند شدم و گفتم: حکمش چیه؟ وقتی اعتراف کرد...
ستوان  به غذایی که از  روی پایم افتاده بود و نقش زمین شده بود، نگاهی انداخت و پاسخ داد:

آدم ربایی، قاچاق انسان و مواد مخدر...جرمش سنگینه تازه همکاریش با سازمان مجاهدین خلق و ...راستی منظورت از رابطش کی بود؟مشت عرق کرده ام را باز کردم و گفتم: نمیدونم...فقط یه چیزی گفتم و امیدوار بودم نفهمه چیز زیادی نمیدونم.

ستوان ابراهیم دماغ کوچک و عقابی اش را خاراند و گفت: وای سر هیچ ازش اعتراف گرفتی؟ تو دیگه کی هستی دختر! پس چطور باور کرد؟لبخندی زدم و با اعتماد به نفس گفتم: خوب میشناسمش...
اما بلافاصله لبخندم به آه شکست و آهسته ادامه دادم: نه سال از بهترین سالای عمرمو تو چنگش اسیر بودم...چندباری شنیده بودم با دلار معامله میکنه کسی همیشه بود که سایه اش روی معامله های کثیف گوگو بود اما خودشو نشون نمیداد. نمیدونستم کیه ولی ازش برا اعتراف گرفتن استفاده کردم.ستوان  دسته موی جلوی پیشانی اش را عقب زد و زیرلب گفت: خیلی باهوشی!
شالم را مرتب کردم و پرسیدم: وقت نمازه...میشه برم؟
انگار انتظار شنیدن چنین حرفی را  از من نداشت. با تعجب به من نگاه کرد و سرش را پایین انداخت. بعد از مکث کوتاهی گفت: میشه تا تموم شدن فرصتی که جناب سرگرد داد، بمونی؟ میخوام اگه مجرم اعتراف کرد بهم کمک کنی راستو دروغشو بفهمم.🙏

با حیرت نگاهش کردم. شانه ای بالاانداختم و پرسیدم: تو بازداشگاه بمونم؟
سری تکان داد و فورا گفت: نه، پیش واحد خواهران بمون... فقط همین دو روز.
آهسته گفتم: باشه.لبخندی از سر رضایت زد و در را برایم باز کرد و گفت: پس تشریف بیارید بریم نماز...

ادامه دارد....

به قلم ✍️: سین. کاف. غفاری


↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄

@Ganje_arsh


#خوابهای_پریشان 🎭🔪🚬🎲
#پارت_سی_و_پنجم

شالم را جلوی صورتم انداختم و وارد شدم. مقابلش ایستادم. یاد نعره هایش در اتاق انتهای باغ افتادم. سعی کردم به خودم مسلط باشم اما تمام مدت شکنجه هایی که ان همه سال به من داده بود، در سرم می پیچید.
با زبانی که از روی منگی لشت بود، گفت: پس اینجا مهدکودکم داره!شالم را عقب کشیدم. سرم را جلو بردم. به صورتم نگاه کرد. با  نگاه کثیفش در چشم هایم عمیق شد. گفتم:

چیشد؟ ساکت شدی؟ یادته چقدر منو از پلیس میترسوندی؟ که از کثافت خونت فرارنکنم و پیش خانواده ام برنگردم....که بیشتر جیباتو پر دلار کنی...حالا چی گوگو؟ حالا کجایی؟ پری رو یادته؟ یادته چطور مثل سگ کشتینش؟ اون دختر مهاجر افغانیه چی؟ اونقدر بهش مواد زدی که آوردوز کرد، حتی  یه جا چالش نکردی! میشنوی یا نه کثافت چرا خفه خون گرفتی؟مشتم  گره کرده ام را زیر چانه اش کوبیدم. داد زد:  بیایید منو از دست این روانی نجات بدید من اعتراض دارم وکیلمو میخوام شکایت میکنم ازتون آشغالا....

میدانستم به زودی در باز میشود و او را بیرون می برند، پس گفتم: من همه چی رو بهشون گفتم. قبل از اومدنم به اینجا... اطلاعاتمو با آزاد‌یم معامله کردم.پوسخندی زد و دندانهای سیاهش را به من نشان داد و گفت: بلوف میزنی بچه.به طرف آیینه برگشتم. دستهایم را پشتم گرفتم و گفتم:

اون روز که حبسم کرده بودی تو اتاق آهنی یادت میاد؟ فکرمیکردی زیر مشت و لگدات بی هوش شدم اما من همه چیو شنیدم. قبل از اینکه از اعظم بخوای با اون  به ظاهرخبرنگاره؛ مسی قراربذاره، شنیدم با اون نگهبان گولاخه که تو اتاقک بالای ساختمون روبه روی باغ بودن حرف زدی...انگار از جلو در باغ  کشیدیش داخل و بهش گفتی با رابطتون قبل از رفتتش از ایران، تماس بگیره....بعد در حالی که دستگیره در را می کشیدم گفتم: قمارتو باختی گوگو اینبار رو زندگیت باختی!

