منم و زمزمهی عشقی و فکر غزلی
عیشم این است که یارب مَرِسادش خللی
دم صبحی، رخ دشت و بر رویی، لب جام
زود دریاب که این عیش ندارد بدلی
- طالب
عیشم این است که یارب مَرِسادش خللی
دم صبحی، رخ دشت و بر رویی، لب جام
زود دریاب که این عیش ندارد بدلی
- طالب