🔵 آکادمی اقتصاد 🔵


Channel's geo and language: Iran, Persian
Category: Other


"آکادمی اقتصاد" یک مجموعه آموزشی است که سعی میکنید علم اقتصاد را به صورت قابل فهم و درعین حال به دور از ساده اندیشی آموزش و ترویج دهد.
ارتباط با مدیرکانال
@kazembahrami

Related channels  |  Similar channels

Channel's geo and language
Iran, Persian
Category
Other
Statistics
Posts filter


«هیچ تهدیدی برای تمدن خطرناکتر از حکومت انسان‌های نالایق، فاسد یا پست نیست. بدترین شرارت‌هایی که تاکنون به بشر تحمیل شده از سوی حکومت‌های شریر ساخته شده است. دولت می‌تواند منبع اصلی بدبختی و فاجعه باشد و اغلب در طول تاریخ چنین بوده است.»
لودویگ فون میزس


رشد مرکب جادویی و قاعده ۷۰

گاهی تفاوت میان نرخ‌های رشد را بی‌اهمیت تلقی می‌کنیم. اگر نرخ رشد کشوری ۱ درصد و کشور دیگر ۳ درصد باشد چه تفسیری می‌توانید از این اختلاف ارائه کنید؟
اختلاف نرخ رشد ۲ درصد به چه معناست؟ پاسخ این است: اختلاف ۲ درصدی در نرخ رشد رقمی بسیار بزرگ است. نرخ‌های رشد اندک به نظر می‌رسند ولی اگر آنها را برحسب درصد بنویسیم و سپس رشد مرکب آنها را برای سالهای بسیار زیاد محاسبه کنیم، ارقام بزرگی خود را نشان می‌دهند. رشد مرکب عبارت است از انباشت یک نرخ رشد در طول
یک دوره زمانی.

به این مثال توجه کنید. فرض کنید دو فارغ التحصیل دانشگاه به نام‌های جری و آلن در سن ۲۲ سالگی هر دو با حقوق سالانه ۳۰۰۰۰ دلار استخدام شوند. نرخ رشد دستمزد جری ۱ درصد در سال و نرخ رشد دستمزد آلن ۳ درصد در سال است. پس از ۴۰ سال و در سن ۶۲ سالگی حقوق جری سالانه ۴۵,۰۰۰ دلار و حقوق آلن سالانه ۹۸,۰۰۰ دلار خواهد بود هرچند تفاوت نرخ رشد ۲ درصد است ولی حقوق آلن بیش از ۲ برابر حقوق جری شده است.

یک قاعده قدیمی به نام قاعدۀ ۷۰ در درک نرخ‌های رشد و رشد مرکب به ما کمک می‌کند. طبق این قاعده اگر متغیرها با نرخ x درصد در سال رشد کنند، تقریباً پس از "۷۰ تقسیم بر x" سال بعد ۲ برابر می‌شوند. درآمد جری پس از ۷۰ سال ۲ برابر می‌شود (زیرا نرخ رشد ۱ درصد بود). درآمد آلن پس از ۳÷۷۰ یا حدود ۲۳ سال بعد ۲ برابر می‌شود. قاعده ۷۰ نه فقط در حالت رشد اقتصاد بلکه در حالت رشد حساب‌های پس انداز نیز قابل استفاده است.

نرخ‌های رشد مرکب طی سالهای متوالی منجر به نتایج غیر عادی می‌شوند. شاید به همین دلیل باشد که اینشتین گفته بود که نرخ مرکب بزرگترین کشف ریاضی در تمام طول تاریخ بوده است.
📖برگرفته از کتاب اقتصاد کلان گرگوری منکیو

🔵⭕️ آکادمی اقتصاد
🔵⭕️ @econoAcademy


بسیاری از راه‌حل‌های سیاسی، راه‌حل برای مشکلاتی است که بوسیله راه‌حل‌های سیاسی قبلی ایجاد شده است، و مشکلات تازه‌ای که بوسیله راه‌حل‌های فعلی آنها ایجاد می‌شود را به دنبال خواهد داشت.

#توماس_ساول

🔵⭕️ آکادمی اقتصاد
🔵⭕️ @econoAcademy


سال نو فرخنده باد

امیدواریم همه ایرانیان بتوانند سالی بهتر از سال‌های گذشته برای خود بسازند


#معرفی_کتاب

«اقتصاد در یک درس»

کتابی که به زبان ساده و روان نوشته شده، خواندن آن لذت‌بخش است و می‌توان گفت بدون شک در ذهن خواننده فهم عمیق‌تری از مسائل اقتصادی ایجاد می‌کند.

#هنری_هازلیت (نویسنده) در معرفی کتاب اینچنین توضیح می‌دهد: «اين كتاب تحليلی است بر پندارهای اقتصادی باطلی كه اين روز­ها چنان فراگير شده­‌اند كه تقريبا آيينی جديد را پديد آورده­‌اند. عاملي كه از آيينی شدن كامل آنها ممانعت كرده، تناقض‌هايی است كه درون اين پندارها و توهمات وجود دارد و كساني را كه به مباني يكسانی باور دارند، به صدها «مكتب» مختلف تقسيم كرده است.