یکدفعه از پشت سر دستهای بسته اش را دور گردنم انداختم و مرا زمین زد و همانطور که گلویم را فشار میداد، با خشم فریاد زد: دختره مزاحم باید همون موقع می کشتمت.همان لحظه در باز شد و مامور زن آمد و او را از من جدا کرد.  نفسم به سرفه باز شد. سعی کردم  نفس عمیق بکشم؛ دم، باز دم، دم، بازدم. 😓

مامور دیگر آمد بلندم کرد و به دفتر نسبتا بزرگی در طبقه همکف رفتیم. روی صندلی چوبی کنار کارتن های مقوایی، نشستم. لیوان آبی که برایم ریخته شده بود را سرکشیدم. و به پشتی صندلی تکیه زدم. سرم را عقب بردم و به سقف خیره شدم. کارم را درست انجام داده بودم واکنشش این را به من ثابت کرد.

ادامه دارد....
به قلم ✍️: سین. کاف. غفاری

↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄

@Ganje_arsh


✨﷽✨

🔴 وقتتو تلف هر برنامه‌ای نکن!

من تعجب می‌کنم که مردم یه هزار تومن به یه نفر بدن نگاه میکنن ببینن که اون جنسی که میگیرن هزار تومن می ارزه نمی‌ارزه،  ولی دو ساعت وقتشو میده هیچ نگاه نمیکنه که می ارزه نمی ارزه!

آخه دو ساعت پولش چقدره میشه خیلی پولش میشه

یه وقتی یه کسی داشت میمرد،
  عزرائیل رو دید .
گفتش که من سه تا گنج دارم یکی از این گنج ها رو میدم به تو که یک دقیقه به من مهلت بدی.
عزرائیل گفت: نمیشه!
گفت:دو تا از گنج ها رو میدم.
عزرائیل گفت :نمی‌شه
گفت: هر سه تا گنج رو میدم که یک دقیقه من مهلت بدید .
گفت :نمیشه

گفتش که من میدونستم که نمیشه چون ...فَإِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ لَا يَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً ۖ وَلَا يَسْتَقْدِمُونَ ﴿٣٤﴾
برای هر امتی زمانی [معین و اجلی محدود] است، هنگامی که اجلشان سرآید، نه ساعتی پس می مانند و نه ساعتی پیش می افتند. (سوره اعراف آیه ۳۴)

عزرائیل گفت:پس برای چی سوال کردی ؟؟

گفت: برای اینکه مردم قدر عمر رو بدونن که من مردم چندین هزار جواهر و اینها رو سه تا گنج رو حاضر شدم بدم که یه دقیقه به من بدن ندادن .
شما قدر بدونید.

چطور ممکنه که من دو ساعت، سه ساعت وقتم رو در روز بدم به تلویزیون و به برنامه‌ای که نمی‌دونم چی هست که آخر هیچی هم به من نده .

چه خسرانی ما رو گرفته که، ما هیچ عمرمون رو حساب نمی‌کنیم .
مهمترین اسراف، اسراف عمره نه اسراف آب و نون و اینا

...إِنَّهُ لا يُحِبُّ المُسرِفينَ﴿۳۱﴾
خداوند مسرفان را دوست نمی‌دارد
.

چیزی گرانبهاتر از عمر نیست
لحظات عمرتون رو حساب کنید .

↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅
┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄

@Ganje_arsh


Video is unavailable for watching
Show in Telegram
سلام آقا 💚🙏
دوباره جمعه و 🍃
ما دلخوشیم با یاد تو 💚
چشم به راه تو 😔
نشستیم بر در هر خانه ای 🍃
نام تو را 💚
می نماییم زمزمه
بر زیر لب
یابن الزهرا کی می آیی از سفر💚🙏

أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🙏

↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄

@Ganje_arsh


Video is unavailable for watching
Show in Telegram
🤲روی زمین و آسمان ها و کرات
💚در بین مناجات و تمام کلمات
🤲زیبا تر از این دعا ندیده است کسی   
💚بر خاتم انبیاء محمد صلوات

🤲اللّهم صلّ علی مُحمّد
💚و آلِ محمّد
🤲و عجّل فرجهم

نذر سلامتی و ظهور امام زمان (عج) صلوات🙏

↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄

@Ganje_arsh


سلام خوبان😊✋
در پناه پروردگار❤️
صبح آدینـه تون سرشار از خوشبختی ☕️🌹
دلتون شاد 😊
زندگیتون شیرین و عاشقانه❤️
دنیاتون غرق در شادی و آرامش🌹

↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄

@Ganje_arsh


Video is unavailable for watching
Show in Telegram
نیایش صبحگاهی 🌺🍃🌺

الهی...💕
در این صبح زیبا آدینه 🌹
لحظه‌ای به حال خودمان وا مگذارمان🙏✨
و همیشه نور هدایتمان باش🙏✨

به زندگیمان سرسبزی و خرمی ببخش🙏✨

و از چشمه بیکران نعمتهایت سیرابمان کن🙏✨

دل و زبان عزیزانم را پاک و زیبا کن🙏✨

باشد که در سیمای آنها، روشنیِ عشق تو بدرخشد...✨♥️✨

بحقِ اين روزِ عزيز محبّين پيامبرِاكرم(ص)💚
و شيعيانِ جهان راحاجت روا بگردان🙏

آمیـــن🙏
به برکت صلوات بر حضرت مُحَمَّدٍ ﷺ 💚
و خاندان پاک و مطهرش 🌸

↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄

@Ganje_arsh


Video is unavailable for watching
Show in Telegram
وفادارتر از خــدا سراغ ندارم 💛

به رسم همین وفاداری ست 💛

که تـو را به او میسپارم 💛

به امید فردایی زیبـا💛

شبتون خوش💛

    ↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄

@Ganje_arsh

20 last posts shown.