نوشته بود:
اون دوران که مامانم دانشگاه درس میداد یه روز برگه های تصحیح شده بچه هارو یادش رفته بود ببره،زنگ زده بود خونه که براش بخونیم و وارد لیست کنه.برگه ها جلوی من بود و گوشی دست بابام،رو برگه نوشته بود ۸ من میخوندم ۱۱ بابام میگفت ۱۴
اون دوران که مامانم دانشگاه درس میداد یه روز برگه های تصحیح شده بچه هارو یادش رفته بود ببره،زنگ زده بود خونه که براش بخونیم و وارد لیست کنه.برگه ها جلوی من بود و گوشی دست بابام،رو برگه نوشته بود ۸ من میخوندم ۱۱ بابام میگفت ۱۴