شايد كوتاه ترين و مطمئن­‌ترين راه براي دستيابي به دركي مناسب از اقتصاد، تحليل اين گونه خطاها و به ويژه وا‌كاوي در اشتباه بنيادينی باشد كه اين خطاها در آن ريشه دارند. اين است فرضي كه در پس اين كتاب و عنوان نسبتا ستيزه­‌جويانه و بلند پروازانه آن قرار دارد.»

🔵⭕️ آکادمی اقتصاد
🔵⭕️ @econoAcademy


تیشه به ریشه پول ملی

✍کاظم بهرامی/دنیای اقتصاد

اخیرا یکی از نمایندگان مجلس از لایحه‌‌‌ای موسوم به «حجاب و عفاف» رونمایی کرده است که مطابق آن اگر شهروندان به تعبیر او «مرتکب بی‌‌‌حجابی» شوند، دولت به عنوان جریمه از حساب بانکی آنها به‌طور مستقیم پول کسر می‌کند. علاوه بر آثار ویرانگر و غیرقابل جبران این سیاست‌‌‌ها بر مهاجرت نیروی انسانی و فرار سرمایه، یکی از عوامل اثرگذار بر سقوط ارزش ریال که معمولا کمتر به آن پرداخته می‌شود، اثر اینگونه دعاوی بر اعتماد مردم به پول ملی است...

📖متن یادداشت:
https://donya-e-eqtesad.com/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%A8%D8%A7%D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%AF%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%A7%D9%86-52/4053834-%D8%AA%DB%8C%D8%B4%D9%87-%D8%A8%D9%87-%D8%B1%DB%8C%D8%B4%D9%87-%D9%BE%D9%88%D9%84-%D9%85%D9%84%DB%8C

🔵⭕️ آکادمی اقتصاد
🔵⭕️ @econoAcademy


Video is unavailable for watching
Show in Telegram
وقتی حاکمیت از پول ملی به عنوان یک اهرم برای کنترل شهروندان و اخاذی از آنها و تحمیل خواسته‌های خود به آنان استفاده می‌کند، اعتماد به ریال به حداقل می‌رسد و شهروندان به این نتیجه می‌رسند که نه تنها نگهداری و استفاده از ریال قدرت کنترل دولت بر آنها را افزایش می‌دهد، بلکه اصل دارایی ریالی آنها همیشه در خطر است.

درنتیجه ارزش پول ملی، که مستقیما به اعتماد شهروندان وابسته است کاهش پیدا می‌کند، چرا که ارزش هر دارایی به تمایل افراد برای استفاده/ خرید/ تصاحب/ نگهداری آن وابسته است.

🔵⭕️ @econoAcademy

2k 0 30 7 20

Forward from: Pouria
کلود فردریک باستیا
نویسنده: توماس دی‌لورنزو

کلود فردریک باستیا (۱۸۵۰-۱۸۰۱) اقتصاد‌دان، قانون‌گذار و نویسنده‌ای فرانسوی بود که از مالکیت خصوصی، بازار آزاد و دولت محدود هوا‌‌خواهی می‌کرد. شاید بتوان گفت که بن‌مایه اصلی و بنیادین نوشته‌های باستیا این بوده که تا وقتی کارکرد دولت به حفظ جان، آزادی و مالکیت شهروندان در برابر دزدی یا هجوم دیگران محدود شود، بازار آزاد ذاتا سر‌چشمه‌ای برای «هارمونی اقتصادی» میان افراد خواهد بود. از نگاه باستیا اجبار دولتی تنها هنگامی پذیرفتنی است که پشتیبان «امنیت فرد، آزادی و حقوق مالکیت باشد و سایه عدالت را بر سر همه بگستراند». باستیا در ده سالگی یتیم شد و پدربزرگ و مادربزرگ پدری‌اش او را بزرگ کردند و آموزش دادند. در هفده‌سالگی مدرسه را برای کار در بنگاه صادراتی خانوادگی‌‌شان در شهر بایون ترک کرد و آن‌جا بود که با مشاهده انبارهای تعطیل‌شده، جمعیت رو به کاهش و افزایش فقر و بیکاری پدید‌آمده به‌سبب محدودیت‌های تجاری، پلیدی‌ها و شرارت‌های نهفته در حمایت‌گرایی را بی‌واسطه آموخت.

#فردریک_باستیا #مقاله #توماس_دی‌لورنزو #اقتصاد #اقتصاد_آزاد #لیبرتارینیسم #فلسفه_سیاسی #موری_روتبارد #لیبرالیسم_کلاسیک #اقتصاد_اتریشی #بازار_آزاد
https://telegra.ph/کلود-فردریک-باستیا-01-04


Video is unavailable for watching
Show in Telegram
📹 جادی در ۵ دقیقه به زبان ساده توضیح می‌دهد که بیت‌کوین چگونه کار می‌کند

🔵⭕️ @econoAcademy

3k 0 143 2 8

Video is unavailable for watching
Show in Telegram
به عصر رباتیک و هوش مصنوعی خوش آمدید

آمازون تاکنون بیش از 750 هزار ربات را در انبار و شبکه توزیع جهانی خود به کار گرفته، درحالی که تنها یک دهه است که فرایند بکارگیری ربات‌ها را شروع کرده است.

