🔰گزارش شفقنا از مراسم گرامیداشت دکتر فیرحی؛ #میر_موسوی: استاد فیرحی پروژه فکری مشخصی را دنبال می کرد/ #آخوندی: «ملت» گمشده ای در منظومه فکری مرحوم فیرحی است/ #تاران: دکتر فیرحی مدلی از «اسلام رحمانی» را در مقابل «اسلام اجبار» ارایه کرد/ محمودی: هر سیستم حقوقی که نتواند همزیستی مسالمت آمیز ایجاد کند، محکوم به شکست است
🔻#دکتر_تاران: استاد فیرحی مدلی از «اسلام رحمانی» را در مقابل «اسلام اجبار» ارایه کرد
🏷#دکتر_رضا_تاران(پژوهشگر فقه و سیاست) سخنرانی خود را با طرح پرسشی آغاز کرد و گفت: در حوزه علمیه از منظر اندیشه سیاسی اسلام، جایگاه دکتر فیرحی کجا بود؟ اگر بیش از چهل سال دوره جمهوری اسلامی را در نظر بگیریم، در حوزه علمیه قم سه پرسش حول اندیشه سیاسی شکل گرفت. از سال ۵۷ تا ۷۶ پرسش این بود که آیا حکومت دینی حول ولایت فقیه مشروعیت دارد یا ندارد؟ در این خصوص دو طیف اصلی شکل گرفت، طیفی که طرفداران جمهوری اسلامی و شاگردان و ارادتمندان حضرت آیت الله خمینی(ره) بودند و باور به اسلام سیاسی داشتند و تأکید می کردند که اسلام می تواند به اقتصاد، سیاست، اجتماع و همه مسایل پاسخگو باشد.
وی ادامه داد: طیف دوم سنتی هایی بودند که تأکید داشتند در دوران غیبت تکلیفی برای تشکیل حکومت نداریم لذا کسانی که معتقد بودند، حکومت در دوره غیبت نامشروع است، طبیعتاً کنار رفتند و دکتر فیرحیِ جوان، باور به اسلام سیاسی دارد.
🔻دکتر فیرحی جمهوریت را اولویت قرار می داد
وی به پرسش دوم اندیشه سیاسی در حوزه علمیه قم اشاره و اظهار داشت: از سال ۷۶ تا اواسط دهه ۸۰، پرسش این است که نسبت بین اسلامیت و جمهوریت چیست؟ از همان جریانی که معتقد به اسلام سیاسی هستند، دو طیف از هم جدا می شوند، کسانی که معتقدند اسلامیت مقدم است و کسانی که معتقدند جمهوریت مقدم است. دکتر فیرحی در طیف دوم قرار دارد یعنی اولویت جمهوریت.
🏷وی بیان کرد: بعد از تحولات سال ۸۷، ۹۶ و ۹۸ پرسش سومی مطرح شد و آن اینکه آیا حکومت بر پایه دین کارآمدی دارد یا ندارد؟ در این خصوص چهار جریان شکل گرفت، گروه اول حرفشان این بود که درست است ما به آرمان های انقلاب به صورت کامل نرسیدیم، اما علت آن این است که حکومت ها و دولت ها در دست کسانی بودند که به اسلام سیاسی باور حقیقی نداشتند. آنها معتقد بودند که راهکار این است که از جمهوری اسلامی به حکومت اسلامی کوچ کنیم. این طیف اکنون هستند و در سال های گذشته هم قدرتمند بودند.
🏷گروه دوم، سنتی های به حاشیه رفته اول انقلاب بودند که دوباره با نیروهای جدید بازگشتند و حرفشان این بود که ما از ابتدا گفتیم که دین نباید پایه حکومت قرار بگیرد و روحانیت باید به رسالت های تاریخی خود برگردد و نهایتاً امور مهم(چه دینی و چه غیر دینی) را دولت ها اداره می کنند بنابراین روحانیت کاری جز فتوا و در نهایت امر به معروف ندارد.
گروه سوم نیز معتقد بودند که باید به جمهوریت و اسلام دموکراتیک بازگردیم که دکتر فیرحی در این گروه قرار داشت و به فکر بازسازی و دموکراتیزه کردن جمهوری اسلامی بود.
گروه چهارم در حوزه علمیه معتقد بودند که نهاد دین باید از نهاد سیاست جدا شود، این طیف عمدتاً کسانی بودند که در حاشیه حوزه، در دانشگاه ها هم تحصیل می کردند و با علوم جدید آشنا شدند، اما تجربه ۴۰ ساله را نیز دیدند.
🏷وی در ادامه به سه دوره فکری دکتر فیرحی اشاره و اظهار کرد: دوره اول فکری، از سال ۷۸ تا اواسط سال ۸۰ است. در این دوره کتاب «قدرت، دانش و مشروعیت در اسلام» تألیف می شود. استاد فیرحی در این کتاب بررسی می کند که فقه اقتدارگرا در چه زمینه و بافتی شکل گرفته است. کتاب دوم «نظام سیاسی و دولت در اسلام» است که دکتر فیرحی در این کتاب تلاش می کند آرای سیاسی اهل سنت و شیعه را بررسی کند و ببیند که چه مقداری توانستند وارد تفکرات جدید شوند، اما در نهایت باز توضیح و تفصیل فقه اقتدارگراست. کتاب سوم «تاریخ تحول دولت در اسلام» است. چون دکتر فیرحی رویکرد فوکویی داشت، دوره های گسست یعنی صدر اسلام و دوره مشروطه را بررسی می کرد و در حال رفت و برگشت میان این دو دوره بود.
