اب من بشه شروع کرد با یه دست از رو مانتو شکمم رو مالیدن.همین که دستش بهم خورد انگاری آتیش به جونم خورد وحالم خراب تر شد و کاملاخیسی رو لای پام احساس کردم.
بی اختیار سرم رو روشونش گذاشتم وآروم شروع کردم ناله کردن.اونم هی دستش رو میاورد پایین تر ومیگفت اینجات؟ منم فقط ناله میکردم.دستش دیگه تقریبا اومده بود رو شلوارمو داشت بالای کسم رومیمالید. با صدای لرزونی گفتم پایین تره که.درست تو همون لحظه احساس کردم یکی از پستونام تو دستشه ومنو چسبوند از بقل به خودش.وداره با کسم از رو شلوار بازی میکنه. دست منم گرفت گذاشت رو یه چیز قلمبه داغ که وقتی خوب لمسش کردم فهمیدم کیر اقاست که خیلیم کلفت بود…نمیدونم چقدر منو مالید تا احساس کردم ارضا شدم.اما هنوز تشنه بودم.
حالم که یکم جا اومد تازه فهمیدم چیکار کردم اما دیکه یکم دیر شده بود.چشمای نگرا منو که دید گفت : نترس به کسی چیزی نمیگم.بعد اومد طرفم وشروع کرد به باز کردن دکمهای مانتوم.اولش میخواستم نذارم اما اونقدر حشری بودم که دست خودم نبود.برای همین زیاد مقاومت نکردم وفقط گفتم : اگه اقا رسول (آبدارچیمون) بیاد چی؟ که گفت: گفتم که نمیاد،حالا دختر خوبی باش و بذار زود کارمونو تموم کنیم. دیگه حرفی واسه گفتن نداشتم تا اومدم بخودم بیام دیدم جفت پستونام از تو کرستم بیرونه وشلوار و شرتم رو هم تا زیر زانوم کشیده پایین وداره میگه: بذار ببینم چی قایم کرده بودی این چند وقت این لا. یکم کسم رو وارسی کرد ویکمم خوردش.بعد گفت فعلا وقت نیست وهمون جوری منو دولا کرد رو میزوسط اتاقتا نوک ممه هام به میز رسید دوباره حشری شدم واونم بدون معطلی کیرشو فرستاد داخلمو شروع کرد به تلنبه زدن وبرای اینکه زودتر ارضا بشم شروع کرد با یه دستش چوچولم رو مالیدن وانگشت دیگشم با اب دهن خودم خیس کرد واروم کرد تو کونم.
خیلی وارد بود وخیلی سریع برای با دوم به اورگاسم رسوندوخودش رو هم رو پشت من تخلیه کرد.بعد همونطور که پشت منو تمیز میکرد گفت: حالا حالت جا اومد؟ نا نداشتم حرف بزنم فقط اروم گفتم اوهوم……گفت: یالا بجنب تا کسی نیومده خودمونو جمع کنیم وکمکم کرد لباسم رو مرتب کنم.بعدم درو واکرد و بیرون تو راه رو نگاه کرد گفت: کسی نیست برو. وقتی خواستم از در بیام بیرون لای چاک کونمو یه دست کشید و گفت دفعه دیگه مفصل تر بهت حال میدم. منم اصلا نگاش نکردم و زدم بیرون....
زاپاس
@P0RN_HUB_TV