این کمپانی یک نمونه مناسب است برای اینکه دریابیم صنعت رباتیک با چه سرعتی در حال گسترش است.

این آمار تعداد ربات‌های مستقر در آمازون در دهه اخیر است، که با شتاب خیره کننده‌ای درحال افزایش است:
2013: 1000
2014: 15000
2017: 100000
2019: 200000
2021: 350000
2022: 520000
2023: 750000
در دو سال آخر 400 هزار واحد رباتیک اضافه شده است و این سرعت به 1000 واحد در هفته رسیده است.

ما به عصر هوش مصنوعی، رباتیک و ماشین‌های یادگیرنده پرتاب شده‌ایم.

🔵⭕️ @econoAcademy


Video is unavailable for watching
Show in Telegram
"امروز اینجا هستم تا به شما بگویم که دنیای غرب در خطر است"

سخنرانی خاویر میلی، رئیس‌جمهور جدید آرژانتین در اجلاس داووس

"نئومارکسیست ها توانسته اند عقل سلیم دنیای غرب را به خدمت بگیرند و این را با تصاحب رسانه‌ها، فرهنگ و دانشگاه‌ها به دست آورده اند"
...
"مورد آرژانتین یک اثبات تجربی است از این‌ که مهم نیست چقدر ثروتمند باشید یا از نظر منابع طبیعی چقدر داشته باشید، یا جمعیت شما چقدر ماهر یا تحصیل کرده باشد، یا چقدر طلا در بانک مرکزی داشته باشید.
اگر تدابیری اتخاذ شود که مانع کارکرد آزاد بازارها، رقابت آزاد و نظام آزاد قیمت شود، اگر مانع تجارت شوید، اگر به دارایی‌های شخصی حمله‌ور شوید، تنها سرنوشت ممکن فقر است.

امروزه، دولت‌ها برای کنترل هر جنبه‌ای از زندگی افراد، نیازی به کنترل مستقیم ابزار تولید ندارند، [بلکه] با ابزارهایی مانند چاپ پول، بدهی، یارانه، کنترل نرخ بهره، کنترل قیمت و وضع مقررات برای اصلاحِ -به اصطلاح- شکست بازار، آنها می‌توانند زندگی و سرنوشت میلیون‌ها نفر را کنترل کنند..."

@EconoAcademy


چرا دلار همیشه برنده است؟

گزارش‌های افول دلار، به صورت حیرت‌آوری بزرگ‌نمایی می‌شوند. نوسانات فرسایشی سهم دلار آمریکا از ذخایر ارزی جهانی، همراه با افزایش تنش‌های ژئوپلیتیکی، صحبت‌ها درباره پایان دادن به سلطه پول ایالات متحده را دوباره برانگیخته است. در واقع، وضعیت کلی بدون تغییر باقی می‌ماند. نقش بزرگی که ایالات متحده در بازارهای سرمایه، تجارت و بدهی ایفا می‌کند، وضعیت موجود را تقویت می‌کند. تا زمانی که اقتصاد جهانی تحت بازنگری کامل قرار نگیرد، دلار همچنان در صدر خواهد بود.

ایالات متحده از ارز خود به عنوان سلاحی در برابر دشمنانش استفاده می‌کند. پس از حمله روسیه به اوکراین، آمریکا و متحدانش نزدیک به نیمی از 640 میلیارد دلار ذخایر ارزی این کشور را مسدود کردند. ایالات متحده همچنین دلارهای افغانستان، ایران و ونزوئلا را هدف قرار داده است. این در حالی است که بانک‌هایی که تحریم‌های آمریکا را دور می‌زنند با جریمه های سنگینی روبرو هستند.

در حال حاضر کنترل دلار بر اقتصاد جهان مانند همیشه پابرجا است. بر اساس گزارش بانک تسویه حساب‌های بین‌المللی، دلار در آوریل سال گذشته 88 درصد از کل مبادلات ارزی را تشکیل می‌دهد. فدرال رزرو تخمین می‌زند که بین سال‌های 1999 تا 2019، دلار 96 درصد از صورتحساب‌های تجاری در قاره آمریکا، 74 درصد در منطقه آسیا-اقیانوسیه و 79 درصد در بقیه جهان را به خود اختصاص داده است. بانک‌ها برای حدود 60 درصد از کل سپرده‌ها و وام های بین‌المللی از دلار استفاده کرده‌اند.

همچنین عوامل ساختاری نیز دخیل هستند. بازارهای سرمایه ایالات متحده به اندازه کافی عمیق و نقدشونده هستند که بتوانند پس‌اندازهای کشورهای نوظهور و توسعه‌یافته را جذب کنند. بنابراین عواید حاصل از «مازاد پس‌انداز» بین‌المللی در دارایی‌های ایالات متحده هضم می‌شوند.