🎧فایل صوتی
🌐پیوند به متن کامل
https://t.me/majmaqomh
🔻#دکتر_تاران: استاد فیرحی مدلی از «اسلام رحمانی» را در مقابل «اسلام اجبار» ارایه کرد
🏷#دکتر_رضا_تاران(پژوهشگر فقه و سیاست) سخنرانی خود را با طرح پرسشی آغاز کرد و گفت: در حوزه علمیه از منظر اندیشه سیاسی اسلام، جایگاه دکتر فیرحی کجا بود؟ اگر بیش از چهل سال دوره جمهوری اسلامی را در نظر بگیریم، در حوزه علمیه قم سه پرسش حول اندیشه سیاسی شکل گرفت. از سال ۵۷ تا ۷۶ پرسش این بود که آیا حکومت دینی حول ولایت فقیه مشروعیت دارد یا ندارد؟ در این خصوص دو طیف اصلی شکل گرفت، طیفی که طرفداران جمهوری اسلامی و شاگردان و ارادتمندان حضرت آیت الله خمینی(ره) بودند و باور به اسلام سیاسی داشتند و تأکید می کردند که اسلام می تواند به اقتصاد، سیاست، اجتماع و همه مسایل پاسخگو باشد.
وی ادامه داد: طیف دوم سنتی هایی بودند که تأکید داشتند در دوران غیبت تکلیفی برای تشکیل حکومت نداریم لذا کسانی که معتقد بودند، حکومت در دوره غیبت نامشروع است، طبیعتاً کنار رفتند و دکتر فیرحیِ جوان، باور به اسلام سیاسی دارد.
🔻دکتر فیرحی جمهوریت را اولویت قرار می داد
وی به پرسش دوم اندیشه سیاسی در حوزه علمیه قم اشاره و اظهار داشت: از سال ۷۶ تا اواسط دهه ۸۰، پرسش این است که نسبت بین اسلامیت و جمهوریت چیست؟ از همان جریانی که معتقد به اسلام سیاسی هستند، دو طیف از هم جدا می شوند، کسانی که معتقدند اسلامیت مقدم است و کسانی که معتقدند جمهوریت مقدم است. دکتر فیرحی در طیف دوم قرار دارد یعنی اولویت جمهوریت.
🏷وی بیان کرد: بعد از تحولات سال ۸۷، ۹۶ و ۹۸ پرسش سومی مطرح شد و آن اینکه آیا حکومت بر پایه دین کارآمدی دارد یا ندارد؟ در این خصوص چهار جریان شکل گرفت، گروه اول حرفشان این بود که درست است ما به آرمان های انقلاب به صورت کامل نرسیدیم، اما علت آن این است که حکومت ها و دولت ها در دست کسانی بودند که به اسلام سیاسی باور حقیقی نداشتند. آنها معتقد بودند که راهکار این است که از جمهوری اسلامی به حکومت اسلامی کوچ کنیم. این طیف اکنون هستند و در سال های گذشته هم قدرتمند بودند.
🏷گروه دوم، سنتی های به حاشیه رفته اول انقلاب بودند که دوباره با نیروهای جدید بازگشتند و حرفشان این بود که ما از ابتدا گفتیم که دین نباید پایه حکومت قرار بگیرد و روحانیت باید به رسالت های تاریخی خود برگردد و نهایتاً امور مهم(چه دینی و چه غیر دینی) را دولت ها اداره می کنند بنابراین روحانیت کاری جز فتوا و در نهایت امر به معروف ندارد.
گروه سوم نیز معتقد بودند که باید به جمهوریت و اسلام دموکراتیک بازگردیم که دکتر فیرحی در این گروه قرار داشت و به فکر بازسازی و دموکراتیزه کردن جمهوری اسلامی بود.
گروه چهارم در حوزه علمیه معتقد بودند که نهاد دین باید از نهاد سیاست جدا شود، این طیف عمدتاً کسانی بودند که در حاشیه حوزه، در دانشگاه ها هم تحصیل می کردند و با علوم جدید آشنا شدند، اما تجربه ۴۰ ساله را نیز دیدند.
🏷وی در ادامه به سه دوره فکری دکتر فیرحی اشاره و اظهار کرد: دوره اول فکری، از سال ۷۸ تا اواسط سال ۸۰ است. در این دوره کتاب «قدرت، دانش و مشروعیت در اسلام» تألیف می شود. استاد فیرحی در این کتاب بررسی می کند که فقه اقتدارگرا در چه زمینه و بافتی شکل گرفته است. کتاب دوم «نظام سیاسی و دولت در اسلام» است که دکتر فیرحی در این کتاب تلاش می کند آرای سیاسی اهل سنت و شیعه را بررسی کند و ببیند که چه مقداری توانستند وارد تفکرات جدید شوند، اما در نهایت باز توضیح و تفصیل فقه اقتدارگراست. کتاب سوم «تاریخ تحول دولت در اسلام» است. چون دکتر فیرحی رویکرد فوکویی داشت، دوره های گسست یعنی صدر اسلام و دوره مشروطه را بررسی می کرد و در حال رفت و برگشت میان این دو دوره بود.
🎧فایل صوتی
🌐پیوند به متن کامل
https://t.me/majmaqomh