Forward from: .
Video is unavailable for watching
Show in Telegram
🔹داستان واقعی
حامله بودم ولی ....
بعد چهار ماه انتظار جشن تعیین جنسیت بچه گرفتم.بادکنک رو با شوهرم ترکوندم ولی فقط یه تیکه کاغذ افتادرو زمین. کاغذ رو برداشتم و با دیدن چیزی که روی کاغذ نوشته بود متعجب و شوکه به شوهرم نگاه کردم که گفت...⬇️⬇️⬇️
🩵ادامه ی داستان و ماجرا
حامله بودم ولی ....
بعد چهار ماه انتظار جشن تعیین جنسیت بچه گرفتم.بادکنک رو با شوهرم ترکوندم ولی فقط یه تیکه کاغذ افتادرو زمین. کاغذ رو برداشتم و با دیدن چیزی که روی کاغذ نوشته بود متعجب و شوکه به شوهرم نگاه کردم که گفت...⬇️⬇️⬇️
🩵ادامه ی داستان و ماجرا