عملکرد دلار به عنوان تسهیل‌کننده فعالیت‌های اقتصادی در سطح جهان تأثیر مهم دیگری نیز دارد: دلار قوی‌تر، تجارت جهانی را بهتر تحت کنترل می‌گیرد. تحقیقات والنتینا برونو از امریکن یونورسیتی و هیون سونگ شین از BIS نشان می‌دهد که وقتی ارزش پول ایالات متحده افزایش می‌یابد، تجارت برای شرکت‌های کشورهای دیگر، گران‌تر می‌شود. این امر اثر سنتی افزایش صادرات کشور صاحب پول داخلی ضعیف‌تر را خنثی می‌کند.

برای اینکه این عوامل تهدیدی جدی برای دلار باشند، باید باعث تغییر در جریان سرمایه شوند. چین باید پس‌انداز خود را در داخل تعدیل کند و برای اولین بار از سال 1993 با کسری حساب جاری مواجه شود. سرمایه‌گذاران ژاپنی باید حداقل بخشی از 1.3 تریلیون دلار اوراق قرضه خزانه‌داری ایالات متحده را به کشور بازگردانند. در همین حال، بانک‌های مرکزی باید یک ارز جایگزین امن و نقدشونده پیدا کنند، یا دارایی رمزنگاری‌شده‌ای را مبنا قرار دهند.
در گذشته چنین انقلاب‌های مالی عموماً با تحولات دیگری مانند جنگ‌های جهانی هم‌زمان بوده‌اند. در غیاب چنین شوکی، دلار همچنان بر تخت سلطلنت باقی خواهد ماند.


💭 ترجمه: کانال انجمن علمی اقتصاد از رویترز

دسترسی به ترجمه کامل :
https://telegra.ph/چرا-آمریکا-همیشه-برنده-است-04-10

@anjoman_elmi_eqtesad


قصۀ پول

💭 امیررضا عبدلی

صدهاهزار سال قبل، انسان پیش از آنکه تولید را شروع کند مبادله را شروع کرد. انسان دریافت که برای بعضی کالاها به خاطر کمیابی بیشتر و استهلاک کمتر، تقاضای نسبی بیشتری وجود دارد: پوست، نمک، صدف، شاخ و غیره. انسان فهمید بهتر است برای روز مبادا چیزی ذخیره کند و فهمید مثلاً ذخیره کردن نمک از ذخیره کردن پیاز یا بزغاله عاقلانه تر است. چون به این زودیها نابود نمیشود، تقسیم پذیرتر است، و در ضمن مشتری بیشتری دارد و با داشتن آن خیلی چیزهای دیگر را که لازم شوند میتوان خرید. به این ترتیب مفهوم واسطۀ مبادله و وسیلۀ حفظ ارزش در ذهن بشر شکل گرفت. پول پدید آمد.  در حالی که هنوز هیچ حکومتی و هیچ اقتصاددانی وجود نداشت.

هزاران سال گذشت. همۀ انسانها فهمیدند طلا از همه چیز کمیاب تر است، تقریباً مستهلک نمی شود و همیشه مشتری دارد. بشر به این نتیجه رسید که قطعات طلا از هر پول دیگری بهتر است. و البته تقلبهایی هم در آن میشد، همانطور که همیشه در مورد هر کالای دیگری می شود.

در همین اثنا کسانی پیدا شدند که دیدند می توان به جای زحمت کشیدن و عرق ریختن، در سایه خوابید و از دسترنج دیگران حتی بیش از خود آنها سهم برداشت. همیشه زورمندانی بودند که از مردم باج میگرفتند. امّا از زمانی به بعد کارشان بالا گرفت به فکر ایجاد اعتبار و رسمیت افتادند. عدّه ای را مأمور کردند تا برایشان حمایت جلب کنند و افسانه بسرایند و مشروعیت بتراشند. و به این ترتیب باج گیری به شغل پیچیده تر و کم زحمت تری به نام حکومت تبدیل شد. و بعدها علم سیاست مُدُن پدید آمد تا باجگیری حکومت را مشروع و موجّه و اجتناب ناپذیر جلوه دهد. «سیاست مدن» جدّ اعلای اقتصاد کلان متعارف امروزی بود.

پایۀ حکومت که محکم شد، حکومتیان خیلی چیزها را حق ذاتی خود دانستند. یکی از آن ها انحصار انتشار پول بود. حکما شروع به نظریه پردازی کردند: «قوّۀ ابراء پول ناشی از اقتدار حاکمیت است ولاغیر». مردم کوچه و بازار که معنی این حرفهای های قلنبه سلنبه را نمیفهمیدند. آنها فقط پولی برای رواج دادن معاملاتشان میخواستند. پولی که تا آن زمان همیشه در بازار مثل همۀ کالاهای دیگر تولید و عرضه و معامله شده بود. امّا حالا حکومت میگفت فقط چیزی پول است که مُهر ضرّابخانۀ من بر آن باشد. چاره ای جز پذیرش نبود. حکومت پول را غصب کرد و به انحصار خود درآورد و این شاه بیت همۀ باجگیری های تاریخ بود. از طریق دستکاری پول میشود از مردم باج گرفت و قدرت خرید آنها را غصب کرد، بی آن که حتّی بفهمند: پایین آوردن عیار سکّه ها و تقلب در پول، در نتیجه تورم و بالا رفتن قیمتها. وقتی به دوران مدرن رسیدیم، قدرت حکومتها برای سوءاستفاده از بی خبری مردم به اوج رسید. به نحوی که نقش تاریخی طلا به عنوان پول را هم انکار کردند: پول کاغذی است که ما پشت آن را امضا کرده باشیم؛ پول عددی است که در حسابهای بانکی شما کم و زیاد شود و مورد تأیید ما باشد. به این ترتیب هزینۀ ایجاد تورم برای حکومتها تقریباً به صفر رسید.

