Forward from: حافظ و من
سال ۱۴۰۰ بود، از آن سالهایی که داشتم پوست میانداختم. شلوغ، گرفتار، خسته، عصبی و برای اولینبار در عمرم روزهایی را تجربه میکردم که نمیدانستم چه کاری باید انجام بدهم. با واقعیتهایی مواجه شدم که از توانم خارج بود و تحمل ثانیه به ثانیهش عذابم میداد. یک ماراتون نفسگیر و طولانی، یک مسابقهی تمامنشدنی بین اندوه، گرفتاری، فقدان، بیماری و اعصابخوردی.
خاطرتان باشد آن سالها به خاطر کورونا، مدارس آنلاین بود و من دو فرزند داشتم که مسئولیت آموزش آنها روی دوشم سنگینی میکرد و زندگیام ریتم خودش را از دست داده بود. پاییز و زمستان آن سال را یادم هست که تنها زمان خالیام ساعت چهار تا شش عصر بود که کلاسها تمام میشد و هرکس به گوشهای میخزید و سر در گریبان فرو میبرد.
روزگار گاهی اوقات خیلی سخت میگیرد به آدم، در حدی که سختکوشی هم جوابگوی آن همه فشار نیست و کم میآوری. من هم کم آورده بودم. خسته و فرسوده بودم. در دلم شوق پرواز داشتم اما بالهایم بسته بود. در آستانهی ۴۰سالگی بودم، باید کاری میکردم تا پایان خوبی برای این سال سخت و پایان نیمهی اول عمرم رقم بزنم و نیمهی دوم عمرم را با اراده و تلاش آغاز کنم. کارهایی هم کردم که مهمترین آنها استفاده از همان زمان خالی چهار تا شش عصر بود.
با همراهی آقای حمید صدر شروع کردیم به خواندن کتاب گنج وحدت. از اسفند ۱۴۰۰ شروع کردیم و تمام سال ۱۴۰۱ را مشغول بودیم و بالغ بر صد جلسهی دو ساعته وقت صرف کردیم تا کتاب به پایان رسید. از این کتاب و آموزشهای آقای صدر بسیار آموختم، اولین کتاب هزار صفحهای عمرم را خواندم و واقعا درک بهتری از شعر و ادبیات پیدا کردم.
گنج وحدت
گزیدهی ترجیعبند و ترکیببند شعر پارسی
از آغاز تا امروز
نوشته: سید احمد بهشتی شیرازی
مقدمه: حسین الهی قمشهای
برای شرکت در دورههای شیواخوانی آقای صدر به این آدرس مراجعه کنید.
#مریم_فقیهی_کیا
#خاطره
#معرفی_کتاب
#گنج_وحدت
@OnlineHafez | حافظ و من 🍃
.
فایل pdf 👇
خاطرتان باشد آن سالها به خاطر کورونا، مدارس آنلاین بود و من دو فرزند داشتم که مسئولیت آموزش آنها روی دوشم سنگینی میکرد و زندگیام ریتم خودش را از دست داده بود. پاییز و زمستان آن سال را یادم هست که تنها زمان خالیام ساعت چهار تا شش عصر بود که کلاسها تمام میشد و هرکس به گوشهای میخزید و سر در گریبان فرو میبرد.
روزگار گاهی اوقات خیلی سخت میگیرد به آدم، در حدی که سختکوشی هم جوابگوی آن همه فشار نیست و کم میآوری. من هم کم آورده بودم. خسته و فرسوده بودم. در دلم شوق پرواز داشتم اما بالهایم بسته بود. در آستانهی ۴۰سالگی بودم، باید کاری میکردم تا پایان خوبی برای این سال سخت و پایان نیمهی اول عمرم رقم بزنم و نیمهی دوم عمرم را با اراده و تلاش آغاز کنم. کارهایی هم کردم که مهمترین آنها استفاده از همان زمان خالی چهار تا شش عصر بود.
با همراهی آقای حمید صدر شروع کردیم به خواندن کتاب گنج وحدت. از اسفند ۱۴۰۰ شروع کردیم و تمام سال ۱۴۰۱ را مشغول بودیم و بالغ بر صد جلسهی دو ساعته وقت صرف کردیم تا کتاب به پایان رسید. از این کتاب و آموزشهای آقای صدر بسیار آموختم، اولین کتاب هزار صفحهای عمرم را خواندم و واقعا درک بهتری از شعر و ادبیات پیدا کردم.
گنج وحدت
گزیدهی ترجیعبند و ترکیببند شعر پارسی
از آغاز تا امروز
نوشته: سید احمد بهشتی شیرازی
مقدمه: حسین الهی قمشهای
برای شرکت در دورههای شیواخوانی آقای صدر به این آدرس مراجعه کنید.
#مریم_فقیهی_کیا
#خاطره
#معرفی_کتاب
#گنج_وحدت
@OnlineHafez | حافظ و من 🍃
.
فایل pdf 👇