زنگ زدم شوهرم یه ماجرایی رو براش تعریف کنم دوتایی بخندیم.
گوشیش خاموش بود.
یهو یادم افتاد که دیگه نیست ….
تنهایی گریه کردم.
》مانا《
گوشیش خاموش بود.
یهو یادم افتاد که دیگه نیست ….
تنهایی گریه کردم.
》مانا《