تا روزی که پول در انحصار حکومت باشد، تورم وجود خواهد داشت و دسترنج مردم به مرور زمان غارت خواهد شد. تورم «غارت نرم» است. غارتی که ما آن را نمیبینیم چه رسد که بخواهیم یا بتوانیم به آن اعتراض کنیم. روش های مزوّرانۀ ایجاد تورم روش هایی هستند که اتفاقاً مردم را خوشحال و راضی میکنند؛ مثلاً افزایش یارانه یا کاهش نرخ سود وام ها. مردم شیرینی آنی یارانه و وام را خیر حکومت می بینند امّا تلخی زهر تورم را که بعداً آشکار خواهد شد شرّی می دانند که از آسمان نازل شده. تورم گاه می تواند تا دهها سال خود را پشت بدهی های دولت یا نرخ مصنوعی ارزان ارز خارجی پنهان کند (اوّلی ترفند دولتها در اقتصادهای صنعتی و دومی روش معمول اقتصادهای خام فروش است)، امّا بالاخره روزی از پشت سدهای پنهانکاری سر میرود و مثل سیل به راه می افتد و زندگی همه را به هم میریزد و تنها منتفع آن حکومت و نزدیکان حکومت خواهند بود.

پایان خوش قصّۀ پول می تواند خلع سلاح حکومتها از اسلحۀ غارت تورمی باشد. لغو انحصار دولتی پول. بازگرداندن پول به دست گره گشای رقابت و بازار. و بازگشتن جهان به یک اقتصاد کمابیش پایدارتر، زندگی های آرام تر، حکومتها و ارتشهای بسیار کوچک تر، انسانهای آزادتر. این همه به دانستن و خواستن مردم بستگی دارد و اینکه شکل گیری خِرَد جمعی ضدتورمی چقدر طول خواهد کشید.

پایان ناخوش قصّۀ پول طبق پیشبینی فردریش هایک می تواند حتّی تا سقوط کامل تمدن پیش برود.
هزاران سال قبل، تمدّن ابتدا از خاورمیانه رویید. دور از ذهن نیست که نجات تمدن از وحشیگری پولی دولتها نیز از همینجا آغاز شود. این آرزوست امّا با این وجود در مقایسه با راهکارهای این روزهای اقتصاددانان برای «هدایت نقدینگی!» کمتر تخیّلی به نظر می آید.

🔵⭕️ آکادمی اقتصاد
🔵⭕️ @econoAcademy

5.1k 0 92 30 24

فراموش نکنیم که نظام با مالکیت دولتی و هدایت متمرکز تمام ابزارهای تولید به‌مراتب پرنفوذتر و تأثیرگذارتر شده است. همین امر به ساختار قدرت توانایی بی‌سابقه و مهارنشدنی‌ای می‌دهد که هرچه می‌خواهد خرج خودش کند (مثلاً در حوزهٔ تشکیلات اداری یا امنیتی) و نیز در مقام کارفرمای انحصاری بتواند به آسانی بر هستی و معاش روزمرهٔ همهٔ شهروندان مسلط شود.

#واسلاو_هاول
قدرت بی قدرتان

🔵⭕ آکادمی اقتصاد
🔵⭕ @economy_academy


«مرزهای آزادی»


بین آزادی‌های فردی و اختیارات دولت/حکومت نسبتی معکوس وجود دارد. یعنی هر چه دامنۀ اختیارات دولت بیشتر شود، آزادی‌های فردی محدودتر می‌شود. بنابراین، کسب آزادی‌های فردی یعنی محدود شدن اختیارات دولت. اساساً «آزادی» به معنای «آزادی در برابر حاکمیت» است.

بنابراین آزادی یعنی محدود کردن دولت/حکومت؛ یعنی شهروندان اجازه ندهند دولت از راه‌های دموکراتیک و غیردموکراتیکِ مختلف بر دامنۀ اختیارات خود بیفزاید و نیز بکوشند اختیاراتی که پیشتر به دولت داده شده، از دولت سلب شود. این معنای آزادی است. از این منظر که به مفهوم آزادی بنگریم، تازه متوجه می‌شویم بسیاری از مردم خیلی زود از آزادی رویگردان می‌شوند، چون معتقدند دولت/حکومت باید اختیارات گسترده باشد تا در زندگی مردم دخالت کند. طبعاً منظور همه از این مداخله «خیر» است؛ می‌خواهند دولت اختیارات داشته باشد تا برای مقاصد نیک در زندگی مردم دخالت کند. اما «شر» دقیقاً از همینجا شروع می‌شود.

مسئلۀ بسیاری این نیست که چرا دولت در زندگی مردم مداخله می‌کند، بلکه منظورشان این است که چرا دولت در «فلان مسئله» دخالت می‌کند؟! به جای آن بیاید در یک مسئلۀ دیگر دخالت کند. حتی مسئله بسی پیچیده‌تر است. مثالی می‌زنم تا ببینید چگونه شهروندان مشتاق گسترش بوروکراسی دولتی‌اند: بزرگ شدن دولت به معنای افزایش مشاغل دولتی است و همیشه قشری از جامعه مشتاق مشاغل دولتی است و از اینکه حقوق‌بگیرِ دولت باشد راضی است. شغل دولتی سنگر خوبی برای فرار از رقابت سخت اجتماعی در جامعه‌ای آزاد است. بعید نیست کسی که نمی‌تواند نویسنده شود، ترجیح ‌دهد در یک اداره بنشیند و بر نویسندگان امرونهی کند. یا کسی که توان تولید ندارد، شاید ترجیح دهد به یک بوروکرات تبدیل شود تا از فشارهای تولیدکننده بودن فارغ باشد. سوءتفاهم نشود. نمی‌گویم همۀ کارمندان دولت عافیت‌‌طلبند. به هر حال همیشه به یک بوروکراسی دولتی نیاز است، اما همیشه کسانی هستند که بین شغل آزاد و شغل دولتی، دومی را ترجیح می‌دهند. طبعاً اینان از گنده‌شدن بوروکراسی دولتی استقبال می‌کنند. وقتی گنده‌شدن دولت یعنی محدود شدن آزادی، یعنی اینان برای زندگی بی‌دردسر حاضرند شعاع آزادی شهروندان کاهش یابد.

اگر پای استدلال چپ‌ها بنشینید، بی‌درنگ می‌گویند آزادی باعث می‌شود یک قشر در جامعه قدرت اقتصادی بالایی بگیرند و در نتیجه آزادی دیگران محدود شود. نفس این استدلال قبول! اما اگر یک قشرِ پراکنده با انواع رقابت‌های درونی میانشان به صرفِ توان اقتصادی می‌تواند به چنین هیولایی تبدیل شود، یک دولت که علاوه بر توان اقتصادی، انواع ابزارهای نیرومندِ سیاسی، قانونی، نظامی، تقنینی و قضایی را هم در کف دارد و نیروی انسانی عظیم و منسجمی هم در اختیار دارد، به مراتب می‌تواند خطرناک‌تر و هیولاتر شود! قدرت اقتصادیِ محض هیولا می‌سازد، اما جمع قدرت اقتصادی، سیاسی، اجرایی، قضایی و تقنینی هیولا نمی‌سازد؟

نه! مرز میان شهروند و حکومت مانند مرز میان دو کشور است. هر جا حکومت پیشروی کند، قلمروی شهروند کوچک می‌شود. این امکان وجود ندارد که بدون کوچک شدن دامنۀ آزادی شهروند، اختیارات دولت زیاد شود. ناممکن است!

به همین دلیل دولت همیشه تهدیدی برای آزادی است. به گمانم جدی‌ترین مشکل عصر جدید هم همین بوده که بخش بزرگی از مردم شیفتهٔ دولت بزرگ‌اند ــ که غایت آن «توتالیتاریسم» است؛ یک اَبَردولت ــ و مانند گربه‌ای که هر جور آن را رها کنی دوباره روی چهاردست‌وپا فرود می‌آید، هر نوع دولتی شکل گیرد، این دولت‌گُنده‌دوستان اختیارات آن دولت را بسط می‌دهند و آزادی را از بین می‌برند.

به ویژه در جوامعی مانند ایران که «پدرسالاری» یک الگوی زیست اجتماعی دیرینه است، بسیاری ناخودآگاه تمایل دارند «دولت» جایگزین «پدر» شود. از دولت انتظار دارند، شغل ایجاد کند، امر و نهی کند، بر همه چیز نظارت کند، صاحب‌ اقتصاد باشد، منابع عمومی را تصاحب و بین مردم تقسیم کند، کتاب‌های درسی را بنویسد، رسانه‌ها را اداره کند، اخلاق عمومی را تعریف کند، بر هنر و ادبیات نظارت کند و هزاران اختیار دیگر. دولت پدری متکی به نیروی پلیس است و طبعاً در مجازات کردن هم ید طولا دارد!

آزادی هزینه دارد! هزینۀ آن چیست؟ هر چه آزادی‌های فردی بیشتر باشد، مداخلات دولتی کمتر است و در نتیجه پشتوانه‌های دولتی کمتری برای شهروندان وجود دارد و فرد خود باید زندگی‌اش را بسازد. البته تازه اینها به شرطی است که آن دولت مداخله‌گر واقعاً خدمات بدهد و پشتیبان باشد، نه اینکه هم دخالت کند و هم با دخالت خود فقط آشفتگی، تورم و بدبختی بیشتر ایجاد کند (مانند دولت علّیۀ ما).

اینجاست که درک شهروند از آزادی مهم می‌شود؛ اینکه بدانند آزادی چیست. وگرنه شهروندان به سادگی به سیاهی‌لشگرِ جان‌برکفِ حاکمیتی آزادی‌ستیز تبدیل می‌شوند.

💭 مهدی تدینی

🔵⭕ آکادمی اقتصاد
🔵⭕ @EconoAcademy


بررسی ادعاهای گمراه‌کننده درباره کاهش نرخ بیکاری

گزارش مرکز آمار ایران از وضعیت بازار کار در تابستان  ۱۴۰۱ نشان می‌دهد که نرخ بیکاری در این فصل به ۸/۹ درصد رسیده‌است. کاهش نرخ بیکاری برای خبرگزاری‌های نزدیک به دولت و حاکمیت فرصتی بود تا از آن به عنوان موفقیت دولت سیزدهم یاد کنند.

بر اساس گزارش مرکز آمار، نرخ بیکاری در تابستان ۱۴۰۱ در مقایسه با تابستان ۱۴۰۰ مقدار ۰/۸ واحد درصد و نرخ مشارکت اقتصادی هم ۰/۱ واحد درصد کاهش داشته‌است (۴۱ درصد در تابستان ۱۴۰۱).

نسبت اشتغال از ۳۷/۲ درصد در تابستان ۱۴۰۰ به ۳۷/۳ درصد در تابستان امسال افزایش یافته یعنی نسبت شاغلان به جمعیت در سن کار در دو فصل مشابه ۰/۱ واحد درصد بالا رفته است. شمار بیکاران ۱۶۲ هزار و ۶۲۹ نفر کاهش داشته و شمار شاغلان از تابستان پارسال به تابستان امسال، ۳۷۳ هزار و ۷۳۴ نفر افزوده شده‌است.

از تابستان ۱۳۹۷ تا تابستان ۱۴۰۱، به جمعیت در سن کار دو میلیون و ۷۸۲ هزار و ۵۳۷ نفر افزوده شد و با ثابت ماندن یا افزایش نرخ مشارکت اقتصادی به طور طبیعی باید به جمعیت فعال اقتصادی نیز افزوده می‌شد، اما چنین نشده است.

افت نسبت اشتغال در این دوره زمانی نیز گویاست که بازار کار کوچک‌تر شده و از ۳۹/۲ درصد در سال ۱۳۹۷ به ۳۷/۳ درصد در تابستان سال ۱۴۰۱ تنزل یافته است.

تعداد شاغلان در تابستان ۱۴۰۱ با اینکه در مقایسه با تابستان ۱۳۹۹ و ۱۴۰۰ رشد داشته اما کماکان از دو تابستان ۱۳۹۷ و ۱۳۹۸ کمتر است. این وضعیت در مورد نسبت اشتغال و نرخ مشارکت اقتصادی نیز برقرار است.

در مجموع به رغم کاهش نرخ بیکاری در تابستان ۱۴۰۱، همچنان تعداد شاغلان، نسبت اشتغال و همچنین شمار جمعیت فعال اقتصادی به تابستان سال‌های قبل از بحران کرونا یعنی تابستان‌های ۱۳۹۸ و ۱۳۹۷ کمتر بوده است.
فکت‌نامه

🔵⭕ آکادمی اقتصاد
🔵⭕ @EconoAcademy


Forward from: پژوهشگاه مالکیّت و‌ بازار
با سلام و درود خدمت مخاطبین و همراهان گرامی، و سپاس از حضور و همراهی عزیزان. نظر به استقبال مخاطبین و همراهان عزیز پژوهشگاه مالکیّت و بازار از انتشار نسخۀ چاپی شمارۀ نخست(فصل بهار) فصلنامۀ"مالکیّت و بازار"،شرایط پیش‌خرید نسخهٔ چاپی شمارهٔ دوم(فصل تابستان) فصلنامهٔ«مالکیّت و بازار» تقدیم می‌گردد.
امید که تلاش دوستان ما در پژوهشگاه مالکیّت و بازار مورد پسند مخاطبین و همراهان گرامی این مجموعه قرار گیرد.

.
🌐iifom.com

⚫️instagram.com/iifom.co

🔶@IIFOM_CO


«یگانه وظیفه ی دستگاه حکومت این است که امنیت زندگی، سلامت، آزادی و مالکیت خصوصی را در برابر تجاوزات خشونت آمیز تضمین کند».


#لودویگ_فون_میزس
📕لیبرالیسم

🔵⭕ آکادمی اقتصاد
🔵⭕ @economy_academy


بزرگترین ادعای اخلاقی چپ سیاسی این است که آنها برای توده ها به طور عام و فقرا به طور خاص هستند. این بزرگترین تقلب آنها نیز هست. حتی خود بسیاری از چپ ها را هم فریب می‌دهد!

💭 #توماس_ساول

🔵⭕ آکادمی اقتصاد
🔵⭕ @economy_academy


آیا فقرا فقیرتر شده‌اند؟

💭 #استیون_هورویتز

یکی از افسانه‌های اقتصادی معاصر این است که ثروتمندان در حال ثروتمندترشدن هستند و فقرا در حال فقیرتر شدن. مانند هر افسانه‌ای، قدری حقیقت در این گفته وجود دارد. به‌عنوان مثال، اگر به داده‌ها نگاه کنیم، امروزه دو دهک اول سهم بیشتری از درآمد ملی را نسبت به گذشته کسب می‌کنند و از آن طرف دو دهک آخر نسبت به قبل سهمی کمتری از درآمد ملی دارند.

دو ایراد در این داده‌ها وجود دارد. اول از همه، داده‌ها هیچ اطلاعاتی در مورد شرایط مطلق فقر نمی‌دهند: فقط به خاطر اینکه یکی سهم کمتری از درآمد را داراست به این معنی نیست که به‌صورت مطلق فقیر است. بنابراین، برای مثال، می‌تواند اینطور باشد که اگرچه آمریکایی‌های فقیر سهم کمتری از تولید ملی را دارا هستند ولی درآمد مطلقشان بیش از قبل است. اگر از شما پرسیده شود که، شما بین برداشتن یک‌ششم از یک پیتزا یا یک‌نهم از یک پیتزای دیگر کدام را انتخاب می‌کنید، جواب شما ممکن است وابسته به بزرگی پیتزا باشد و ممکن است برداشتن یک‌نهم از پیتزا بهتر باشد، اگر پیتزا بزرگتر از پیتزایی باشد که شما یک‌ششم از آن را برداشته‌اید.

درآمد واقعی آمریکایی‌های فقیر امروز بالاتر است اگرچه سهم آنها از درآمد کل در موقعیت‌هایی پایینتر است. اما همه این توضیحات به نکته اساسی‌تر اشاره نمی‌کند. مشکل بزرگتر این است که این داده‌ها، داده‌های فوری است که افراد ثروتمند در یک سال را با افراد ثروتمند در سال‌های قبل، و افراد فقیر را در یک سال با افراد فقیر در سال‌های قبل مقایسه می‌کند.

چیزی که در نظر گرفته نمی‌شود حرکت تک‌تک خانوارها در طول زمان است. اگر ما بتوانیم خانوارها را دنبال کنیم، ممکن است بتوانیم در مورد اینکه چه اتفاقی برای مردم فقیر در پنج یا ده یا پنجاه سال افتاده اطلاع پیدا کنیم. و در حقیقت، ما این اطلاعات را در اختیار داریم. دسته‌ای از اطلاعات نشان می‌دهد که بین ۱۹۷۹ و ۱۹۸۸ ،۸۶ درصد از خانوارهایی که در سال ۱۹۷۹ فقیر بوده‌اند، دیگر در سال ۱۹۸۸ فقیر نبودند.

دسته دوم اطلاعات از دانشگاه میشیگان نشان می‌دهد ۹۵ درصد خانوارهایی که در سال ۱۹۷۵ فقیر محسوب می‌شدند در سال ۱۹۹۱ دیگر فقیر نبودند. یکی از مهمترین نکاتی که بایستی هنگامی که در مورد ثروتمندتر شدن ثروتمندان و فقیرتر شدن فقیران صحبت می‌کنیم، بدان توجه داشت، این ایده تحرک درآمد است. واقعیت این است که، برای اغلب آمریکایی‌ها، که از فقر شروع کرده‌اند، به آهستگی در طول زمان ثروتمندتر شده‌اند. و در حقیقت، اگر ما به داده‌های مقایسه‌ای سال‌های ۱۹۷۵ و ۱۹۹۱ نگاه کنیم، چیزی که می‌یابیم این است که میانگین افزایش درآمد خانوارهای ثروتمند در طول این دوره در حدود ۴۰۰۰ دلار بوده است، اما میانگین افزایش برای خانوارهای فقیر، در همین دوره، ۲۸۰۰۰ دلار.

بنابراین واقعاً اتفاقی که بین سال‌های ۱۹۷۵ و ۱۹۹۱ افتاده این است که ثروتمندان، ثروتمندتر شده ولی فقیران با سرعت بیشتری از آنها ثروتمند شده‌اند. بنابراین، هنگامی که ما در مورد ثروتمند و فقیر صحبت می‌کنیم، بایستی این تحرک درآمد را نیز در نظر بگیریم. بنابراین، چگونه، اغلب آمریکایی‌ها ثروتمندتر شده‌اند، در حالی‌که می‌دانیم هنوز تعداد قابل توجهی افراد فقیر وجود دارند؟ حقیقت این است که یکی از چیزهایی که در طول زمان اتفاق افتاده، تغییرات توزیع درآمد می‌باشد. مهاجران، و جوانان در سطوح پایین درآمدی وارد معادله می‌شوند. این افراد، فقرای جدید را تشکیل می‌دهند، در حالی‌که فقرای قبلی به آهستگی خود را بالا کشیده‌اند. بنابراین، اگرچه، با اولین نگاه به داده‌ها ممکن است به نظر برسد، افراد ثروتمند در حال ثروتمندتر شدن و افراد فقیر در حال فقیرتر شدن هستند، حقیقت قرن ۲۱ این است که همه ثروتمندتر شده‌اند، هم ثروتمند و هم فقیر. و این ایده که فقرا فقیرتر و ثروتمندان، ثروتمندتر شده‌اند، آمارسازی مصنوعی و اغلب افسانه است.


🔵⭕️ آکادمی اقتصاد
🔵⭕️ @economy_academy

20 last posts shown.

3 491

subscribers
Channel statistics